افزایش گرانی و فقر در ایران؛ «جراحی اقتصادی» به زیان تولیدکننده و مصرف‌کننده بود

- رئیس هیئت مدیره اتحادیه مرغ تخم‌گذار استان تهران از کاهش مصرف تخم‌مرغ در میان ایرانیان خبر داد و گفت که بسیاری از مردم دیگر مثل گذشته قدرت خرید تخم‌مرغ را ندارند.
- اقلام غیرخوراکی نیز قیمت‌های رو به افزایش دارند و در برخی گروه‌ها مانند اجاره‌بهای مسکن، رقم تورم بیش از تورم عمومی در اقتصاد کشور است.
- افزایش خشونت در جامعه ناشی از بیکاری، بی‌عدالتی، مشکلات اقتصادی، فاصله طبقاتی و معضل خطرناک فقر است؛ به بیان دیگر نتیجه ناکارآمدی مزمن جمهوری اسلامی طی چهار دهه گذشته از جمله در اقتصاد است!

چهارشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۱ برابر با ۲۷ ژوئیه ۲۰۲۲


در شرایطی که دولت رئیسی مدعی بهبود شرایط اقتصادی است اما گزارش مرکز آمار ایران از نرخ تورم تیرماه امسال از افزایش شاخص‌های تورمی در کشور حکایت داشت. افزایش قیمت کالاها در نخستین هفته امرداد هم ادامه دارد. مرغ و گوشت و تخم‌مرغ طی هفته‌های گذشته از سبد مصرفی بسیاری از خانوارها حذف شده و فعالان بازار معتقدند «جراحی اقتصادی دولت رئیسی» هم تولیدکننده و هم مصرف‌کننده را با مشکلات جدیدی روبرو کرد.

در ادامه گرانی کالاها و به ویژه مواد خوراکی تخم‌مرغ که پیشتر از جمله غذای فقرا محسوب می‌شد از سفره بسیاری از خانوارهای کم‌درآمد و تنگدست حذف شده است. ناصر نبی‌پور رئیس هیئت مدیره اتحادیه مرغ تخم گذار استان تهران از کاهش مصرف تخم‌مرغ در میان ایرانیان خبر داد و گفت که بسیاری از مردم دیگر مثل گذشته قدرت خرید تخم‌مرغ را ندارند.

ناصر نبی‌پور قیمت هر شانه تخم‌مرغ در مرغداری‌ها را ۷۰ هزار تومان و در مغازه‌ها بین ۹۰ تا ۱۰۰ هزار تومان اعلام کرد و افزود: «درباره اینکه مصرف تخم‌مرغ تا چه میزان کاهش یافته است، برآوردی نداریم اما وضعیت بازار گویای این مسئله است که مصرف تخم‌مرغ کاهش یافته و صادرات آن نیز متوقف شده است.»

رئیس هیئت مدیره اتحادیه مرغ تخم گذار استان تهران درباره دلایل توقف صادرات تخم‌مرغ نیز گفت: «وقتی قیمت تخم‌مرغ در مرز بالای ۳۰ هزار تومان باشد، صادرات آن صرفه اقتصادی ندارد.»

پرداخت قیمت ۱۰۰ هزار تومان برای یک شانه تخم‌مرغ ۳۰ عددی برای بسیاری از مصرف‌کنندگان که از اقشار کم‌درآمد هستند غیرممکن است. در آنسو اما تولیدکنندگان هم می‌گویند با توجه به افزایش هزینه‌های تولید، قیمت پایین‌تر از این نیز به‌صرفه نیست و معتقدند که دولت رئیسی با ادعای «جراحی اقتصادی»، وضعیتی را ایجاد کرد که هم مصرف‌کننده و هم تولیدکننده آسیب‌ دیدند.

