احمد رافت (+عکس) – پرستو فروهر، هنرمند سرشناس ایرانی با آخرین کارهایش به لندن بازگشت. پرستو سال گذشته نیز در پایتخت بریتانیا نمایشگاهی از کارهایش را برگزار کرده بود.
اینبار میزبان پرستو، گالری پی آی ورکس است که شعبه اصلی آن در استانبول قرار دارد. از این نمایشگاه که ۱۰ دسامبر درهایش را به روی علاقهمندان گشوده است می توان تا ۶ فوریه سال آینده میلادی بازدید کرد. البته کارهای این نماشگاه برای فروش نیز عرضه میشوند.
این مجموعه از کارهای پرستو فروهر که ۱۱ اثر این هنرمند را در برمیگیرد، «بازخوانی تخیل» نام دارد.
«پروانهها» که برای اولینبار در نمایشگاهی در شهر تورین ایتالیا و همزمان با اعتراضات پس از انتخابات سال ۸۸ به نمایش در آمدند، در این نمایشگاه نیز جلب توجه میکنند. پروانههای کوچک در مقابل ورودی گالری اولین نقاشیهایی هستند که نگاه بیننده را جلب میکنند، در حالیکه دیواری در انتهای سالن نیز با دهها پروانه خودنمایی میکند.
پرستو در رابطه با پروانههایش به کیهان لندن میگوید: «علاوه بر اینکه مشخص است من با پروانه (منظور مادرش پروانه اسکندری است) رابطه شخصی دارم، این کلمه در زبان های مختلف دارای مفاهیمی نمادین است که برای من بسیار جالب هستند. پروانه در ادبیات فارسی نماد عشق بیپایانی است که به قربانی کردن خود میانجامد. قربانی شدن در اوج زیبایی ولی در عین حال فرار و شکننده. موازیهایی که از دید من پروانه را به نماد نوعی استقامت اجتماعی تبدیل میسازند».
پرستو فروهر در ادامه میگوید: «در فرهنگ مسیحی با پروانه عروج مسیح را به تصویر میکشند و در زبان یونان باستان ریشه واژه پروانه با ریشه روح و روان انسان یکی است». پرستو میگوید «وقتی هنرمند در یک پس زمینه بینالمللی کار میکند این هم پوشانیها و گفتگوهای گوناگونی که پیرامون یک موضوع وجود دارند میتوانند با بالاترین میزان به بیان پیچیدگیهای کار کمک کنند».
البته در این نمایشگاه سهگانه «جمعه» هم که در عین سادگی یکی از جذاب ترین کارهای پرستو فروهر است در کنار سری کارهایی که با عنوان «نام من سرخ است، نام من سبز است» شهرت دارند نیز حضور دارد. پرستو فروهر در رابطه با سومین سری «نام من سرخ است، نام من سبز است» میگوید «کارهایی هستند در رنگ سرخ و سبز و پس زمینهای پر از نقش و نگار که گویی آدمها در آن گیر افتادهاند».
پرستو فروهر به تازگی از تهران بازگشته است. او هر سال برای برگزاری سالگرد قتل پدرش داریوش و مادرش پروانه به تهران سفر میکند. امسال هم چون سالهای گذشته از حضور مردم در این مراسم که در خانه پدریاش برگزار می شد جلوگیری به عمل آمد. پرستو میگوید «امسال داستان به نوعی به تئاتر پوچی نزدیک شده بود زیرا زمانیکه اعتراض کردم چرا دوباره لشکرکشی کردهاند و از ساعت دو بعد از ظهر راهها را به کلی بستهاند. حتی به خالهام هم اجازه ندادند در مراسم روز قتل خواهرش شرکت کند. آنها در پاسخ گفتند شما حق دارید مراسم برگزار کنید و چون در مکان خصوصی است احتیاج به مجورز هم ندارد، ولی خوب ما هم حق داریم اجازه ندهیم کسی در این مراسم شرکت کند».
پرستو فروهر در خاتمه میگوید: «من واقعا نمیدانم در مقابل این چنین استدلال بی سر و تهی چه واکنشی باید نشان داد؟ اصلا معنی حق در ایران چیست؟ آیا واژهای وجود دارد که از کلیه مفاهیم تهی شده و بصورت پوسته خالی از آن استفاده میشود؟ تنها واکنش در مقابل این استدلال بهت میتواند باشد».