شاهزاده رضا پهلوی روز پنجشنبه ۲۸ مهرماه ۱۴۰۱ برابر با ۲۰ اکتبر ۲۰۲۲ در یک کنفرانس مطبوعاتی در واشنگتن دیسی در سخنانی به وضعیت انقلاب کنونی ملت ایران که وی نسلهای جوان را پیشتاز با شهامت آن دانست، پرداخت و با اشاره به صندوقهای یاری و همچنین دولت موقت جایگزین، نظرات خود را در این زمینه بیان داشت و سپس به پرسشهای خبرنگاران پاسخ گفت. متن کامل سخنان شاهزاده رضا پهلوی را در ادامه میخوانید.
درود بر همت شما دختران و پسران، زنان و مردان میهن عزیزمان ایران که با اتحادی بینظیر، و جنبشی شجاعانه و آگاهانه، جهانی را به حیرت انداختید و به حرکت در آوردید.
طنین انقلاب شما، امروز تحسین جهانیان را برانگیخته است. از سیاستمداران و مشاهیر دنیای هنر و ورزش، تا نویسندگان و دانشمندان و سایر شخصیتهای بنام جهان، به پشتیبانی از شما برخاستهاند.
در دوران مدرن، هیچگاه، جامعه جهانی چنین پشتیبانی از جنبشی مردمی در مقابل استبداد نشان نداده است؛ نه از مردم روسیه در آزادی از کمونیسم، نه در بهار عربی، و نه در هیچ انقلاب دموکراتیکِ سده پیش ندیدیم که تمام نمایندگان پارلمان فرانسه با احترام به پا خیزند؛ و در پارلمان اروپا و مجلس نمایندگان آلمان، نطقهای آتشین کنند.
و این، از نتایج اولیه همبستگی و اتحاد شماست که حتی دولت آمریکا چنین چرخش سریعی در مواضع خود نسبت به ایران داشته است.
شما در بیش از یک ماه گذشته، اراده خود را نه تنها بر خیابانهای ایران، که بر اتاقهای تصمیمگیری و سیاستگذاری در سراسر جهان، حاکم کردهاید و نشان دادهاید که هیچ دولتی هرگز نمیتواند سرنوشت ایران را بر خلاف خواست ملت ایران تعیین کند.
بینهایت برای من شیرین است که میبینم آن اتحادی که برای چند دهه بر لزوم شکلگیری آن تاکید کردم، امروز به وجود آمده و در حال میوه دادن است.
جنبش شما ماشین پروپاگاندا و روایتسازی رژیم را نیز زمینگیر کرد. اتحاد سراسری شما هممیهنان، نقشه رژیم را که کارش شکاف و نفاقافکنی در صفوف مردم است، بر هم زد.
میخواستند زن برده مرد باشد، اما شما زنان با پشتیبانی همسران و برادران و پدران و پسران خود، اولین انقلاب زنان در تاریخ را رقم زدید.
با هراسافکنی طبقاتی میگفتند اگر ما نباشیم جوانان فرودست، خانه ثروتمندان را غارت خواهند کرد. اما دیدیم که شهروندان دلسوز، درِ منازلشان را برای پناه دادن به همان جوانان باز کردند. این چماق و مسلسلهای رژیم بود که اتومبیل و در و دیوار خانه مردم را تخریب کرد و نیروهای به اصطلاح امنیتی، و درواقع ضدامنیتی بودند که به داراییهای مردم آسیب زدند.
گفتند اگر ما برویم، ایران، سوریه میشود؛ اما شما ملت متحد در سراسر ایران نشان دادید که همه پشت و پناه یکدیگرید، و روشن ساختید که با تمام تنوعات تباری، زبانی، جنسیتی، عقیدتی و آیینی، ملتی یکپارچهاید.
با هراسافکنی در مورد خطر تجزیه، انگشت اتهامشان را به سوی هممیهنان کُرد و بلوچمان بردند. شما اما، در چهارگوشه ایران بانگ اتحاد سر دادید و فریاد زدید: سنندج، زاهدان، چشم و چراغ ایران. سرود «ژِن ژیان آزادی» را از کردستان به سراسر ایران بردید، و نام و تصویر ژینا را سمبل انقلاب خود کردید. و در یک کلام، به شعار «جانم فدای ایران» در عمل، معنا بخشیدید.
با هدف شوم تحریک به جنگ مسلحانه، زاهدان و سنندج و سقز و بوکان و مریوان را به مسلسل بستند و با موشک و پهپاد به دفاتر احزاب کرد در آن سوی مرزها حمله کردند. مصاف متحد همه ایرانیان که اینک در مقابل جنایات رژیم، تبدیل به پیکری واحد، و درختی تنومند شدهاند، این حربه را نیز ناکام گذاشت.
