«روز کودک» در جمهوری اسلامی در حالی پشت سر گذاشته شد که طی سرکوب اعتراضات سراسری در ایران، دستکم ۱۹ کودک و نوجوان توسط مأموران امنیتی و یگان ویژه کشته شدهاند و شمار نامعلومی نیز در بازداشت بسر میبرند.
شانزدهم مهرماه در تقویم جمهوری اسلامی از سال ۱۳۷۲ «روز کودک» نامگذاری شده تا با وجود همه محدودیتها و نبود قوانین حمایتگرانه از حقوق کودکان و نوجوانان، دستکم یک روز به صورت نمادین، روز این گروه از جامعه به عنوان «آینده کشور» باشد.
امسال روز کودک در شرایطی پشت سر گذاشته شد که ایران یکی از سیاهترین روزهای خود را در حفظ و حراست از حقوق کودکان میگذراند و جان کودکان و نوجوانان در تهدید مستقیم رژیم ایران قرار گرفته است. در چهارمین هفته از اعتراضات سراسری در ایران، با وجود مخاطرهآمیز بودن اطلاعرسانی، گزارشهای سازمانهای حقوق بشری حاکی از کشتار کودکان توسط مأموران امنیتی با استفاده از ابزارآلات جنگی دارد.
این در حالیست که کودکان و نوجوانان جسور نسلهای امروز در نقشی استثنائی ظاهر شده و اعتراضات در ایران برای آزادی و حقوق مردم روی آنها متمرکز شده است. کمتر نسلی از کودکان زیر ۱۸ سال در ایران وجود داشته که تنها در چند روز شاهد بازداشت، تهدید و قتل هم سن و سالان خود بوده باشد آنهم به خاطر حقوقی که به عنوان حقوق اولیه و طبیعی به رسمیت شناخته شده است.
سارینا اسماعیل زاده ۱۶ساله اهل کرج، نیکا شاکرمی ۱۷ساله زاده خرم آباد، امیرحسین بساطی ۱۵ساله اهل کرمانشاه، نیما شفق دوست ۱۶ساله از ارومیه، سدیسکشانی ۱۴ ساله، اقبال شهنوازی ۱۶ ساله، سامر هاشم زهی ۱۶ساله هر ۳ از زاهدان و… تنها بخشی از دهها کودک سراسر ایران هستند که به دست نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی به فجیعترین شکل ممکن کشته شدند.
«سازمان حقوق بشر ایران»، در گزارشی که ۱۶ مهرماه منتشر کرده میگوید از بین ۱۸۵ کشته بجا مانده از اعتراضات، ۱۹ تن کودکان زیر ۱۸ سال بودهاند. به استناد همین گزارش، بیشترین کشتار در استانهای سیستان و بلوچستان روی داده، بطوری که نیمی از جانباختگان مربوط به این استان هستند و در بین کشتهشدگان یک کودک دو ساله نیز گزارش شده است.
«کمپین فعالین بلوچ» هویت دستکم ۹۷ نفر از کشتهشدگان را از روز جمعه ۸ مهرماه تا ۱۷ مهرماه ۱۴۰۱ مستند کرده که در بین آنها کودکان و نوجوانان نیز دیده میشوند.
دکتر اشکان پویان پزشک متخصص اعصاب و ستون فقرات در زاهدان، ۱۴ مهرماه با انتشار تصویری در صفحه اینستاگرامی خود تایید کرده که از پشت سر به معترضان شلیک شده است. او نوشته: «معترضان بلوچ توسط نیروهای نظامی از پشت سر مورد هدف قرار گرفتند و بیشتر گلوله ها مربوط به این ناحیهها است.»
دکتر پویان همچنین از مورد هدف قرار دادن کودکان بلوچ توسط نیروهای نظامی نیز انتقاد کرده و گفته است: «به بچه سیزده ساله گلوله زدید، شرم نکردید؟! شما حروم لقمهترین سفاکهای تاریخین.»
طبق گزارشهای منتشر شده در شبکههای اجتماعی این پزشک متخصص مفقود شده و تا کنون اطلاعی از وضعیت و سلامت او در دست نیست.
متاسفانه در لایههای عمیقتر این سرکوبها، ظلمهای دیگری رخ داده که بر عمق فاجعه میافزاید. بطور مثال جمهوری اسلامی، نه تنها مسئولیت کشتار بیرحمانه کودکان را به عهده نمیگیرد بلکه با طرح سناریوهای تکراری و نخنما سعی دارد جان باختن آنها را به عللی مانند خودکشی لاپوشانی کند.
سناریوی خودکشی و «سقوط از بلندی» را حکومت نه تنها پس از قتل حکومتی مهسا امینی (کسی که بنای اعتراضات سراسری با قتل او رقم خورد) به کار گرفت بلکه عین همان را برای نیکا شاکرمی نیز تکرار کرده است! حکومت خونریز جمهوری اسلامی علاوه بر دروغ و انکار این جنایتها، دهها اتهام و برچسب واهی نیز به کشتهشدگان و خانوادههای آنها نیز میزند!
صحنههای اعتراضات مردم در جمهوری اسلامی همواره چنان پُر حادثه و مرگبار بوده است که مجالی برای بررسی باقی جنایات بجا مانده از ناکارآمدیهای جمهوری اسلامی از جمله علیه کودکان باقی نمیماند. به عنوان مثال در یک شرایط معمولیتر پرونده امیرحسین خادمی کارگر نوجوان ۱۶ساله اهل حاجیآباد مرکز شهرستان زریندشت که پس از تعرض جنسی در محل کارش به قتل رسید، در پس اینهمه جنایت فعلا مسکوت مانده تا زمانی پیگیری آن نیز دنبال گرفته شود.
با اینهمه در میان اخبار تکاندهنده نباید جسارت کودکان و نوجوانان امروز را دست کم گرفت که اگرچه این حکومت با قدرناشناسی تمام زیباییهای زندگی را از ایشان غارت کرده و میکند اما آنها را تبدیل به جنگجویان تاریخسازی کرده که در تلاشاند تا برای کودکان نسلهای آینده میراثی گرانبها به یادگار بگذارند. میراثی که نشانی از جمهوری اسلامی تبهکار در آن نباشد.