حذف ارز ترجیحی کالاهای اساسی با وجود هشدارهای کارشناسان اقتصادی کوچک‌تر شدن سبد خرید مردم را در پی داشت؛ به‌ طوری‌ که گفته می‌شود بسیاری از مردم دیگر حتی قدرت خرید تخم‌مرغ را که غذایی ساده است، ندارند. پیش‌تر جواد ساداتی‌نژاد، وزیر جهاد و کشاورزی، وعده داده بود که تخم‌مرغ را شانه‌ای ۴۳ هزار تومان در منزل، به مردم تحویل می‌دهد.

قیمت‌های نجومی تنها شامل تخم‌مرغ و مرغ نیست؛ گوشت، میوه، برنج، ماکارونی، روغن و رب‌گوجه و بسیاری دیگر از اقلام غذایی نیز یکی پس از دیگری از سفره اقشار کم‌درآمد حذف می‌شوند.

به گزارش خبرآنلاین بررسی نوسانات قیمتی در بازار لبنیات حاکی از آن است که قیمت هر دبه ماست نسبت به مدت مشابه سال گذشته بیش از ۱۰۰ درصد افزایش یافته است.

بر اساس گزارش‌ها قیمت کنونی هر کیلو مرغ ۵۶ هزار تومان، سینه ۱۱۰ هزار تومان، فیله ۱۱۱ هزار تومان و ران مرغ ۵۲ هزار تومان است، این در حالی است که حبیب اسداله‌نژاد، نایب رئیس انجمن صنفی مرغداران گوشتی می‌گوید: «مرغداری‌ها هر کیلو مرغ زنده را ۳۷ هزار تومان به واسطه‌ها می‌فروشند.»

همچنین هر کیلو شقه گوسفندی ۱۵۲ هزار تومان قیمت دارد. ران گوسفندی ۱۸۹ هزار تومان و خورشتی گوسفندی ۲۸۳ هزار تومان شده‌ است. هر کیلوگرم ران گوساله ۲۲۵ هزار و ۵۰۰ تومان، خورشتی گوساله ۲۳۰ هزار و ۵۰۰ تومان و ماهیچه گوساله ۲۲۶ هزار و ۵۰۰ تومان است. قیمت هر کیلوگرم برنج ایرانی بین ۸۰ تا ۲۰۰ هزار تومان متغیر است.

آمارهای تورمی ارائه شده از سوی مرکز آمار ایران نیز گویای افزایش پرسرعت قیمت اقلام خوراکی است. بر اساس گزارش‌های این مرکز، تورم گروه خوراکی‌ها در خردادماه امسال ۸۱/۶ درصد بود اما این نرخ تنها طی چهار هفته و در تیرماه به ۸۶ درصد رسید.

اقلام غیرخوراکی نیز قیمتهایی رو به افزایش دارند و در برخی گروه‌ها مانند اجاره‌بهای مسکن، رقم تورم بیش از تورم عمومی در اقتصاد کشور است. اینهمه بیانگر توزیع بیشتر فقر در جامعه است.

آمارهای رسمی جمهوری اسلامی نشان می‌دهد بیشترین میزان فقر در ایران در سال‌های جنگ بوده که به دلیل شرایط خاص آن دوره، درآمد‌های نفتی پایین و هزینه‌های جنگ عوامل اصلی بوده‌اند. از دوره جنگ به بعد شاخص فقر -البته با نوساناتی- رو به کاهش بود. این روند تا سال ۱۳۸۴ ادامه داشت، ولی از آن سال به بعد شاخص فقر افزایش یافته است.

گزارش‌ها نشان می‌دهد در سالهای گذشته خانوارهای قشر متوسط درآمدی به دلیل افزایش تورم و کاهش قدرت خرید، دسته دسته به زیر خط فقر رانده‌ شده‌اند بطوریکه حالا مقامات حکومتی نیز به قرار گرفتن بیش از ۶۰ میلیون نفر یعنی رقمی بیش از ۷۰ درصد از جمعیت کشور زیر خط فقر اعتراف می‌کنند.

