بازنشر؛ اصلاح انقلابی؛ پروین اعتصامی از ۱۷ دی، کشف حجاب و آزادی زنان می‌گوید: مهر رخشان را نشاید گفت که نورانی نبود!

- برعکس هدف و تفکرِ خواستاران و مدافعانِ حجاب در جمهوری اسلامی، «کشف حجاب» و به در آمدن زن ایرانی از زیر چادر و چاقچور سیاهِ قرون، بر بستر جنبش و درخواست‌ زنان پیشرو و آگاهی انجام شد که از دوران قاجار به حرکت در آمده بود و رضاشاه کاری جز همراهی با آنها و پاسخ به مطالبه‌ی آنان نکرد. همان مطالبه‌ای که جمهوری‌ اسلامی پس از یک «انقلاب» همچنان به آن بی‌اعتنایی می‌کند!
- زنانِ آگاه و روشنفکرانِ آن دوران به همان اندازه در سال ۱۳۱۴ آماده‌ی پذیرش کنار نهادن حجاب سنتی و مذهبی بودند که زنان ناآگاه و روشنفکرانِ دوران انقلاب ۵۷ آمادگی خود را برای پذیرش حجاب تحمیلی اعلام کرده و در برابر اقلیتی آگاه که علیه حجاب در روز ۱۷ اسفند ۱۳۵۷ (۸ مارس ۱۹۷۹) تظاهرات کردند، تمام قد ایستادند و آنها را «ضدانقلاب» نامیدند. اینان در تمام سال‌های بعد نیز به توجیه «حجاب» پرداخته و می‌پردازند، فقط با این تفاوت که در برابر کشف حجاب که به نظر آنان از «بالا» تحمیل شد، به تبلیغِ «حجاب اختیاری» از «پایین» ارتقاء تفکر یافته‌اند!

سه شنبه ۲۱ تیر ۱۴۰۱ برابر با ۱۲ ژوئیه ۲۰۲۲


الاهه بقراط – درباره «کشف حجاب» سخن بسیار رفته است. و البته هیچ تحریفگر سازمانیافته‌ای به ویژه درباره تاریخ معاصر ایران به اندازه دم و دستگاه عریض و طویل جمهوری اسلامی فعال نبوده که با تحریف تاریخ و دروغ‌پردازی، از چند سال پیش، «۲۱ تیر» را نیز به مناسبت غائله ارتجاعی مشهد و مسجد گوهرشاد به تحریک آخوندهای مرتجع علیه کشف حجاب در سال ۱۳۱۴، به عنوان «روز عفاف و حجاب» نامگذاری کرده تا بیشتر مأموران خود را برای مردم‌آزاری و مزاحمت علیه زنان راهی خیابان‌ها و اماکن عمومی کند.

رضاشاه و همسر و دخترانش، ۱۷ دی ۱۳۱۴
رضاشاه و همسر و دخترانش، ۱۷ دی ۱۳۱۴

تحریفی که گاه با پای چوبین استدلال برخی «روشنفکران» و سیاسیون نیز همگام شده. مانند این «استدلال»: «کشف حجاب» از «بالا» بود! تو گویی اساسا هیچ اصلاحی از «پایین» هم امکان‌پذیر است! «پایین»‌ فقط می‌تواند انقلاب بکند که کرد تا این بار نه تأمین حقوق زنان بلکه زیر پا نهادن آن و «تحمیل حجاب» از «بالا» انجام شود! با این تفاوت که برعکس هدف و تفکرِ خواستاران و مدافعانِ حجاب در جمهوری اسلامی، «کشف حجاب» و به در آمدن زن ایرانی از زیر چادر و چاقچور سیاهِ قرون، بر بستر جنبش و درخواست‌ زنان پیشرو و آگاهی انجام شد که از دوران قاجار به حرکت در آمده بود و در خود دربار با زنانی چون تاج‌السلطنه دختر ناصرالدین شاه و در جامعه با چهره‌هایی مانند قره‌العین و همه زنانی که برای آموزش و پرورش زنان و تأسیس مدارس دخترانه تلاش می‌کردند بازتاب می‌یافت. زنانی که چادر و چاقچور و روبنده را درست مانند ایرج میرزا مانعی در راه رشد نیمی از جامعه می‌دانستند و رضاشاه نیز کاری جز همراهی با آنها و پاسخ به مطالبه‌ی آنان نکرد. همان مطالبه‌ای که جمهوری‌ اسلامی پس از یک «انقلاب» همچنان به آن بی‌اعتنایی می‌کند!