جمهوری اسلامی از روز نخست، همه نیروی خود را به کار گرفت تا میان ایرانیان خارج و داخل اختلاف بیندازد و هر کوششی در خارج برای پشتیبانی از خواست هممیهنان در داخل را زیر سوال ببرد و تخطئه کند. شما اما نشان دادید که اثرگذاری ایرانیان خارج بر سیاست بینالمللی یکی از ستونهای حمایت از جنبش در داخل کشور است.
صدها هزار ایرانی در بیش از ۱۵۰ شهر در سراسر جهان با اتحادی بینظیر به خیابانها آمدید و تاثیرات بزرگی در تغییر مواضع و سیاستهای دولتهای خارجی نسبت به انقلاب ملی ایران گذاشتید. تظاهرات ۵۰هزار نفری ایرانیان در تورنتو، و تظاهرات در دیگر شهرهای کانادا بود که منجر به تصمیم دولت این کشور برای تحریم ۱۰ هزار نیروی سرکوبگر رژیم شد؛ اتفاقی که در تاریخ کانادا بیسابقه است.
اما این پیروزیهای اولیه نباید ما را متوقف کند. بلکه باید سکویی شود تا تلاشها برای بایکوت و انزوای جهانی رژیم، و حمایت حداکثری از انقلاب ملت ایران را با قدرت بیشتر ادامه دهیم، و یکصدا خواهان اخراج سفرا و دیپلماتهای جمهوری اسلامی، و تعیین نمایندگان ویژه برای گفتگو با ملت ایران به جای مذاکرات بینتیجه با رژیم شویم.
اینها خواستههایی است که به ویژه در دیدارها و گفتگوهایی که در یکماه گذشته با سیاستگذاران و قانونگذاران داشتهام، بر آنها تاکید کردهام.
در کنار آن، ایجاد صندوقهایی برای پشتیبانی از اعتراضات و اعتصابات و تامین آزادی ارتباطات، از دیگر راههای حمایت از مردم ایران است که شخصا سالها برای ایجاد آن رایزنی کردهام. امروز میتوانم به شما اعلام کنم که تعدادی از این صندوقها در مراحل پایانی راهاندازی است و موسسان و گردانندگان آنها هماکنون در تلاشند تا برخی موانع قانونی باقیمانده بهویژه برای ارسال کمکها به ایران را هرچهزودتر برطرف کنند.
در همین رابطه، باید به تکنولوژی اینترنت ماهوارهای مانند استارلینک اشاره کرد که هماکنون تعدادی از ترمینالهای آن در ایران فعال شده است و کمکی مهم به هممیهنان در حفظ ارتباطشان با یکدیگر و دنیای خارج خواهد بود. اینترنت آزاد غیردولتی، نه فقط برای پیروزی اعتراضات امروز بلکه برای آینده ایران نیز دارای اهمیت است تا هیچ حکومتی هرگز نتواند آزادی را که به قیمت خون جوانان ایران به دست آمده، با قطع ارتباطات پایمال کند.
در اینجا میخواهم تاکید کنم که امروز، هر کس، به هر شکلی، در صفوف متحد مردم نفاق بیفکند، تنها به عمر جمهوری اسلامی میافزاید و خواسته یا ناخواسته کمک میکند که این رژیم خونریز و متوحش، جانهای بیشتری را بگیرد.
من در آغاز ماه جاری میلادی، از دبیرکل سازمان ملل درخواست کردم تا از ایجاد یک کمیسیون تحقیق در شورای حقوق بشر برای رسیدگی به جنایات جمهوری اسلامی، و شناسایی و پاسخگو کردن مرتکبان جنایت در ایران پشتیبانی کند. چنین کمیسیونی میبایست تا زمان تثبیت دموکراسی قائم به حقوق بشر در ایران فعال و موثر باقی بماند.
همچنین در نامه دیگری که روز گذشته به مدیر اجرایی صندوق کودکان ملل متحد (یونیسف) ارسال کردم، از این نهاد زیر نظر سازمان ملل خواستم تا تحقیقات ویژهای را در خصوص کشتار کودکان و سرکوب دانشآموزان در ایران انجام دهد. آنچه در اردبیل و شهرهای دیگر ایران رخ داد، مصداق جنایت علیه بشریت و کودکآزاری سیستماتیک است و آمران و عاملان آن باید مسئول شناخته و پاسخگو شوند.
اگرچه مسئولیت اصلی جنایات رژیم با آمران و عاملان آن است، اما همه شما که یونیفرم نظامی به تن دارید، بهویژه شما ارتشیان ایران، موظفید تا حامی مردم و حافظ جانشان باشید. اگر هنوز نمیتوانید آشکارا به مردمتان بپیوندید، دستکم مسئولیت دارید تا دستگاه سرکوب رژیم را مختل و فلج کنید. این وظیفه ملی، میهنی و انسانی شماست. به سوگندی که خوردهاید عمل کنید و هرچه زودتر، حساب خود را از رژیم وامانده و رهبر درماندهاش جدا سازید.