در آنسو مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) در آخرین نظرسنجی خود با عنوان «احساس خشم» میزان عصبی بودن مردم ایران را بررسی کرد. این نظر سنجی دیدگاه ۲۰۸۸ نفر از افراد بالای ۱۸ سال در مناطق شهری و روستایی را مورد سنجش قرار داد. نتایج به دست آمده در این نظر سنجی نشان داد که آستانه تحمل و تاب آوری جامعه به شکل چشمگیری کاهش یافته است.

نتایج این نظر‌سنجی توضیحی آماری بر انواع جرایم و پرونده‌های قضایی ناشی از خشونت است و عکس‌‌‍العمل‌های کلامی و رفتاری خارج از عرف در جامعه را تشریح می کند. به اعتقاد کارشناسان این نتایج می تواند ناشی از بیکاری، بی‌عدالتی، مشکلات اقتصادی، فاصله طبقاتی و معضل خطرناک فقر باشد. به بیان دیگر نتیجه ناکارآمدی مزمن جمهوری اسلامی طی چهار دهه گذشته از جمله در اقتصاد است!

در همین رابطه امان الله قرائی مقدم، جامعه شناس در تشریح گزارش نظرسنجی ایسپا به روزنامه ستاره صبح گفته «تورم، گرانی، بیکاری و مشکلات اقتصادی خانواده‌ ها پرخاشگری را در سرپرست خانواده و در نوجوان خانواده بالا برده. کلام مادر خانواده که باید پر از مهر باشد، عصبانی و نامهربان است. متاسفانه ما با پدیده دختران قمه کش خیابانی روبرو هستیم. این اتفاق در چند سال اخیر زیاد شده است و ارتباط مستقیم و بی واسطه ای با فقر دارد.»

به گفته این جامعه‌‍شناس «رخورد های حاکمیت می تواند به گسترش چرخه خشونت دامن بزند. ضایع شدن حقوق عامه و محرومیت‌ برخی از اقشار جامعه، محدودیت‌ ها و تصمیمات غلط مسئولین همه در جامعه ایجاد خشم می‌ کند. یک جوان شهرستانی که نمی‌تواند دو ساعت در کنسرت بنشیند و سرش را تکان بدهد و کف بزند. سر چهارراه گشت ارشاد ایستاده و افراد را می‌گیرند و می‌برند! معلوم است که در چنین شرایطی باید منتظر بروز عکس العمل‌های عصبی و ناهنجار در جامعه بود.»

مسعود دانشمند، اقتصاددان در رابطه با تولید فقر در اقتصاد کشور گفته که «یکی از ویژگی های اقتصاد دولتی، توزیع فقر به جای توزیع ثروت است. چون اقشار وابسته به قدرت‌، از انحصار و رانت دولت بهره می برند و ثروت و سرمایه در این طبقات بیشتر می شود و در مقابل سهم سایر اقشار از درآمد های جامعه کمتر می شود و فقر در اقشار پایین تر تشدید خواهد شد.»

این اقتصاددان افزوده که «امروز سطح زندگی متوسط در ایران به مراتب از سطح زندگی اقشار فقیر در یک کشور توسعه یافته پایینتر است. وی گفت: متاسفانه امروز فقر در کشور تنها مختص افراد بدون شغل و بی کار نیست، حتی شاغلین کشور هم از فقر رنج می ‌برند. توصیف فقر در اقشار متوسط به پایین متاسف کننده است چون همانطور که اشاره کردم جنس فقر در کشور ما با جنس فقر در یک کشور توسعه یافته تفاوت دارد. این اقتصاددان در پایان افزود: به دلیل محرومیت و گرسنگی و احساس نابرابری که خشم تولید می کند، نمی توان از مردمی که زیر خط فقر هستند انتظار رفتار های متعادل مدنی و قانونمند داشت.»

 

 

 

 

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=293213