رسانههای ایران از افزایش آمار شمار گراز یا خوک وحشی با هدف فروش گوشت آن خبر دادهاند. فقر مردم، گرانی مواد خوراکی و بیکاری دست به دست هم داده تا پدیده گرازخوری در برخی مناطق ایران رواج پیدا کند.
خبرگزاری ایرنا گزارش داده که شکارچیان این گرازها را با تفنگ شکار میکنند و میگویند هر گراز بالای ۲۰ کیلو گوشت دارد که با فروش هر کیلوی آن به مبلغ ۶۰ هزار تومان پول نسبتا خوبی به دست میآورند.
بر اساس این گزارش در مناطق جنوبی کشور در دههها اصطلاح «جَنگ گراز» بسیار کاربرد داشت و به نظر میرسد این اصطلاح دوباره رایج شده است. جنگ گراز اینگونه است که در گذشته عدهای از کشاورزان جمع میشدند و به شکار گرازهایی میرفتند که مزارعشان را تخریب میکردند. در آن زمان به ندرت مشاهده میشد که کسی گوشت گراز که از خانواده خوک است استفاده کند و حتی لاشه گرازهای شکار شده دور انداخته میشد یا اینکه سگها گوشت گراز میخوردند اما اکنون نتیجه جنگ گراز چیزی دیگریست و خوک وحشی برای خوردن و فروش گوشتاش شکار میشود!
در این گزارش میدانی به نقل از یکی از افرادی که برای بهره بردن از گوشت مجانی گراز این حیوان را شکار میکند نوشته که «این گراز را خودمان شکار کردهایم، گوشت خوبی دارد، چند روز در یخچال فریز کردهایم تا میکروبهایش از بین برود و الان قابل خوردن است. از گوشت گوسفند خوشمزهتر است. یک گراز شکار میکنیم و یک ماه از گوشت آن استفاده میکنیم، مگر با این گران شدن میشود گوشت گوسفند خورد؟»
یکی از شکارچیان که شکارچی حرفهای نبوده و حالا بدون داشتن پروانه شکار، برای به دست آوردن گوشت گراز به شکار روی آورده درباره شیوه شکار گفته که «چند تا سگ با خودمان میبریم و در باغها و مزارع رها میکنیم. گرازها از زیر بوتهها و درختها فرار میکنند. ما هم آماده هستیم با تفنگ شکار میکنیم. چند تا گلوله باید زد تا از پا بیافتد، خیلی مقاومت میکند. بعد گراز را قصابی می کنیم. هر کدام بالای ۲۰ کیلو گوشت دارند. هر کیلویی معمولاً بالای ۶۰ هزار تومان فروش میرود. بهتر از کارگری است.»
او گاهی گوشت گراز را به رستورانها میفروشد: «وقتی صاحب رستوران حاضر است هر گوشتی به خورد مشتری بدهد من هم میفروشم.»
بر اساس این گزارش طی ماههای گذشته خوردن گوشت گراز در برخی مناطق کشور رایج شده و خانوارهایی که توان خرید گوشت گاو و گوسفند که بیش از ۲۰۰ هزار تومان برای هر کیلوگرم قیمت دارد، گوشت گراز میخورند.
خبر مصرف گوشت گراز از سوی برخی از مردم دو روز پس از آن منتشر شده که رئیس سازمان دامپزشکی کشور فروش گوشت اسب و الاغ را تأیید کرد.
تأیید رسمی فروش گوشت اسب و الاغ؛ فاجعه غذایی و سفره خالی مردم
محمد آقامیری رئیس سازمان دامپزشکی ایران در یک نشست خبری فروش گوشت اسب و الاغ در کشتارگاهها را تأیید کرد و گفت: «این سازمان گزارشهایی در رابطه با فروش گوشت اسب و الاغ در کشتارگاهها دریافت کرده است، ولی در زمینه فروش سگ گزارشی به ما ندادهاند.»
مهدی میرزا امین عضو هیئت رئیسه اتحادیه تهیه و توزیع گوشت گاوی پنجشنبه گذشته اعلام کرد میزان خرید گوشت از سوی مصرفکنندگان قابل توجه نیست و خریدها نسبت به ماه گذشته حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد کاهشی شده است؛ و این کاهش مصرف نسبت به سال گذشته حدود ۱۰۰ درصد ریزش کرد.
به گفته این فعال صنفی کاهش قدرت خرید مردم در کنار گرانی سبب کاهش مصرف گوشت شده است: «مردم در خرید انواع پروتئینها مراعات میکند و تقاضا برای خرید گوشت مرغ باوجود اینکه زیر نرخ مصوب عرضه میشود کاهش پیدا کرده است.»
یک کارگر پیمانکاری شهرداری درباره مصرف گوشت به خبرگزاری ایلنا گفته بود که «ما چندین ماه است که اصلاً گوشت قرمز نخریدهایم، یعنی از ابتدای سال خرید گوشت قرمز نداشتهایم؛ اگر اوضاع به همین شکل باشد تا پایان سال هم خرید نمیکنیم؛ پولی باشد یکی دو کیلو مرغ یا ماهی میخریم؛ واقعاً سرانه مصرف گوشت خانوادهی ما به صفر رسیده است!»
کاظم فرجاللهی فعال کارگری نیز کاهش مصرف مواد خوراکی و تغذیه نامناسب را مختص بخش زیادی از مردم از جمله بازنشستگان و طبقه متوسط ارزیابی کرده و گفته که «ناتوانی در خرید اقلام غذایی باکیفیت، فقط مختص به حداقلبگیران یا کارگران ساده نیست، طبقهی متوسط هم به این حال و روز دچارند؛ سفرهها ناچاراً از اقلام ارزان ولی بیکیفیت پر شده و سرانه مصرف گوشت احتمالاً به پایینترین رقم در دهههای اخیر سقوط کرده است؛ وقتی فرزند یک خانوادهی کارگری یا حتی خانوادهی متوسط، با سیبزمینی و سویا و نهایتاً تخم مرغ تغذیه میکند، چطور میتواند رشد مطلوب داشته باشد و فردای این کشور را بسازد؟!»