طی دهههای گذشته با تمرکز حداقلی برخی امکانات رفاهی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در پایتخت، میلیونها نفر از شهرستانها به امید کار و امکانات مناسب از دیار خود دل کنده و در تهران ساکن شدند. اکنون به گفته مسئولان این روزها مهاجرت معکوس از تهران به شهرستانها دیده میشود. مهاجرتی که نه به دلیل آباد شدن و ارتقای کیفی شهرهای کوچک، بلکه به خاطر گرانی و بیکاری در تهران شکل گرفته است.
مهدی جمالینژاد معاون عمران و توسعه امور شهری و روستایی وزیر کشور از طراحی و برنامهریزی گسترده دستگاههای مختلف برای تمرکززدایی از تهران خبر داده و میگوید که دلیلاش گران شدن زمین و مسکن و سختتر شدن شرایط زندگی در تهران است.
جمالینژاد با بیان اینکه توزیع متوازن جمعیت، یکی از بندهای سیاست ابلاغی خامنهای در حوزه جمعیت است، میگوید «باید برای اینکه در کشور پیشرفت واقعی داشته باشیم، جمعیت به صورت متوازن تقسیم شده باشند.»
وی گفته که یکی از سیاستهای وزارت کشور و دولت، توزیع عادلانه خدمات و امکانات کشور است که میتواند توزیع متوازن جمعیت را ایجاد کند. با این حال به نظر میرسد عملا توزیع عادلانه صورت نگرفته و تنها چیزی که عادلانه در همه جای ایران مشاهده میشود، توزیع گرفتاری، گرانی، فقر معیشتی و بیکاری است.
به اعتقاد جمالینژاد دائماً مهاجرت به سمت شهرهای بزرگ در حال حرکت است و دلیل این مهاجرتها نبود توازن و تعادل در بخشهای مختلف کشور است؛ زیرا خیلی از امکانات در روستاها و شهرهای میانی وجود ندارد.
وی البته هیچ اشارهای نمیکند که چرا دولت برای رسیدن به توازن جمعیتی بجای تحمیل فشار مضاعف، در جهت ارتقای کیفیت شهرهای کوچکتر قدم بر نمیدارد!
معاون عمران و توسعه امور شهری و روستایی وزیر کشور در همین رابطه بیان کرد که در یک مقطع زمانی، بخشی از ادارات، دستگاهها و نهادها را به استانهای کشور بردند؛ اما چون بستر آن فراهم نبود، طرح با موفقیت اجرا نشد.
این مدیر دولتی مدعی است: «طراحی و برنامهریزی گسترده دستگاههای مختلف برای تمرکززدایی از تهران در حال انجام است. به جز وزارتخانههای دولت از جمله وزارت کشور و وزارت راه و شهرسازی، در مجلس نیز در حال کار روی این موضوع هستند که البته هنوز همه این مباحث به نتیجه نرسیده است.»
وی در تشریح وضعیت مهاجرت به کلانشهرها و پایتخت در حالی از واژه «خوشبختانه» برای نرخ مهاجرت منفی در شهر تهران استفاده میکند و توضیح میدهد: «مهاجرت معکوس از تهران به سمت شهرستانهای استان تهران مانند اسلامشهر، پرند، پردیس و شهرهای دیگر انجام میشود که دلیل آن گران شدن زمین و مسکن و سختتر شدن شرایط زندگی در تهران است.»
محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی نیز در این رابطه گفته است که «همه قوا و مجمع تشخیص مصلحت نظام باید به این جمعبندی برسیم که مهاجرت را نه فقط در تهران، بلکه در شهرها و نقاطی که ورودیهای استان تهران محسوب میشوند نیز معکوس کنیم!»
قالیباف که به شخصه ثروت افسانهایاش به دفعات تیتر یک رسانهها شده و در پروژه میانکاله نیز به عنوان یکی از سودبران اصلی از او یاد شده بود، چاره این مسئله را «ورود بخش خصوصی» عنوان کرد. بخشی که در جمهوری اسلامی بطور جدی وجود ندارد و عمدتا گروههای مافیایی وابسته به رژیم هستند.
رئیس مجلس شورای اسلامی با اشاره به مسائلی که توسط استاندار تهران در حوزه پروژههای نیمه تمام و نیز طرحهای ضروری بخش حمل و نقل این استان مطرح شده، بیان کرد: «به عنوان نمونه در جلسه عنوان شد که متروی ورامین بیش از ۱۷ سال است که در حال اجراست، سوال من این است که در همین زمینه آیا هیچ سرمایهگذاری حاضر نیست این پروژه را ظرف مدت کوتاهی به اتمام برساند و سپس برای مدت معینی از منافع اقتصادی این پروژه استفاده کند؟»
وی در نمونهای دیگر تکمیل تصفیهخانه جنوبی تهران را مثال میزند و میگوید که گفته میشود یکهزار میلیارد تومان نیاز دارد تا راهاندازی شود و بیش از ۱۰۰ میلیون مترمکعب آب تحویل کشاورزان دهد، چرا برای تکمیل آن از بخش خصوصی سرمایهگذاران همین منطقه استفاده نمیشود تا هم این پروژه به نتیجه برسد و هم کشاورزان از آن نفع ببرند؟
محمدباقر قالیباف که چند سالی هم شهردار پایتخت بوده است همچنین اشاره میکند: «با شناختی که از مسائل استان تهران دارم معتقدم که در طرحهای اقتصادی این استان، میزان بازدهی داخلی (IRR) به اندازهای است که سرمایهگذار خصوصی آماده سرمایهگذاری و مشارکت است و باید از این ظرفیت استفاده کرد.»
اگرچه در سیاستهای مطرح شده از سوی رئیس مجلس شورای به منفعت مردم از مهاجرت معکوس هیچ اشارهای نشده به نظر میرسد که منظور وی از «بخش خصوصی» همان سرمایهگذاریهای شخصی خودش و مافیاهای خاانوادگی است که هر از گاهی سوژه خبرها شده و هر بار فعالیتهای پنهانیاش افشا شده، بجای عذرخواهی با خبرنگاران افشاگر برخورد کرده است.