پروین اعتصامی و محمدرضاشاه پهلوی (ولیعهد)، کتابخانه دانشسرای عالی ۱۳۱۶
پروین اعتصامی و محمدرضاشاه پهلوی (ولیعهد)، کتابخانه دانشسرای عالی ۱۳۱۶

کشف حجاب یک اقدام و اصلاح انقلابی در یک جامعه سنتی و به شدت خرافی و مذهبی بود که از استبداد قاجاری و مناسبات ارباب و رعیتی به ارث مانده بود. زنانِ آگاه و روشنفکرانِ آن دوران به همان اندازه در سال ۱۳۱۴ آماده‌ی پذیرش کنار نهادن حجاب سنتی و مذهبی بودند که زنان ناآگاه و روشنفکرانِ  دوران انقلاب ۵۷ آمادگی خود را برای پذیرش حجاب تحمیلی اعلام کرده و در برابر اقلیتی آگاه که علیه حجاب در روز ۱۷ اسفند ۱۳۵۷ (۸ مارس ۱۹۷۹) تظاهرات کردند، تمام قد ایستادند و آنها را «ضدانقلاب» نامیدند. اینان در تمام سال‌های بعد  نیز، حتا تا به امروز، به توجیه «حجاب» پرداخته و می‌پردازند، فقط با این تفاوت که در برابر کشف حجاب که به نظر آنان از «بالا» تحمیل شد، به تبلیغِ «حجاب اختیاری» از «پایین» ارتقاء تفکر یافته‌اند!

در این میان در برابر همه تحریفاتی که صورت می‌گیرد و همه توجیهات علیل که متاسفانه از سوی برخی زنان نیز علیه تاریخ و به در آمدن زنان از زیر حجاب سیاه انجام می‌شود، چه شاهدی گویاتر از زبانِ شاعرانه‌ی زنی آگاه درباره کشف حجاب، که خود در همان دوران بسر می‌برد و از نزدیک با مسئله حجاب و موقعیت زنان در آن تاریخ درگیر بود: پروین اعتصامی…

(در ستایش ۱۷ دی ۱۳۱۴ روز آزادی زنان ایران از قید حجاب و چادر و چاقچور)

زن در ایران، پیش از این گویی که ایرانی نبود
پیشه‌اش، جز تیره‌روزی و پریشانی نبود

زندگی و مرگش اندر کنج عزلت می‌گذشت
زن چه بود آن روزها، گر زآنکه زندانی نبود

کس چو زن اندر سیاهی قرن‌ها منزل نکرد
کس چو زن در معبد سالوس، قربانی نبود

در عدالتخانه‌ی انصاف زن شاهد نداشت
در دبستان فضیلت زن دبستانی نبود

دادخواهی‌های زن می‌ماند عمری بی‌جواب
آشکارا بود این بیداد، پنهانی نبود

بس کسان را جامه و چوب شبانی بود، لیک
در نهاد جمله گرگی بود، چوپانی نبود

از برای زن به میدان فراخ زندگی
سرنوشت و قسمتی جز تنگ‌میدانی نبود

نور دانش را ز چشم زن نهان می‌داشتند
این ندانستن، ز پستی و گرانجانی نبود

زن کجا بافنده می‌شد، بی نخ و دوک هنر
خرمن و حاصل نبود، آنجا که دهقانی نبود

میوه‌های دکه‌ی دانش فراوان بود، لیک
بهر زن هرگز نصیبی زین فراوانی نبود

در قفس می‌آرمید و در قفس می‌داد جان
در گلستان نام ازین مرغ گلستانی نبود

بهر زن تقلید تیه فتنه و چاه بلاست
زیرک آن زن، کو رهش این راه ظلمانی نبود

آب و رنگ از علم می‌بایست، شرط برتری
با زمرد یاره و لعل بدخشانی نبود

جلوه‌ی صد پرنیان، چون یک قبای ساده نیست
عزت از شایستگی بود از هوسرانی نبود

ارزش پوشانده کفش و جامه را ارزنده کرد
قدر و پستی، با گرانی و به ارزانی نبود

سادگی و پاکی و پرهیز یک یک گوهرند
گوهر تابنده تنها گوهر کانی نبود

از زر و زیور چه سود آنجا که نادان است زن
زیور و زر، پرده‌پوش عیب نادانی نبود

عیب‌ها را جامه‌ی پرهیز پوشانده‌ست و بس
جامه‌ی حجب و حیا بهتر ز عریانی نبود

زن، سبکساری نبیند تا گرانسنگ است و بس
پاک را آسیبی از آلوده‌دامانی نبود

زن چون گنجور است و عفت گنج و حرص و آز دزد
وای اگر آگه ز آیین نگهبانی نبود

اهرمن بر سفره‌ی تقوی نمی‌شد میهمان
زآنکه می‌دانست کآنجا جای مهمانی نبود

پا به راه راست باید داشت، کاندر راه کج
توشه‌ای و رهنوردی، جز پشیمانی نبود

چشم و دل را پرده می‌بایست اما از عفاف
چادر پوسیده، بنیاد مسلمانی نبود

خسروا، دست توانای تو، آسان کرد کار
ورنه در این کار سخت امید آسانی نبود

شه نمی‌شد گر‌در این گمگشته کشتی ناخدای
ساحلی پیدا از این دریای طوفانی نبود

باید این انوار را پروین به چشم عقل دید
مهر رخشان را نشاید گفت نورانی نبود


*بازنشر از ۱۷ دی ۱۳۹۴؛ کیهان لندن

 

 

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۱ / معدل امتیاز: ۵

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=291383