وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در حالی تاکید بر آزادی بیان رسانهها میکند که این ادعا را در مراسم اختتامیه رویدادی کاملا یکسویه به نام «جشنواره ملی مطبوعات دینی» بر زبان آورده است.
سالهاست عبارت «آزادی بیان» در ایران تحت حکومت جمهوری اسلامی تبدیل به دروغ بزرگی شده که هرجا قرار به شعار دادن باشد مورد استفاده مسئولان قرار میگیرد. افزایش روزافزون توقیف رسانهها و شکایات متعدد علیه اهالی رسانه و خبرنگاران که سابقهای چهل و اندی ساله دارد با آغاز دولت سیزدهم شدت گرفته است. تا جایی که علی صالحی دادستان تهران اعلام کرده تعداد شکایات علیه اصحاب رسانه فقط در ۳ ماهه اول سال ۱۴۰۱ نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۵۰درصد افزایش داشته است!
این موضوع چنان حاد شده که ۲۴ تن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی خطاب به ابراهیم رئیسی در تذکر کتبی هشدار دادهاند که مبادا پدیده «اعلام شکایت علیه رسانهها» که وظیفهشان انعکاس مشکلات مردم است؛ تبدیل به سنت شود.
بر اساس آمار تیرماه سازمان گزارشگران بدون مرز، رتبهبندی آزادی مطبوعات در ایران با ۴ رده سقوط از ۱۷۴ به ۱۸۸ از بین ۱۸۰ کشور دنیا رسیده و پیش از کره شمالی و چین قرار گرفته است. طبق اعلام این سازمان مرتبط با روزنامهنگاران، ایران بزرگترین زندان خبرنگاران و روزنامهنگاران است و در حال حاضر ۱۶ روزنامهنگار زندانی دارد.
در چنین شرایطی به نظر میرسد محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در جهانی دیگر سیر میکند که به دروغ ادعا میکند: «رویکرد دولت انقلابی آیتالله رئیسی مبنی بر حمایت از آزادی بیان و قلم خوب است و در این مدت حمایت از قلم شعاری نبوده است بلکه در عمل نیز به اثبات رسیده است!»
وی برای اثبات حرف خود به صدور مجوز فعالیت صدها پایگاه خبری، مطبوعات و نشریاتی اشاره میکند که همگی در راستای اهداف ایدئولوژیک و در اختیار گرفتن بودجههای کلان برای تبلیغات سیاسی- ایدئولوژیک رژیم راهاندازی شدهاند.
نکته قابل توجه اینکه وزیر ارشاد اسلامی مسئله آزادی بیان را در اختتامیه مراسمی با عنوان «جشنواره ملی مطبوعات دینی» مطرح کرده است! جشنوارهای که نام آن نیز نشاندهنده سوگیری و دستهبندی آزادی بیان به نفع حاکمیت دینی است.
در شرایطی که کارکنان رسانهها اعم از عکاسان، خبرنگاران و اهالی قلم صرفا به خاطر بیان حقیقت، زندانی و بیکار میشوند، اسماعیلی در طرفداری از رئیس دولت به تاکیدش بر آزادی بیان رسانههای جمعی داخل کشور اشاره میکند و مدعی است از صاحبان قلمی که حق مینویسند حمایت میشود.
به اعتقاد وزیر ارشاد اسلامی، «این دشمن است که از بستر رسانه میخواهد وضعیت کشور را پر از یأس و ناامیدی جلوه دهد؛ ما درگیر یک جنگ رسانهای با دشمنان هستیم». گویی که او در کشوری دیگر زندگی میکند و هیچ اطلاعی از وضعیت معیشت و اوضاع فرهنگی جامعهای که بر مسند وزارتش نشسته، ندارد.
وزیر ارشاد اسلامی همچنین به نظرسنجی غیرمستدل روزنامه دولتی «ایران» با موضوع میزان رضایت مردم از وضعیت کشور اشاره کرده و میگوید: «متوجه شدیم با همه مشکلات اقتصادی که بر مردم وارد شده اما همچنان بیش از ۹۰ درصد مردم حامی ارزشهای دینی و انقلاب اسلامی هستند و حدود ۷۶ درصد از مردم مناسک دینی را برگزار میکنند این آمار نشان دهنده این است که مردم فهیم کشورمان انقلاب و کشورشان را دوست دارند.»
اسماعیلی در حالی مدعی آزادی بیان شده که پیش از دریافت رأی اعتماد از «مجلس انقلابی»، در برنامههای پیشنهادیاش به آنچه نبود نظارت مستمر و جدی بر تولید محتوا، الگوسازی نامناسب برای مردم و جوانان، افزایش هنجارشکنی در مطبوعات به دلیل ولنگاری و محافظهکاری انتقاد داشته است.
با وجود این، فشار و سانسور و بازداشت خبرنگاران در ایران پس از دولت رئیسی سیر صعودی به خود گرفته و متکی بودن نشریات به نهادهای دولتی و گروههای وابسته به حاکمیت و همچنین انحصار کاغذ و استفاده تبلیغاتی و ایدئولوژیک از رسانهها منجر به تضعیف مطبوعات و اطلاعرسانی در کشور شده است.
ضمن اینکه دستگاههای چاپ نیز به شدت فرسوده و قدیمی شدهاند و یکی از دلایل مهم رویکرد مخاطبان به شبکههای اجتماعی و رسانههای خارج از کشور به دلیل سانسور شدید رسانهها در داخل و همچنین وضعیت تیره و تار رسانههای چاپی است.
حذف هرساله غرفههای مطرح و شناخته شده رسانهها و روزنامهها از نمایشگاه مطبوعات، فرار بسیاری از خبرنگاران و اهالی مطبوعات از ایران و پناه بردن به ممالک دیگر، امضای تعهدنامههای اجباری، تهدیدهای پی در پی روزنامهنگاران و خانوادههایشان به دلیل افشای گوشهای از حقایق و در نهایت افزایش ۵۰ درصدی شکایات علیه اصحاب رسانه، هیچکدام کوچکترین نسبت و شباهتی با ادعای وزیر ارشاد اسلامی و سخنان رئیسی درباره «آزادی بیان» ندارد.