در سال ۲۰۱۵ پرزیدنت باراک اوباما با سه قدرت اروپایی، اتحادیه اروپا، ایران، چین و روسیه برای امضای توافق هستهای موسوم برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) همکاری کرد. در سال ۲۰۱۸، دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا ایالات متحده را از این توافق خارج نمود. ترامپ با اعمال سیاست «فشار حداکثری»، تحریمهای اقتصادی فلجکنندهای را علیه رژیم ایران اعمال کرد که آن را نه تنها به دلیل تداوم برنامه تسلیحات هستهای بلکه به دلیل تجاوزات منطقهای و حمایت از تروریسم در سراسر جهان نیز مجازات میکرد.
پیشتر در سال ۲۰۱۸، ماموران اسرائیلی در عملیاتی چشمگیر در تهران به یک انبار مخفی دست یافته و مجموعهای از پروندههای هستهای رژیم ایران را سرقت و از کشور خارج کردند. این اسناد ابعاد برنامه تسلیحاتی پیشرفتهتر و جامعتری از آنچه قبلاً برای جامعه جهانی شناخته شده بود، نشان میداد. این آرشیو اتمی همچنین نشان میدهد که نقشه مقامات جمهوری اسلامی برای پنهان کردن تلاشهای تسلیحات هستهای تحت عنوان تحقیقات و توسعه غیرنظامی پیش می رفته و مقامات رژیم ایران بطور هدفمند و سازمانیافته آژانس بینالمللی انرژی اتمی را فریب میدادهاند.
ایران بهعنوان یکی از امضاکنندگان پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای [پیش از انقلاب ۵۷ در۱۰ تیر ۱۳۴۷] ملزم به همکاری با بازرسان آژانس برای راستآزمایی ماهیت صلحآمیز برنامه خود است. پس از اینکه اسرائیلیها آرشیو اتمی را در اختیار آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار دادند، بازرسان آن آثاری از اورانیوم را در چند سایت اعلام نشده کشف کردند. با وجود اینکه تهران موظف به انجام اعلام آن و پاسخ درباره ابهامات است اما از توضیح درباره وجود اورانیوم و افشای مکان فعلی آن خودداری کرده است. با اینکه الزامات و وظایف ایران طبق «انپیتی» کاملاً جدا از توافق برجام است، اما تهران از تمایل عمیق دولت بایدن برای بازگشت به توافق هستهای جهت اعمال فشار سیاسی بر آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای بستن پروندهی نقضهای این پیمان سوء استفاده میکند.
کسی که ناظر روابط ایران با آژانس است اگر منصف باشد نمیتواند نتیجه بگیرد که تهران هرگز از قصد خود برای دستیابی به قابلیت ساختن تسلیحات هستهای چشم پوشیده است. فعالیتهای هستهای «غیرنظامی» رژیم ایران درواقع تلاشی برای پنهان کردن برنامههای نظامی جهت رسیدن به بمب هستهای است که در برابر چشم همه جریان دارد. با این حال، از همان آغاز برجام، حامیان این توافق، افسانههایی را مطرح کردند که این حقایق بدیهی را پنهان میکند. پس از خروج ترامپ از توافق [۸ ماه مه ۲۰۱۸] همین حامیان نه تنها به تکراراین افسانهها ادامه دادند بلکه داستانهای جدیدی نیز درباره امتیازات برجام در مقابل سیاست فشار حداکثری افزودند.
در حالی که پرزیدنت بایدن برای بازگرداندن ایالات متحده به برجام تلاش میکند و در حالی که افکار عمومی آمریکا، رسانهها و کنگره ماجرای این توافق را دنبال میکنند، ما با هفت افسانه مخرب روبرو هستیم که به دنبال پنهان کردن واقعیت هستند.
افسانه یکم: «برجام برنامه اتمی جمهوری اسلامی را مهار میکند»
واقعیت: توافق با رژیم ایران به تهران اجازه میدهد زیرساخت هستهای عظیمی را که صرفاً برای توسعه سلاحهای هستهای ساخته است، حفظ کرده و گسترش دهد.
مفاد اصلی برجام:
به جمهوری اسلامی ایران اجازه میدهد تأسیسات و قابلیتهای هستهای را که برای تولید انرژی صلح آمیز هستهای غیرضروری هستند، حفظ کند و گسترش دهد.
