اخیرا برخی گروههای مختلف سیاسی با انتشار اعلامیههایی پشتیبانی خود را از سخنان ۱۳ خرداد ۱۴۰۱ شاهزاده رضا پهلوی ابراز داشتهاند. پس از اینکه گروهی از اپوزیسیون خارج از ایران به نام «جبهه ملی ایران- برون مرز» چنین موضعی را اعلام کردند، بلافاصله واکنشی تند و پرخاشگرانه از جانب بزرگان و سردمداران «جبهه ملی ایران» در تهران انتشار یافت.
آن بزرگان که دست بر قضا خود از دو و یا احیانا سه «جبهه ملی» مختلف در تهران هستند ناگهان تصمیم گرفتند که وجود «جبهه ملی ایران- برون مرز» را انکار کنند. آن پیشکسوتان متأسفانه، ضمن انکار آشنایی با این گروه از اپوزیسیون، نام آنرا «موهوم» و کار آنرا «سوء استفاده» از نام «جبهه ملی ایران» و پروسه به وجود آمدن آن را «یکشبه» خواندند.
روی سخنم با آن بزرگواران است:
دوستان گرامی، رهروان راه مصدق،
اگر کملطفی نفرمایید، به خوبی میدانیم که با نام همه «جبهه ملی»های خارج از کشور آشنایی دارید ولی از آنجا که این گروه موضعی متفاوت با موضع شما گرفته است ناخشنود هستید. حال به فرض اینکه شما گرامیانِ نشسته در تهران از وجود «جبهه ملی ایران- برونمرز» مطلع نبودهاید، آیا سخنگوی شما در خارج از ایران نیز این گروه را نمیشناسند؟! من از ایشان که همیشه همچون برادری کوچکتر با او در گذشته همکاری داشته و به خوبی این حقیر را میشناسند و از خلق و خوی و رفتارم با دیگر اعضای جبهه ملی در زمان حیات شادروان مدنی مطلع هستند و از کوششهای همیشگی من برای رفع اختلافات پایانناپذیر بین اعضاء در آن زمان واقفند گلهمندم که چرا ایشان شما را از تاختن بر این گروه وطنپرست برحذر نداشتند. این کار شما بزرگان متاسفانه فقط به تفرقه و نفاق بیشتر دامن میزند، یعنی کاری که ناخواسته جمهوری اسلامی را خشنود میکند و بس. صمیمانه معتقدم که «جبهه ملی ایران- برونمرز» در خور تشویق و تشکرند، نه حمله و عتاب.
محض اطلاع شما، اگر مطلع نباشید، عرض میکنم که هسته مرکزی این گروه از جبهه ملی همان یاران شادروان مدنی هستند که با کوشش مداوم خود جوانانی را به گروه خود جذب کردهاند و مشغول فعالیت برای آزادی میهن خود هستند. این گروه «یکشبه» به وجود نیامده و نحوه به وجود آمدن آن تفاوتی با دیگر گروههای جبهه ملی ایران در خارج کشور ندارد. نمیتوانم ناگفته بگذارم، و لذا با تمام احترامی که به پیشکسوتی شما دارم، عرض میکنم که ایراد شما برای استفادهی این گروه از نام «جبهه ملی»، یک ایراد غیرقابل قبول و غیرحقوقی است. و این موضع قاطعی که شما برای انحصاری کردن نام «جبهه ملی» اتخاذ کردهاید از نظر حقوقی، با توجه به اتفاقاتی که در دهههای اخیر بر سر این نهاد سیاسی آمده است، نمیتواند از اعتبار محکمی برخوردار باشد. این ادعا در قویترین شکل خود فقط میتواند مورد بحث و جدل قرار گیرد. شما عزیزان خود در همان تهران به محض اینکه اختلاف نظری با یکدیگر پیدا میکنید از یکدیگر جدا شده و «جبهه ملی» جدیدی به وجود میآورید. حال چگونه است که همان اقدام را از جانب دیگر هموطنان غیراخلاقی میدانید؟ و میفرمایید باید کنگرهای تشکیل شود تا بر وجود و فعالیت گروه تازه مُهر تایید بزند والا آنها از نظر شما «جبهه ملی» نیستند! جسارتا میپرسم آیا گمان نمیکنید که این کار شما بازی یک بام و دو هوا را به ذهن انسان متبادر میکند؟
اما نظر شخصی خودم در مورد «جبهه ملی ایران»، با پوزش از شما و دیگرانی که گونهای دیگر فکر میکنند این است که نه «جبهه ملی ایران» و نه حتی مصدق، که تا زندهام برایم قهرمان ملی و عزیز است، هیچکدام مقدس نیستند. «جبهه ملی ایران» متاسفانه کارآیی خود را در ایران از دست داده است. مدتهاست که ابتکار عملی نداشته است، پیر شده است و نیروهای جوان جذب نکرده است.