هممیهنانم،
شما به این نتیجه رسیدهاید که ذهنیت قرون وسطایی رژیم، سازگار با حکمرانی در قرن بیست و یکم نیست. حکومتی فاسد و بیکفایت، برای مشکلات طاقتفرسای شما که خود موجب آن بوده، هیچ راه حلی ندارد.
اما آلترناتیو این رژیم چیست؟
در کنفرانس خبری روز ۱۳ خرداد امسال، گفتم که بزرگترین اپوزیسیون و آلترناتیو جمهوری اسلامی شما ملت ایران هستید. آنها که به من خرده گرفتند و گفتند ملت نمیتواند خودش را مدیریت کند، اکنون، عملکرد شما در ایجاد هماهنگی، همبستگی و شعارهای وحدتآور را تحسین میکنند. توان مدیریت غیر متمرکز شما که نیروهای سرکوب رژیم را عاصی کرده، ویژگی نسل متعلق به جهان ارتباطات است؛ نسلی که مهارتهای مدیریت غیرمتمرکز را آموخته است و اصراری و حتی نیازی به رهبری فردی و متمرکز ندارد. خوشحالم که تاکید من در سالهای اخیر برای جانشین کردن فردمحوری با سیستممحوری در صحنه سیاسی ایران از سوی شما پذیرفته شد و در مسیر عملی شدن قرار دارد. امیدوارم، این روند که در فاز کنونی شاهد رشد آن هستیم، در آینده دموکراتیک ایران تثبیت و به طور کامل اجرایی شود.
روزی میرسد که پیکان قدرت از دست رژیم خارج خواهد شد و از هماکنون باید برای آن آماده باشیم. روشن است که دولتِ موقت جایگزین، پیش از هر چیزی، باید حقانیت و مقبولیت داشته باشد؛ به ویژه از سوی شما نسل امروز که با جنبش انقلابی خود، پایههای رژیم را به لرزه در آوردهاید.
همچنین، دولت موقت باید تنوع طیفی و توان همکاری تکثرگرا را نشان دهد، وگرنه نخواهد توانست سنگ بنای دموکراسی ایران را تراز بگذارد.
دولت موقت ایران با بهرهگیری از مجموعهای از تجربیات و کفایتهای لازم باید بتواند این ماموریتها و وظایف را به انجام برساند:
• جلب اعتماد مردم و برقراری آرامش، ثبات و امنیت کشور
• وضع قانون و عدالت انتقالی
• تضمین آزادیها و حقوق مردم
• حل مسائل و مشکلات فوری معیشتی مردم
• تنظیم سیاست خارجی لازم برای تامین منافع ملی ایران
• برگزاری همهپرسی تعیین شکل حکومت دموکراتیک و سکولار آینده
قابل تصور است که هر نیروی دموکراسیخواهی که از فرایند تشکیل دولت موقت کنار گذاشته شود، انتخابات برای مجلس موسسان و دولت برخاسته از قانون مصوب آن را آزاد و منصفانه نخواهد دانست. بنابراین دولت موقت باید برآمده از افراد و تشکلهای سیاسی باشد که توان همکاری با یکدیگر را دارند؛ نه آنان که پیشاپیش با حق مشارکت دیگران مخالفند و قصد دارند با پیشدستی، مانع مشارکت دموکراتیک و مساوی شهروندان شوند.
وجدانم حق گفتن این باید را میدهد؛ چون هرگز طالب قدرت و هیچ مقام سیاسی نبودهام، نیستم و نخواهم بود؛ و چون، در انتخابات آینده، مبلغ و حامی هیچ حزب و سازمان، و یا شکل حکومت در مقابل دیگری نخواهم بود. اگر بودم، حق داشتید هرچه را میگویم، حمل بر منافع سیاسی شخصی بدانید. همه تئوریها و اشکال حکومت دموکراتیک برای من محترمند. آنچه برایم اهمیت دارد، پیروزی حاکمیت مردم است.
پس از ۴۳سال تحقیر، سرکوب و فقر، امروز به همت و همبستگی جوانان و نوجوانان کشورمان، همه جان تازهای گرفتهایم. تردید ندارم که در پرتو حاکمیت مردم، سرمایههای استثنایی انسانی و طبیعی کشور ما، آیندهای درخشان را برای ایران نوید میدهند. ایران، این مرز پرگهر، دوباره سرافراز و معتبر خواهد شد، و در سایه پرچم ملیمان افتخار خواهد آفرید.
پیروزی در گرو استقامت و تداوم اتحاد ماست.
پاینده ایران
رضا پهلوی
پنجشنبه ۲۸ مهرماه ۱۴۰۱