به رژیم ایران امکان دسترسی به صدها میلیارد دلار را میدهد که قبلاً مشمول تحریمها بودند. در نتیجه، بودجه نظامی جمهوری اسلامی در سالهای بلافاصله پس از انعقاد توافق در سل۲۰۱۵ بیش از ۳۰ درصد افزایش یافت. حمایت رژیم ایران از سازمانهای تروریستی از جمله حماس در فلسطین و حزبالله لبنان نیز افزایش یافت.
طبق توافق اتمی ۲۰۱۵ پیشاپیش تحریم تسلیحاتی سازمان ملل علیه جمهوری اسلامی ایران در سال ۲۰۲۰ لغو شده و قرار است در سال ۲۰۲۳ تحریمهای موشکی نیز لغو شود.
همزمان جرقه یک مسابقه تسلیحاتی هستهای در خاورمیانه زده شد زیرا همسایگان ایران شروع به دنبال کردن همان تواناییهای هستهای کردند که برجام به رژیم ایران وعده داده بود.
افسانه دوم: «بازگشت به برجام، راه ایران را برای دستیابی به سلاح هستهای مسدود میکند»
واقعیت: برجام تضمین میکند که ایران طبق برنامههای بلندمدت که آنها را توسعه نیز داده، بازنگری کند و از قابلیتهای حیاتی برخوردار شود که برای ساخت سلاح هستهای به آنها نیاز دارد.
پس از خروج ایالات متحده از برجام در هشتم ماه مه سال ۲۰۱۸، رژیم ایران از راههای مختلف از جمله با غنیسازی اورانیوم با غلظت ۶۰ درصد و ذخیره مقادیر زیادی اورانیوم غنیشده و آزمایشهای مربوط به اورانیوم، مفاد این توافق را نقض کرد. این نقضها دو نکتهی مشترک دارند: (۱) هدفی جز توسعه برنامه هستهای برای رسیدن به سلاحهای هستهای ندارند. (۲) زیرساخت هستهای که توسط برجام تضمین شده، این نقضها را ممکن ساخته است و جمهوری اسلامی را در شرایطی قرار داده که میتواند طی چند هفته مواد شکافپذیر کافی برای پنج کلاهک هستهای در اختیار داشته باشد.
درواقع سرعت و سهولتی که جمهوری اسلامی میتوانست مفاد توافق را هروقت که دلش خواست نقض کند، ثابت میکند که این توافق هرگز راههای آن را برای دستیابی به سلاح هستهای مسدود نمیکرده است!
افسانه سوم: «تصمیم پرزیدنت ترامپ برای خروج از توافق و سیاست فشار حداکثری به تصمیم رژیم ایران برای افزایش سطح غنیسازی اورانیوم منجر شد.»
واقعیت: جمهوری اسلامی غنیسازی ۲۰ درصدی را تا زمانی که پرزیدنت ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ شکست خورد، از سر نگرفته بود!
نقضها و تسریع برنامه هستهای رژیم ایران و سایر گامهای تهدیدکننده در برابر ایالات متحده، انتقامجویی علیه ترامپ نیست بلکه تاکتیکهای حکومت ایران در دوران مذاکره با دولت بایدن است.
رژیم ایران غنیسازی اورانیوم تا ۲۰ درصد را در ژانویه ۲۰۲۱ از سر گرفت! در آن زمان بایدن، رئیسجمهور منتخب، به وضوح نشان داده بود که سیاست فشار حداکثری دولت ترامپ را کنار میگذارد و به دنبال بازگشت سریع به برجام است. در حالی که دولت بایدن پیوسته تلاش میکرد تا با حکومت ایران مماشات و معامله کند، تهران غنیسازی را به ۶۰ درصد افزایش داد. همزمان نیروهای نیابتی آن به نیروهای آمریکایی در سوریه حمله کردند. مامورانش سعی کردند مسیح علینژاد روزنامه نگار را در خاک آمریکا بربایند و میتوان با قاطعیت گفت که قصد کشتن وی را داشتند. همچنین نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی توطئههایی را برای کشتن مقامات سابق آمریکایی از جمله جان بولتون مشاور سابق امنیت ملی و همکار «مؤسسه هادسن» و مایک پمپئو وزیر خارجه سابق برنامهریزی کرد.
