روشنک آسترکی- دومین دوره رقابتهای کشتی آزاد جام باشگاههای جهان پنجم و ششم آذرماه در ورزشگاه آزادی تهران برگزار شد. اما در مراسم افتتاحیه این مسابقات اتفاق تلخی افتاد که رقابت باشگاههای کشتی آزاد جهان را خبر ساز کرد؛ لغو شدن کنسرت ارکستر سمفونیک تهران به دلیل حضور نوازندگان زن.
گفته میشود این ارکستر قرار بود قطعاتی از جمله سرودای ایران را اجرا کند اما در حالی که همه اعضای ارکستر آماده بودند و تنها پانزده دقیقه مانده به اجرای اولین قطعه، این کنسرت لغو شد.
علی رهبری، مدیر هنری ارکستر سمفونیک تهران نحوه لغو این کنسرت را این گونه به خبرگزاری ایسنا توضیح داده است: دلیل اصلی لغو این اجرا، خیلی ساده بود؛ ما به مجموعهٔ ورزشی آزادی دعوت شدیم و آنجا همهچیز برای اجرا آماده بود. صندلیها را برای نوازندگان چیده بودند و همهچیز خوب بهنظر میرسید، اما وقتی ۱۵ دقیقه به اجرا زمان مانده بود و ما داشتیم برای اجرای سرود رسمی کشور آماده میشدیم، یکدفعه اعلام کردند که زنان نباید روی صحنه ساز بزنند.
او ادامه داد: من از این اتفاق ناراحت شدم و گفتم امکان ندارد این اهانت را بپذیرم یا همه با هم اجرا میکنیم یا سالن را ترک میکنیم. بعد عدهای رفتند که رایزنی کنند تا این مشکل حل شود. در نهایت هم گفتند، اصلا نمیشود، خانمها ساز بزنند. من هم پاسخ دادم، اصلا اجرا نمیکنیم.
علی رهبری در حالی که این رویداد را خجالتآور خوانده، توضیح داده زنانی که در اکستر حضور دارند قرار نبود هیچ کار خاصی کنند و فقط قرار بود چند قطعه موسیقی اجرا کنند. او این سوال را مطرح کرده است که چرا زنان نباید بتوانند سرود رسمی کشورشان [سرود جمهوری اسلامی] را اجرا کنند؟
پس از لغو این برنامه رسول خادم، رئیس فدراسیون کشتی نیز در نامهای به علی جنتی، وزیر ارشاد دولت یازدهم به این اقدام اعتراض و خواستار پیگیری این مساله شد. رئیس فدراسیون کشتی در این نامه توضیح داده است که: «با عنایت به اینکه حضور «ارکستر سمفونیک جمهوری اسلامی ایران» به عنوان بالاترین مرجع رسمی اجرای «سرود جمهوری اسلامی ایران»، پیش از آغاز مسابقات، صرفاً به عنوان اجرا کننده برنامه و نه تماشاگر، هیچ مغایرتی با ضوابط جاری کشور نداشته است، اقدام یادشده در شرایط فعلی جامعه و در میان افکار عمومی و علاقمندان به عرصه فرهنگ در کشور، حال و هوای مناسبی در پی نداشته و ندارد».
این اولین بار نبود که در دولت حجتالاسلام حسن روحانی لغو کنسرتها خبرساز شده است. در این میان زنان هنرمند از این محدودیتها سهم بیشتری داشته و دارند. بر هم زدن کنسرت سالار عقیلی در طرقبه مشهد با پایین آوردن حریر شریعتزاده، همسر سالار عقیلی و نوازنده دف از روی سن در دی ماه ۹۳، ایجاد مشکل در کنسرت همایون شجریان که بهمن ۹۳ در اصفهان برگزار شد باز به دلیل حضور نوازندگان زن، جلوگیری از برگزاری اپرای سعدی به بهانه حضور تکخوان زن در شیراز و قطع شدن میکروفون همخوانهای زن در برنامه ارکستر آکادمی هنر وابسته به دانشگاه علمی- کاربردی در اختتامیه جشنواره فجر در سال ۹۳ چند نمونه از دهها نمونه لغو کنسرت و ندادن مجوز به برنامههای گروههای موسیقی به دلیل حضور زنان در دولت یازدهم است.
جالب اینجاست که حسن روحانی در زمان تبلیغات انتخاباتی و اوایل دوران ریاست جمهوری شعارها و وعدههای قابل توجهی در مورد زنان و حضور آنان در عرصههای گوناگون داده بود که چند نمونه از آنها را مرور میکنیم:
-عدالت به این معنا است که برای کل مردم و اتباع ایرانی اعم از زن و مرد فرصت یکسان فراهم شود.
– من معتقدم هنرمندان ما میتوانند هدایتگر باشند و راه را بر جامعه و دولت نشان دهند. کار هنر را نباید به «دستوربگیر» بسپاریم. کار فرهنگ را باید به اصحاب هنر بسپاریم به کسانی که هنر را تجربه کردند و در فضای هنر زندگی کردهاند و من معتقدم این مردم هستند که به کار هنرمند ارزش میدهند.
