«نهضت مقاومت ملی ایران»: دست جنایتکار رژیمی که جان مهسا امینی را گرفت باید قطع شود

شنبه ۲۶ شهریور ۱۴۰۱ برابر با ۱۷ سپتامبر ۲۰۲۲


دست جنایتکاری که سبب مرگ زن جوان بی‌گناه، مهسا امینی شد، دست مأمور بی‌سروپایی نیست که ضربه‌ی مهلک را بر سر و روی او کوفت؛ این همان دستی است که زهرا کاظمی‌ را در زندان و گروهی از جوانان معترض سال ۸۸ را در کهریزک تسلیم مرگ ساخت و به هواپیمای اوکرایینی موشک پرتاب‌کرد؛ دست تبهکار و پلید رژیمی‌ که در ترازنامه‌ی سیاه و ننگین چهل ساله ی خود جز جنایت و ویرانی چیزی ندارد؛ دست دیکتاتور جاهل و مجنونی که مسئول کشتار هزاران جوان بی‌گناه دیگر کشور در خیابان‌ها نیز بوده‌است و تا زمانی که قطع نشود سایه‌ی مرگ و ویرانی از سر ملت ستمدیده و اسیر ما دور ‌نخواهدشد. هر کس می‌داند که هر روز نه تنها در ایران، که در هر کشور دیگر نیز ده‌ها قتل و جنایت رخ‌می‌دهد؛ قتل‌هایی به دست جنایتکاران عادی و علیه مردم عادی. اما قتل یک بی‌گناه به نام حجاب اجباری یک قتل سیاسی و بیانگر ماهیت یک رژیم است.

این واقعیت چندان عیان است که بلافاصله پس از انتشار خبر مرگ مهسا امینی شعارهای مرگ بر دیکتاتور و مرگ بر خامنه‌ای در خیابان‌های محل رویداد طنین‌افکن‌ شد.

رژیمی‌ که با خروارها ادعای کشورداری چیزی جز حجاب اجباری و برقراری درس حجاب و اباطیلی چون ربح اسلامی و بانک اسلامی در چنته ندارد، و بجای درمان دردها و علاج مشکلات گرفتاران به نقص عضو، مانند دیگر کشورها، با قطع دست و کور کردن چشم شهروندان خود عامدانه سبب نقص عضو مردم می‌شود، رژیم مجانینی است که در اثر یک سانحه‌ی سیاسی قدرتی را به دست آورده که هرگز نه معنی آن را می‌دانسته نه مورد استعمال آن را، که در نظام‌های سیاسی واقعی تنها و تنها حفاظت از نظم عمومی، جلوگیری از تعدی به یکدیگر و برقراری عدالت است و بس. اگر قدرت سیاسی که باید سد راه تجاوز به دیگران باشد خود منشاء همه‌ی تجاوزهای اصلی شد یا همه‌ی قوانین جهان به وارونه عمل‌ می‌کنند یا به وارونه فهمیده‌ می‌شوند.

برای درک این حقیقت لازم نیست که مردم درس علوم سیاسی آموخته‌باشند؛ هر کس می‌فهمد که در جایی که سنگ را بسته و سگ‌هار را رها کرده باشند جنون بر کرسی حکومت‌ نشسته‌ است.

در چنین رژیمی‌ سخن از افسانه‌های نخ‌نمایی چون اصلاحات و اصلاح‌طلبی اگر به معنی شراکت در همان جنون جمعی حاکمان نباشد دست‌کم فریب خود و نیرنگ به مردم است.

دوران آنکه بتوان با انواع مغالطه و زبان‌بازی میان سرنگونی رژِیم جنون و جنایت و بقای آن راه سومی‌ نشان‌داد مدت‌هاست که گذشته است.

نه اصلاحات و نه ابهامات!

یا با رژیم جهل و جنایت، یا با مردم و برای سرنگونی و برقراری حاکمیت ملت بر سرنوشت خود در یک نظام دموکراتیک و لاییک.

انگیزه‌ی کسانی که از درک این حقایق ناتوانند در جای دیگری است: در همدستی زیرجلی با قدرت حاکم.

در زمانی که ضرورت سرنگونی قدرت جهنمی‌ آخوند و توتالیتاریسم حاکم از روز روشن‌تر است یک مانع بیشتر بر سر راه آن وجودندارد: عدم هماهنگی میان خواستاران این سرنگونی.

و این هماهنگی جز با اتحاد عمل همه‌ی سرنگونی‌خواهان حاصل‌ نخواهدشد.

تا تشکیل دولت موقت، اتحاد عمل به مشارکت همه‌ی نیروهای خواستار سرنگونی از مشروطه‌خواه سلطنت‌طلب تا جمهوریخواه نیازدارد. تا برقراری دولت موقت مشترک رجحان یکی از دو شکل دموکراسی نباید مانع از اتحاد عمل همه‌ی این نیروها به منظور تمرکز حداکثر نیرو در جبهه‌ی ایراندوستی و آزادی گردد.

به احترام خون‌های نداها و نویدها و پویاها و مهساها و هزاران هموطن بیگناه دیگر:

به پیش به سوی اتحاد عمل همه‌ی ایراندوستان و آزادیخواهان اصیل.

ایران هرگز نخواهد مرد.

شنبه ۲۶ شهریورماه ۱۴۰۱ برابر ۱۷ سپتامبر ۲۰۲۲
نهضت مقاومت ملی ایران

 

 

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=299113