رژیم ایران ایران یک قدرت تهاجمی است که به دنبال تضعیف نظم و نظام منطقه تحت رهبری آمریکا در خاورمیانه است. یک عامل بازدارنده نظامی معتبر همراه با فشارهای قوی اقتصادی و دیپلماتیک تنها راه تعدیل رفتار جمهوری اسلامی است. مماشات واشنگتن سبب تحقیر آمریکا در تهران میشود.
افسانه چهارم: «بیشتر مقامات امنیتی اسرائیل به شدت از توافق اتمی آمریکا با جمهوری اسلامی حمایت میکنند.»
واقعیت: رهبری سیاسی، کارشناسان امنیتی و عموم مردم اسرائیل همگی برجام را خطرناک میبینند و به شدت با آن مخالفند.
دولتهای پی در پی اسرائیل با رنگهای سیاسی متفاوت همواره صریحاً با برجام مخالفت کردهاند و معتقدند بازگشت به آن بدتر از عدم توافق است. یائیر لاپید نخستوزیر اخیراً تکرار کرد: «از نظر ما، [توافق] با استانداردهای تعیینشده توسط خود پرزیدنت بایدن، یعنی جلوگیری از تبدیل شدن ایران به یک کشور هستهای، مطابقت ندارد». وی ادامه داد: اسرائیل مخالف هیچ توافقی نیست. ما مخالف این توافق هستیم، زیرا توافق بدی است.»
اسرائیل یک دموکراسی است که در آن نظرات و ارزیابیهای گوناگون فراوان است. طرفداران معامله با جمهوری اسلامی بطور معمول نظرات برخی از کارشناسان امنیتی غیرمنتخب اسرائیل را برای تقویت ادعای خود گزینش میکنند. این کارشناسان اما فقط استثناءهایی هستند که قاعده را ثابت میکنند! در ۳۱ اوت ۲۰۲۲ سازمانی به نمایندگی از پنج هزار مقام ارشد امنیتی اسرائیل نامهای به رئیس جمهور بایدن ارسال کرد که در آن توافق هستهای را با عنوان «فاجعهبار» رد کرده و اعلام کرده است که «یک تهدید نظامی معتبر در ترکیب با تحریمهای فلج کننده اقتصادی و عزم سیاسی و در صورت لزوم اقدام نظامی، مؤثرترین روش برای مقابله با تهدید از سوی رژیم ایران است.»
افسانه پنجم: «برجام منقضی نمیشود.»
واقعیت: تمام محدودیتهای مهمی که برجام علیه جمهوری اسلامی ایران اعمال میکند به سرعت منقضی میشوند.
تا ژانویه ۲۰۳۱ برجام به رژیم ایران اجازه میدهد بدون محدودیت اورانیوم را غنیسازی کند. رژیم این کار را با استفاده از سانتریفیوژهای پیشرفته در تأسیسات زیرزمینی که قبلاً از آژانس مخفی کرده بود، انجام خواهد داد و این کار بر خلاف تعهدات ایران در انپیتی است. پس از آن ایران قادر خواهد بود اورانیوم کافی برای زرادخانه سلاحهای هستهای را ظرف چند روز غنیسازی کند. همانطور که پرزیدنت اوباما پیشتر به صراحت بیان کرده بود، تا حدود سال ۲۰۲۸ ایران «سانتریفیوژهای پیشرفتهای خواهد داشت که میتوانند اورانیوم را به سرعت غنیسازی کنند و در آن شرایط، زمان گریز هستهای تقریباً به صفر کاهش مییابد.»
بر اساس برجام در سال ۲۰۲۳ تحریم موشکی سازمان ملل علیه جمهوری اسلامی ایران لغو خواهد شد. در سال ۲۰۲۵ مهلت «مکانیسم ماشه» منقضی میشود. مکانیسمی که به ایالات متحده یا هر یک از طرفین مذاکرهکننده اجازه میدهد تا در صورتی که رژیم ایران به تعهدات خود عمل نکند، تحریمها و محدودیتهای الزامآور سازمان ملل را دوباره علیه برنامه هستهای ایران اعمال کنند. انقضای این مکانیسم در عمل منبع اصلی فشار بینالمللی و غیرنظامی بر رژیم ایران را از بین خواهد برد.