-در دولت تدبیر و امید، خودرأیی و خودشیفتگی نداریم و در عرصه اجتماعی، زنان و مردان برابر خواهند بود.
– زنان جامعه ما مانند مردان دارای حقوق اجتماعی هستند، کسی به نام اسلام، حقوق زنان ما را تضییع نکند. منزلت زنان به جایگاه واقعی بازگردانده میشود و در عرصه اجتماعی حقوق برابر با مردان پیدا میکنند.
-باید رابطه بین بلوغ سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فکری با بلوغ عبادی مورد بازنگری قرار بگیرد. دولت تدبیر و امید در چارچوب فقه با توجه به زمان و مکان، لوایحی برای حمایت از زنان به مجلس ارائه میکند.
اما دولت روحانی نه تنها نتوانست به هیچ یک از این وعدهها عمل کند بلکه فضای فعالیت برای هنرمندان به ویژه هنرمندان زن بستهتر از گذشته شده است. تعدادی از هنرمندان در این مدت «ممنوع الکار» شدهاند، تعدادی از هنرپیشههای زن «ممنوعالتصویر» شدند و در ماههای گذشته دو بازیگر زن به دلیل فشارهای موجود در فضای هنری کشور، ایران را ترک کردهاند. در همین حال برخی از هنرمندانی که در سال ۹۲ با تمام توان در حمایت از کاندیداتوری حسن روحانی ظاهر شده و برای ریاست جمهوری او تبلیغات فراوانی انجام دادهاند اکنون پشیمان به نظر میرسند. برای نمونه منیژه حکمت، تهیهکننده و کارگردان سینما در مصاحبه با نشریه صدا عنوان کرده: «من در این دوره [ریاست جمهوری حسن روحانی] ناامید شدم و متاسفم» و در پاسخ به این سوال که اگر به سال ۹۲ برمی گشتید با توجه به شرایط الان، طومار حمایت از روحانی را امضا میکردید؟ پاسخ منفی میدهد.
این کارگردان سینما در ادامه مصاحبهاش میگوید: «کسانی به من زنگ میزنند و میگویند تو گفتی به روحانی رای بدهیم. معتقدم احمدینژاد دستاورد ناامیدی مردم بود و این روند دوباره دارد شکل میگیرد. من دیگر سعی میکنم هزینه ندهم و پاسخگوی کسانی که در این وادی به من اعتماد کرده بودند، نشوم». منیژه حکمت، به وضعیت سینما هم اشاره میکند و میگوید: «من گاهی میشنوم چقدر دورهٔ شمقدری خوب بود! این حرف خیلی دردناک است».
بسته شدن فضا برای هنرمندان در دولت حسن روحانی معمولا با دو رویکرد ارزیابی میشود. برخی عامل این فشارها را تندروهای مخالف دولت میدانند که با چنین اقداماتی تلاش میکنند پایگاه اجتماعی دولت را کاهش دهند تا در انتخابات مجلس شورای اسلامی که اسفندماه امسال برگزار میشود و همچنین انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری جناح روحانی ناکام بماند. اما برخی دیگر نیز این فشار را جدا از دیدگاه و رویکرد دولت و وزارت ارشاد نمیدانند و معتقدند با توجه به اینکه دولتمردان روحانی بیشتر از چهرههای امنیتی دیروز هستند و از حلقه معتقدین به اصول کلی و جزیی حکومت جمهوری اسلامی و اغلب اصولگرا هستند، در برخورد با هنر و به ویژه هنرمندان زن بدون شک دیدگاهی برخلاف دیدگاه تندروها ندارند و وعدههای روحانی در زمان کاندیداتوری و پس از پیروزی در انتخابات، تنها برای کسب رای و ایجاد روحیه همراهی در مردم بوده است.
ولی محدود کردن فضا برای هنرمندان به ویژه هنرمندان زن با هر کدام از رویکردهای مطرح شده که انجام شود، نتیجه آن منزوی کردن هنرمندان و به حاشیه رانده شدن زنان آن هم در قرن ۲۱ و در کشوری است که عمر حضور زنان در حوزه موسیقی با مردان برابری میکند.
در پایان این پرسش مطرح میشود که چگونه در فضایی که تفکر حاکم بر کشور برای حذف زنان از روی سن اجرای موسیقی تجهیز شده، میتوان از مشارکت حداکثری زنان در عرصههای مختلف سخن گفت و برای حقوق برابر تلاش کرد؟ با چه ترفندی میتوان در اسفندماه همین زنان را دوباره به پای صندوقهای رأی کشاند؟ زیرا اگر رژیم به ساز و آواز زنان نیازی ندارد، اما همواره به عنوان نیمی از جمعیت رأی دهنده، قطعا به آرای آنها محتاج است.