جمهوری اسلامی چهل و سه سال است که مصیبت بر مصیبت میافزاید. چهل و سه سالی که نماد و نمود سالهایی سراسر پلیدی و پلشتیست. هرآنچه که تجلی و بارقه واپسگرایی و گریزان و بیزار از انسانیت، شادی، شادمانی و ارزشهای انسانی است، از سر و روی این رژیم میبارد.
استبداد و اختناق بیسابقه، کشتار دهها هزار مخالف سیاسی و عقیدتی، کشتار روشنفکران و دگراندیشان، کشتار قربانیان ستمگریهای اقتصادی و اجتماعی، تشدید ستم و تبعیضهای چندگانه بر زنان، جوانان، کارگران، معلمان، اتنیکها و سایر گروههای اجتماعی، فشار بر اهل قلم و قلمشکنی و اعمال سانسور به روشهای مختلف، گسترش و تعمیق بیعدالتیهای اقتصادی، اجتماعی و قضائی، بخشی از کارنامه ننگین حکومت اسلامی است. فقر، بیکاری، گرسنگی، بیخانمانی، فحشا، اعتیاد، خشونتهای خانوادگی و اجتماعی و انواع آسیبهای اجتماعی در میهنمان گوشهای دیگر از بیدادیست که حکومت اسلامی بر زندگی مردم وطنمان آوار کرده است.
هنوز پیکر بلوچ آزادیخواه آونگ دار است که فرمان بر دار کردن فرزندان دلیر و آزادیخواه فارس و کرد و عرب و ترک و ترکمن بر پهندشت خونین سرزمینمان جارزده میشود. بانگ بلند و رسای آزادیخواهی از درون زندانهای حکومت اسلامی، چهرههای زخمخورده و شکنجه شدهی قربانیان شکنجههای اعترافات اجباری، شعلههای آتش خانههای بهائیان، سیمای شکنجه شده زنان آزاده، انگشتان و دستان قطع شده قربانیان بیعدالتیهای اجتماعی، پیکرهای بیجان کودکان و زنان بر سیلاب نادانی و جهالت حکومتی ناکارآمد و آنجهانی را مگر میتوان پنهان کرد؟ مردم میهنمان و جهانیان شاهدند که چگونه در سرزمین ثروتمند ایران، کودکان کار همراه با گلهایشان پَرپَر میشوند و زنان و مردان در برابر سطلهای زباله به صف ایستادهاند تا به نوبت نوالهای آغشته به هزاران بیماری برای خود و فرزندان شان بیابند. ایران ما به سرزمین آزادگان دربند و ستمگران اهرمنخوی هار بر مسند قدرت تکیهزده تبدیل شده است.
آری، میهن ما، سرزمین مصیبت در مصیبت است.
اما این تنها یکسوی واقعیت دردناک میهن ماست، این واقعیت سویهی دیگری نیز دارد.
جمهوری اسلامی چهل و سه سال است مصیبت بر مصیبت میافزاید بیآنکه دریابد بخش بزرگی از مردم گُلخشمهای مصیبتها را به بذر آزادی و آزادگی بَدَل کردهاند و بر پهنهی میهن افشاندهاند. بذرهایی که به خاک نخواهند ماند و «از دل خاک میشکفند» و به شکوفه و گُل خواهند نشست، شکوفهها، گُلواژهها و گُلآوازهایی که عطرافشانیشان در کف خیابانها و میدانها نوش و هوش جان و جهان مردمان خواهد شد، خیابانها و میدانهایی که فاتحاناش زخمخوردگان از حکومت اسلامی یعنی زنان، کارگران، معلمان، جوانان، دانشجویان، اهل قلم، کُرد، ترک، عرب، لر، ترکمن، بلوچ، فارس، گیلانی و مازندرانی و… دیندار و بیدین خواهند بود، فاتحانی که با همبستگی و باور و عشق به آزادی، رفاه و عدالت اجتماعی، این حکومت ضد انسانی را به گور خواهند سپرد و سازنده ایران آزاد، مرفه و آباد فردا خواهند بود.
جمعیت سوسیال دموکراسی برای ایران ضمن ابراز همدردی با هموطنان مصیبتدیده و رنجکشیده خود، بار دیگر پیمان میبندد که با همهی توش و توان خود دوشادوش مردم ایران برای دستیابی به آزادی، رفاه و همبستگی ملی تلاش خواهد کرد.
جمعیت سوسیال دموکراسی برای ایران
۱۹ مرداد ۱۴۰۱
۱۰ اگوست ۲۰۲۲