مرکز آمار و سازمان هواشناسی از تطابق نقشه خشکسالی با روند مهاجرت در ایران خبر دادهاند. بر اساس این بررسیها، که شهرهای کرج، رشت، شیراز، سمنان و قم به ترتیب مهاجرپذیرترین بودهاند.
افزایش دمای هوا و کاهش بارندگیها در کنار سوء مدیریت منابع آب باعث تطابق نقشه مهاجرتهای داخلی با مناطق خشک و بیآب شده است.
بررسیهای مرکز آمار ایران نشان میدهد، مهاجرت داخلی در یک دهه اخیر تا حدود زیادی با نقشه خشکسالی ناشی از تغییر اقلیم و مصرف بیرویه آبهای تجدیدپذیر تطابق دارد و بهنظر میآید که شهرهای مهاجرپذیر نیز تنش آبی کمتری نسبت به شهرهای مهاجرفرست دارند.
آنگونه که علیاکبر محزون مدیرکل دفتر جمعیت، نیروی کار و سرشماری مرکز آمار ایران، توضیح داده، جمعیت روستایی پیش از انقلاب در سال ۱۳۵۵، «۶۸/۶درصد» بوده ولی این آمار در یک دهه (۱۳۵۵ تا ۱۳۶۵) برابر با جمعیت شهری شد و سپس روند معکوس در جهت افزایش جمعیت شهری در پیش گرفته است.
بر اساس آخرین سرشماریها، هماکنون ۷۴درصد جمعیت، شهری و ۲۶درصد، روستانشین هستند. این تغییرات جمعیتی صرفا به معنای جابجایی جمعیت از روستا به شهر نیست و تغییرات تقسیمات کشوری را در تبدیل شدن شهر به شهر دیگر، روستا به روستا، شهر به روستا و روستا به شهر را نیز شامل میشود.
بررسی دورههای سرشماری نشان میدهد که مهاجرت شهر به روستا و روستا به شهر تقریبا در حال برابر شدن است. ترازنامه مهاجرتی بین شهرها نیز چشماندازی از روند جابجایی در کشور به دست میدهد.
به گفته علیاکبر محزون، شهرهای کرج، رشت، شیراز، سمنان و قم به ترتیب بزرگترین «خالص مهاجرت داخلی» (بیشتر از ٢٠هزار نفر) را داشتهاند، یعنی بیشترین مهاجر را در یک دهه اخیر پذیرفتهاند.
وضعیت در تهران متفاوت از گذشته است. پایتخت که همیشه بیشترین رتبه را برای مهاجرپذیری داشت با رسیدن به اشباع جمعیت و افزایش سرسامآور قیمتها و کمبود مسکن و شغل، دیگر در بالای لیست شهرهای مهاجرپذیر نیست و اتفاقا خالص مهاجرتی منفی داشته است.
خالص مهاجرتی منفی به معنای ترک یک شهر توسط ساکنان آن و سکونت گزیدن در شهر دیگر دارد. شهرهای تبریز، اصفهان، قزوین، خرمآباد، اراک، اهواز، زاهدان، تهران، ساری و بجنورد بهترتیب دارای خالص مهاجرت داخلی منفی بودهاند و برآیند جریانهای مهاجرت داخلی در جهت کاهش جمعیت این شهرها عمل کرده است.
مدیرکل دفتر جمعیت، نیروی کار و سرشماری مرکز آمار ایران در شرح تطابق نقشه خشکسالی با مهاجرتها گفت: «بررسیها نشان میدهد که در یکدوره ۱۰ساله، نقاط مرکزی، جنوب شرق و جنوب غرب کشور بیشترین تأثیر را از خشکسالی گرفتهاند. نقشه مهاجرتی مرکز آمار ایران نیز مؤید و پشتیبان نقشه سازمان هواشناسی است.»
بر اساس این توضیح، مناطق مرکزی ایران، عمدتا خالص مهاجرتی منفی دارند یعنی بیشتر مهاجرفرست هستند و مقصد بیشتر مهاجرتها، آذربایجان شرقی و غربی در شمال غرب کشور، شمال شرق خراسان شمالی، بخشهای غربی گیلان، بخشهایی از زنجان و چهارمحال و بختیاری است.
محزون تأکید کرده است: «اگرچه مسائل اقتصادی در میزان و مکان مهاجرت مؤثر است اما دادههای مکانمحور سازمان آمار، نشان از تأثیر تغییرات اقلیمی بر مقصد مهاجرت دارد.»
مدیرکل دفتر جمعیت، نیروی کار و سرشماری مرکز آمار ایران درباره روستاهایی که خالی از سکنه شدهاند نیز گفته است: «در چند سرشماری مختلف ۹۷۵۰۰ آبادی در کل کشور احصا شده است که ۳۵۰۰۰ عدد از این روستاها یعنی ۳۶درصد آبادیها خالی از سکنه شدهاند!»
همچنین بر مبنای نتایج سرشماری سال ۱۳۸۵، ۴ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر در بازه زمانی پنجساله به مکان جدیدی مهاجرت کردهاند.
بررسی سیر حرکت جمعیت در کشور نشان میدهد که در حوزه کشاورزی نیز اتفاقات معناداری میافتد یعنی در برخی از استانها از سهم شاغلان بخش کشاورزی (که از عمدهترین مصرفکنندگان منابع آبی هستند) کاسته و به سهم شاغلان در بخشهای صنعت و خدمات اضافه میشود.
بررسیها و آمارها در حالی جابجایی بر اساس کمبود آب و خشکسالی را تأیید میکنند که به تازگی سازمان منابع طبیعی از بیابانیتر شدن ایران خبر داده. بر اساس گزارش مربوطه، شمار استانهای بیابانی از ۱۴ استان به ۲۱ استان رسیده است.
استانهای خشک و بیآب در جنوب، جنوب غربی، شرق و جنوب شرقی و مرکز متمرکز شدهاند. پیشبینی میشود با افزایش خشکسالی در چشمانداز پُرتنش بیآبی در سالهای آینده، بارگذاری بیش از ظرفیت جمعیت در استانهای دارای وضعیت اندکی مناسبتر منتهی به خشکسالی و همچنین افزایش فرونشست زمین شود.