«جبهه ملی ایران» نیز مانند بسیاری دیگر در فتنه خمینی- غربی سال ۱۳۵۷ راه خطا رفت. اما خطای او از خطای دیگران دردناکتر بود. مصدق با خمینیِ نوچه کاشانی دست مودت نمیداد که بزرگان وقت «جبهه ملی» دادند و پیروان «جبهه ملی» را نیز به بیراهه بردند. نام پر افتخار «جبهه ملی ایران» در آنجا به طرز فجیعی خدشهدار شد.
حال شما نگران از بین رفتن آبروی «جبهه ملی» به واسطه جانبداری گروهی از «جبهه ملی» از سخنان شاهزاده رضا پهلوی هستید؟
عزیزان و سروران «جبهه ملی ایران»،
شما رهروان راه مصدق هستید. در این اوضاع آشفته سیاسی و اجتماعی درون ایران از شما انتظار میرود که با رهنمودهای خود چراغی فراراه مردم ایران باشید تا آنها هرچه زودتر به هدف خود که همانا آزادی مملکت از زیر یوغ استثمار و دیکتاتوری مذهبی است نائل شوند. چه اجباری شما را وادار میکند که راهنماییهای حاصل تجارب سیاسی خود را در این ایام حساس از آن مردم دریغ داشته و در عوض انرژی و وقت خود را صرف مسائلی اینچنین کوچک و بیارزش نمائید؟
از آن گذشته، اغلب اعضای «جبهه ملی ایران- برونمرز» جوانانی پاک و بیآلایش هستند که صمیمانه درد وطن دارند و عنوان «جبهه ملی ایران» با نام مصدق برایشان مترادف است. شایسته شما گرامیان نیست که با آنها بیمهری نمائید. آشکار است تا زمانی که جمهوری سفاک اسلامی بر سرِ کار است دست و بال شما در تهران بسته است و لذا انتظار نمیرود که قادر باشید به اقدامات ضد رژیم، نظیر آنچه گاها در خارج از ایران شاهدیم، دست بزنید. ولی میتوانید و جا دارد اقلا از کسانی که در خارج از ایران فعالیتهای وطنپرستانه داشته و اشتیاق دارند نام «جبهه ملی ایران» را همچنان زنده نگه دارند پشتیبانی کنید. من با برخی روش اعضای «جبهه ملی ایران- برونمرز» شاید اختلاف سلیقه داشته باشم اما در صداقت و میهنپرستی و پرکاری آنها شکی ندارم. و این را حق آنان میدانم که تفکری متفاوت با سَلَف خود در جبهه ملی، البته در چارچوب اصول پذیرفته شده جبهه ملی ایران، داشته باشند.
آیا شما مطمئن هستید که اگر مصدق زنده میبود همین تصمیم را اتخاذ نمیکرد که این عزیزان گرفتهاند؟
شما که از موضع یار وفادار مصدق، زندهیاد دکتر صدیقی در روزهای آخر سلطنت پهلوی آگاه هستید. آیا ایشان به دعوت محمدرضا شاه برای تصدی مقام نخستوزیری نه گفت؟
آیا گرفتاری و دغدغه ما امروز بر سر این است که «جبهه ملی» به من تعلق دارد یا به تو؟!
آیا پرداختن به اینگونه افکار بیارزش در این روزگار پر مخاطره برای میهنمان گناه نیست؟
چه خوب است بگذاریم هر کس که در راه اتحاد مردم قدمی بر میدارد و یا تفکری ارائه میدهد آزاد و راحت باشد. و چه خوب بود که شما موضعگیری «جبهه ملی ایران- برونمرز» را تحمل میکردید و به آنها تهمت سوء استفاده از نام «جبهه ملی» را نمیزدید. مطمئن باشید که تمام اسامی «جبهه ملی»های مختلف در دنیای رسانهای مجازی شناخته شده هستند و از بابت اقدام «جبهه ملی ایران- برونمرز» گردی بر قبای شما نمینشیند.
در خاتمه تاکید میکنم در این بلبشویی که نمیدانیم قدرتهای جهانی چه خوابی برایمان دیدهاند، فقط اتحاد مردم است که میتواند مملکت را از هر مهلکهای نجات دهد.
پیشاپیش از بذل توجه شما به عرایضم سپاسگزارم و دست یکایک شما را میفشارم. به امید دیدن ایرانی دموکراتیک با الگوی مصدق همیشه گرامی ما.
دوستدارتان دکتر سیف اهدائی