(+عکس)- جرمی سویکر، عکاس و گزارشگر فرانسوی است که در سالهای بین ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۴ به ایران سفر کرده و مشاهدات خود را در مورد فعالیت هنرمندان زیرزمینی به ثبت رسانده است.
او در مورد شادی و نشاط جوانان هنرمند همچون بازیگران سینما و تئاتر، رقصندگان، موزیسینها و سایر هنرمندانی که ترجیح میدهند به شکل زیرزمینی و خارج از محدوده سانسور و در محیطی آزاد در ایران کار کنند و در این عرصه به بیان احساسات واقعی خود بپردازند، می نویسد: «جمهوری اسلامی ایران قوانین سخت و دست و پا گیری برای هنرمندان ایجاد کرده است که میتوان گفت، یکی از دیگری سختتر است به طوری که مرور این محدودیتها و دور زدن آنها خودش به داستانی جدید و شکلی از یک هنر تبدیل شده است».
وی در ابتدا درمورد یک گروه تئاتربه نام AV مینویسد: «این گروه اجرای خود را با موضوع “الهه شعر و تراژدی یونان” در یک حمام تاریخی زیر زمینی در مرکز تهران به صحنه بردند، آنها در بازی خود از یک تئاتر تجربی لهستانی الهام گرفتند».
اجرای گروه تئاتر AV برپایه موسیقی، حرکت، دیالوگ و ارتباط نزدیک با مخاطب بنا شده است.
اعضای گروه در یکی از اجراهای خود، ماسکهایی به صورت زدهاند که از پوشش قدیمی و سنتی بندر عباس الهام گرفته است.
این گروه متشکل از ۳۰ بازیگر حرفهای بین سنین ۲۰ تا ۳۰ سال است، اگرچه بعضی از آنها هنوز در دانشگاه تهران در رشته تئاتر درس میخوانند.
جرمی همچنین به گروه تئاتر دیگری به نام «نیا» اشاره میکند که در یک استودیوی خصوصی با بازیگران حرفهای و آماتور تمرین میکند که قرار است در جشنواره بینالمللی تئاتر دانشگاهی شرکت کنند. اعضای این گروه گاهی اوقات ترجیح میدهند چند روزی تمرینات خود را (شامل مدیتیشن و کار گروهی) در طبیعت زیبای ایران و در دل کوهها، مانند طبیعت مازندران داشته باشند.
وی تاکید میکند: «همه گروههایی که اجرای عمومی دارند باید قوانین سختگیرانه حکومت جمهوری اسلامی ایران را رعایت کنند قوانینی مانند حجاب کامل برای زنها. به طوری که آنها باید دستها، پاها و موهایشان را هنگام بازی بپوشانند و یا بازیگران دو جنس مخالف نباید یکدیگر را لمس کنند و در دیالوگها نباید هیچ اشارهای به سیاست و مذهب شود مگر اینکه در راستای تحسین و تمجید باشد نه انتقاد. آنها حتی اجازه ندارند به مسایل جنسی اشاره کنند».
به نظر این گزارشگر فرانسوی، هنرمندان این عرصه بسیار خلاق و با استعداد هستند که میتوانند با وجود این سانسورها و محدودیتها، شاهکار هنری خلق کنند.
جرمی به اجرای دیگری از گروه AV میپردازد و میگوید: «این گروه پس از موفقیت اولاش در حمام تاریخی تهران، اجرای بعدی خود را در غار رود افشان به روی صحنه برد. این اولین اجرای یک تئاتر جدی در دل طبیعت ایران بود. بیش از ۲۰۰ تماشاچی به منظور دیدن این اجرا از تهران سفر کردند. اجرا کاملا قانونی بود و توسط ماموران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نظارت میشد.
به نظر جرمی سویکر محدودیتها و سانسورها در بخشهای دیگر هنری مانند موسیقی حتی سختتر و عجیبتر میشود. او میافزاید: «به عنوان نمونه زنان خواننده اجازه ندارند در اجراهایی که مخاطبان مرد در آن شرکت دارند، به طور انفرادی آواز بخوانند و حتی اجازه ندارند که صدای خود را ضبط کنند چرا که رژیم ایران معتقد است که صدای زنان سبب تحریک جنسی و ایجاد شهوت در مردان میشود».
او اضافه میکند: «اما خوشبختانه امروزه به برکت دسترسی به اینترنت و شبکههای اجتماعی، خوانندههای زن ایرانی میتوانند آواز خود را به طور غیر قانونی در شبکههای اجتماعی مانند فیس بوک و یوتیوب انتشار دهند».
او با اشاره به خوانندگان مشهور و محبوب زن ایرانی مانند گوگوش میگوید: «بیشتر این خوانندهها در لس آنجلس زندگی میکنند و مخاطبان آنها از طریق ماهواره آهنگهای آنها را گوش میدهند».
جرمی تاکید می کند: «همچنین در سالهای اخیر، گالریهای هنری نیز آماده پذیرش خطر بیشتری شدهاند». او به گالری معروف «شیرین» در ولنجک که منطقه مرفهنشین شمال تهران است اشاره میکند که حالا «پاتوق هنرمندان و علاقمندان است».
کافیشاپهایی که پاتوق هنرمندان و اهل هنر شده، از جمله موارد جالبی است که نظر این گزارشگر فرانسوی را به خود جلب کرده است. او در این باره می نویسد: «این کافیشاپها فضایی آرام و صمیمی را برای هنرمندان ایرانی فراهم کرده است. کافیشاپ یلدا در نزدیکیهای میدان سپاه که در فاصله صد متری مقر نیروی انتظامی واقع شده است یکی از پاتوقهای جذاب برای فیلمسازان، شاعران، هنرمندان و موزیسینها است به طوری که بسیاری از آنها برای هماهنگی و گفت و گو در یک فضای صمیمی و آرام، آنجا جمع میشوند».
او در پایان میگوید: «صاحبان این گونه کافیشاپها هم در بیشتر مواقع ریسک میکنند چرا که هر لحظه و بی هیچ دلیلی احتمال تعطیلی کافیشاپهای آنها از طرف دولت وجود دارد».