حامیان توافق در حالی که استدلال میکنند برنامه اتمی جمهوری اسلامی پس از سال ۲۰۳۱ نیز محدود خواهد ماند و همچنان تحت نظارت بینالمللی قرار خواهد داشت، اغلب به محدودیتهایی اشاره میکنند که مربوط به انپیتی (پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای) است و ربطی به برجام ندارد. آنها خیلی آسان این واقعیت را نیز نادیده میگیرند که جمهوری اسلامی ناقض مداوم و گستاخ انپیتی نیز هست!
افسانه ششم: «آژانس بینالمللی انرژی اتمی بارها تأیید کرد که قبل از خروج ترامپ از برجام، هیچگونه نقض توافق از سوی رژیم ایران مشاهده نشده است.»
واقعیت: جمهوری اسلامی ایران راههای فعالیت آژانس بینالمللی انرژی اتمی را با محدود کردن شدید مکانهایی که میبایست بازرسی کند، بسته است.
نقض تعهدات حکومت ایران هم در برجام و هم در انپیتی به روشنی مستند شده است. آنها شامل جمعآوری و مخفی کردن فعالیتهای هستهای در آرشیو مربوطه [که توسط اسرائیل از ایران خارج شد] و در اختیار داشتن مواد هستهای اعلام نشده و بدون توضیح قانعکننده است. بسیاری از این نقضها در مکانهایی رخ داده که مقامات ایران از آژانس یا پنهان کردهاند و یا قبل از بازرسی سعی در پاکسازی آنها داشتهاند و یا اصلا از بازرسی کامل آژانس از مناطق جلوگیری کردهاند. روشن است که آژانس نمیتواند موارد نقض را در مکانهایی که نمیتواند ببیند یا به آنها دسترسی نداشته است، مستند کند.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی قبل و همچنین در جریان و پس از «پایبندی» جمهوری اسلامی ایران به برجام گزارش داد که به دلیل امتناع تهران از همکاری در مورد فعالیتها و مواد هستهای اعلامنشده، آژانس نمیتواند در مورد صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران تضمین بدهد.
افسانه هفتم: «بیشتر آمریکاییها- از جمله یهودیان آمریکایی، رایدهندگان دموکرات، مستقلها و حتی اکثر جمهوریخواهان- از احیای برجام حمایت میکنند.»
واقعیت: آمریکاییها بطور قاطع این توافق را رد میکنند.
طرفداران معامله همیشه برای فروش برجام بر فریب و مبالغه تکیه کردهاند. آنها به عنوان بخشی از تلاش برای ایجاد یک تصور مصنوعی درباره حمایت افکار عمومی از معامله اتمی در قالب نظرسنجیها با فرموله کردن پرسشهای هدفمند ادامه میدهند. هنگامی که پرسشهای نظرسنجی درباره برجام بطور غلط مطرح میشوند، پاسخهایی در حمایت دریافت میکنند! برای نمونه در یک نظرسنجی که خیلی هم به آن اتکاء میشود، در مورد موافقت یا مخالفت با «تجدید توافق هستهای با ایران که از گسترش برنامه هستهای آن جلوگیری میکند» سؤال شده! [معلوم است که پاسخدهنده پاسخ مثبت میدهد!] این در حالیست که برجام [همانگونه که در بالا نیز توضیح داده شد] به صراحت گسترش برنامه هستهای جمهوری اسلامی را اجازه میدهد! درواقع این نظرسنجیها پرسشهای خیالی درباره یک توافق خیالی مطرح میکنند که دقیقا برخلاف واقعیت برجام است که مانع گسترش برنامه هستهای رژیم ایران نمیشود! اگر یک نظرسنجی درباره شرایط برجام را بطور واقعی از مخاطبان بپرسد، آنوقت مردم آمریکا با قاطعیت آن را رد میکنند، همانگونه که در سال ۲۰۱۵ انجام دادند.
*منبع: مؤسسه هادسن مرکز صلح و امنیت در خاورمیانه
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن