جوزپ بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در جریان سفرش به تهران اعلام کرد «مذاکرات بین جمهوری اسلامی، آمریکا و اتحادیه اروپا دیگر در وین انجام نخواهد شد و احتمالاً در یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس برگزار خواهد شد.» او همچنین گفت «فرمت این مذاکرات دیگر در چارچوب ۱+۴ نیست!»
حالا پایگاه خبری «نور نیوز» وابسته به شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی گزارش داده است که محل برگزاری دور جدید مذاکرات در قطر خواهد. این رسانه همچنین در حالی که تأکید کرده است مذاکرات وین به «بنبست» رسیده اما نسبت به «گشایش» مذاکرات در قطر ابراز امیدواری کرده است.
محمد مرندی پسر پزشک مخصوص علی خامنهای و مشاور تیم مذاکره کننده جمهوری اسلامی در وین به روزنامه «العربی الجدید» گفت «ایران، قطر را به عنوان کشوری برای میزبانی از مذاکرات انتخاب کرد زیرا این کشور دوست ما است.»
او توضیح داد، «با توجه به جنگ اوکراین و سخت شدن شرایط آمریکاییها و اروپاییها، امضای توافق به سود آمریکا است.» وی همچنین گفت، «از سرگیری مذاکرات هستهای به معنای نزدیک شدن به احیای توافق نیست زیرا توافق اکنون در گرو اراده آمریکا است و امضای توافق منوط به برداشتن تحریمها و دادن تضمین قابل قبول به ایران است.»
اینکه جوزپ بورل در سفر خود به تهران اشاره کرد در مورد ادامه مذاکرات با «فرمت جدید» با جمهوری اسلامی توافق شده و اینکه حالا مقامات تهران قطر را به عنوان میزبان مذاکرات آتی معرفی کردهاند نمیتواند بدون تأیید و نظر علی خامنهای باشد. رهبر جمهوری اسلامی در همین ارتباط پیشتر گفته بود «همه بدانند که سیاست خارجی در همه جای دنیا مربوط به مجامع بالادستی است، مسئولین عالیرتبه کشور تصمیم میگیرند. لکن اینطور نیست که تصمیمگیریها تابع وزارت خارجه باشد. وزارت خارجه مجری است.»
کیهان لندن دیروز در گزارشی به این نکته اشاره کرد که موضوع تغییر «فرمت» و محل مذاکرات میتواند ترفندی برای عقبنشینی جمهوری اسلامی باشد که شرایطاش در مذاکرات وین قبول نشده و آن را به بنبست کشانده و حالا به نام تغییر «فرمت» و محل مذاکرات از وین به کشوری دیگر، همان مذاکرات را چه بسا بطور مستقیم با نمایندگان آمریکا پیش خواهد برد. تغییری ظاهری که ممکن است با عقبنشینی و یک «نرمش قهرمانانه»ی دیگر از سوی جمهوری اسلامی همراه شود. با اینهمه غربیها نسبت به نیات جمهوری اسلامی با احتیاط و تردید برخورد میکنند. کیهان لندن همچنین نوشت که «وقتکشی» فقط به سود یکطرف نیست و همه طرفین میتوانند در فرصتی که به دست آوردهاند برنامههای خود را پیش ببرند. چنانکه به تازگی وال استریت ژورنال از نشست محرمانه آمریکا و اسرائیل و کشورهای عربی در شرمالشیخ مصر پرده برداشت! نشستی که در ماه مارس چند هفته پس از توقف مذاکرات وین و همچنین حمله نظامی روسیه به اوکراین برگزار شد.
در هر حال، چنانکه از شواهد به نظر میرسد، در بالاترین سطوح جمهوری اسلامی بر سر تغییر «فرمت» مذاکرات و انتخاب قطر به عنوان محل جدید گفتگوها نیز اختلافات جدی وجود دارد.
روزنامه «کیهان تهران» که بازتاب دهند مواضع «بیت رهبری» و اطرافیانش است در گزارشی با عنوان «مذاکره در قطر تله است نباید به آمریکا جایزه بدهید» تأکید کرده «سفر بورل به تهران نوعی تقسیم کار آمریکا و اروپا در موضوع مذاکرات هستهای ایران و ۱+۴ و اساساً فاز دیگری از فشار و تهدید برای چانهزنی و تلهگذاری برای ایران است.»
در این گزارش تأکید شده «آمریکاییها نه تنها از برجام خارج شدند و مسئولیت نپذیرفتند بلکه تلاش میکنند از یکسو با فعال کردن لابی صهیونیسم و برخی حکام مرتجع منطقه و سایر همپالگان اروپایی خود فشارها علیه جمهوری اسلامی ایران را تشدید کنند و از سوی دیگر با یارگیری اروپاییها و تلهگذاریهای دیپلماتیک، توپ را در زمین ایران بیندازند.»
کیهان تهران در سرمقاله این روزنامه نیز هشدار داده «مذاکره غیرمستقیم با آمریکا در قطر، هدیهای ناخواسته به حامیان مذاکره با آمریکا و رژیم صهیونیستی است.»
در واکنش به برخی شایعات در مورد احتمال مذاکره مستقیم آمریکا و جمهوری اسلامی سعید خطیبزاده سخنگوی وزارت خارج جمهوری اسلامی ششم تیرماه اعلام کرد «هیچ مذاکره مستقیمی با آمریکا انجام نخواهد شد، مذاکرات به صورت غیرمستقیم و با تسهیلگری اتحادیه اروپا انجام خواهد شد.»
با اینهمه ابهامات در مورد آغاز مجدد مذاکرات اتمی زیاد است به ویژه آنکه شماری از نزدیکان به علی خامنهای نسبت به ادامه مذاکرات اتمی انتقاد کردهاند از جمله احمد علم الهدی امام جمعه مشهد پدرزن ابراهیم رئیسی که گفته بود برجام از اول فکر غلطی بود که البته استمرار آن غلطتر است!
از این وضعیت میتوان این برداشت را داشت که مخالفتها در مورد ادامه مذاکرات صرفاً نمایشی و ترفندی است برای حفظ حیثیت خامنهای و نظام جهت لاپوشانی تسلیم در برابر فشارهای غرب. اما از سوی دیگر بعید نیست حتا خامنهای هم اختیار زیادی در تعیین شرایط نداشته باشد و مجبور به تبعیت از گروه یا جریانی قدرتمند در داخل خود نظام و یا ناچار به تسلیم در برابر فشارهای بینالمللی شده و تغییر «فرمت» مذاکرات و محل آن به همین دلیل است.