بهروز شفقدوست پدر نیما شفقدوست نوجوان ۱۷ سالهای که در جریان اعتراضات بر اثر شلیک مأموران جمهوری اسلامی در ارومیه جان باخته بود بر اثر فشارهای عصبی و آزار نهادهای امنیتی سکته کرد و جان باخت.
![](https://kayhan.london/wp-content/uploads/2023/01/nima-shafagh.jpg)
منابع خبری روز چهارشنبه ۱۴ دی ۱۴۰۱ اعلام کردند بهروز شفقدوست روز سهشنبه سیزدهم دیماه بر اثر سکته قلبی ناشی از فشارهای عصبی درگذشته است.
نیما شفیق دوست نوجوان ۱۷ ساله ساکن ارومیه روز ۳۰ شهریور، در جریان اعتراضات مردمی شهرک اسلامآباد این شهر با شلیک مستقیم نیروهای سرکوبگر مجروح و ۱۲ روز بعد جان باخت.
بهروز شفقدوست پس از آنکه فرزندش در پی شلیک مأموران جمهوری اسلامی در جریان اعتراضات سراسری کشته شد، از سوی نیروهای امنیتی مجبور شده بود بگوید علت جان باختن نیما به دلیل «عفونت زخم» ناشی از «گازگرفتگی سگ» بوده است.
پدر #نیما_شفق_دوست کودک ۱۷ ساله که در اعتراضات ارومیه کشته شد، تحت فشارهای جمهوریاسلامی و غم فرزند سکته کرد.
مأموران امنیتی این پدر داغدیده را مجبور کرده بودند بگوید که دلیل جان باختن فرزندش «گازگرفتکی سگ» بوده است!#مهسا_امینی#انقلاب_ملی_ایران#IranRevolution pic.twitter.com/v0XAYs2doZ— KayhanLondon کیهان لندن (@KayhanLondon) January 4, 2023
مادر نیما شفقدوست در ویدئویی واقعه کشتهشدن فرزندش در جریان اعتراضات سراسری با شلیک مأموران حکومتی و همچنین تهدید خانواده برای پنهان کردن دلیل واقعی درگذشت پسرشان را شرح داده است.
او در این ویدئو تأکید کرده که از اداره اطلاعات با او تماس گرفتهاند و تهدید کردهاند که اگر در مورد کشته شدن پسرشان اطلاعرسانی کنند، میآیند و بقیه عزیزانشان و جوانانشان را به سرنوشت نیما دچار میکنند. مادر همچنین میگوید که از آنها خواسته شده که بگویند فرزندشان را سگ گاز گرفته است!
![video](https://kayhan.london/wp-content/uploads/2023/01/nima-mum-mp4-1.jpg)
جمهوری اسلامی نه تنها شهروندان بیدفاع را با سلاح جنگی و باتوم و تجاوز به کام مرگ میفرستد بلکه پس از کشتار مردم بیگناه، خانوادههای آنها را نیز زیر انواع فشار و آزار قرار میدهد؛ پنهان کردن علت درگذشت، اعتراف اجباری تلویزیونی، دزدیدن پیکر جانباختگان، خاکسپاری مخفیانه یا شبانه، جلوگیری از برگزاری مراسم، احضار و تهدید بازماندگان و سناریوسازی علیه شهروندان جانباخته از جمله اقدامات کثیف نهادهای امنیتی علیه آنها و بازماندگان آنهاست.
پدر نیما شفقدوست در حالی زیر فشارهای نهادهای امنیتی و غم از دست دادن فرزند جان خود را از داده که پیشتر نیز خواهر ۲۱ ساله خدانور لجهای از جانباختگان اعتراضات در زاهدان نیز از غصه جانباختن برادر برومندش «دق کرد».
خدانور لجهای جوان ۲۷ سالهای که در حاشیه زاهدان زندگی میکرد ۱۰ مهرماه در «جمعه خونین زاهدان» جان باخت. خدانور یکی از جانباختگانی بود که تصاویر و ویدئوهای او به سرعت در شبکههای اجتماعی دست به دست شد. خدانور یک صفحه اینستاگرامی داشت که خیلی فعال بود و ویدئوهایی از رقص و شادیهای خودش را در آن منتشر میکرد.
جدا از ویدئوهای رقص خدانور که شور زندگی و امید در آنها موج میزد یک تصویر از خدانور در شبکههای اجتماعی منتشر شد که او را در حیاط پاسگاهی در زاهدان نشان میداد که به دستانش که دور میله پرچم حلقه شده بود دستبند زده بودند و یک بطری آب به فاصله یک متری او قرار داده بودند.
این تصویر واکنشهای زیادی از سوی افکار عمومی برانگیخت. گفته شده بود خدانور چند هفته پیش از آنکه در «جمعه خونین زاهدان» با گلوله مأموران جمهوری اسلامی کشته شود، بازداشت شده بود و مأموران نه تنها او را در حیاط پاسگاه به میله پرچم بسته بودند بلکه برای شکنجه او که تشنه بود و درخواست آب کرده بود یک بطری آب نزدیکش گذاشته بودند و گفته بودند اگر میتوانی آب را بردار!
در جریان جنبش انقلابی علیه جمهوری اسلامی که از ۲۶ شهریور در پی جان باختن مهسا امینی بر اثر ضرب و جرح مأموران گشت ارشاد آغاز شده تا کنون ۵۱۶ شهروند بر اثر شلیک مأموران حکومتی جان خود را از دست دادهاند که ۷۰ تن از آنها کودک و نوجوان زیر ۱۸ سال بودهاند.
خانواده نوجوانان جانباخته از جمله نیکا شاکرمی و سارینا اسماعیلزاده زیر فشار نهادهای امنیتی قرار گرفتند تا اعتراف اجباری کنند که فرزندانشان به دلایل دیگری از جمله خودکشی جان خود را از دست دادهاند.
نیکا شاکرمی و سارینا اسماعیلزاده نوجوانان ۱۶ ساله در اعتراضات در تهران و کرج جان باختند اما جمهوری اسلامی با ساخت مستندهایی کاملا دروغ علت قتل این نوجوانان را «سقوط از ارتفاع» با انگیزه «خودکشی» عنوان کرد.
اسرا پناهی ۱۵ ساله دانشآموز مدرسه شاهد اردبیل نیز در پی حمله مأموران انتظامی و لباسشخصی جمهوری اسلامی به دانشآموزان به دلیل شعارهای آنها علیه نظام، با ضربات باتوم جان باخت. جمهوری اسلامی مدعی شد اسرا پناهی که به تازگی پدرش را از دست داده بود به دلیل افسردگی خودکشی کرده است. مقامات امنیتی اردبیل از برادر نوجوان اسرا نیز «اعتراف اجباری» گرفتند و ساعاتی پس از پخش این اعترافات نادرست از تلویزیون، برادر اسرا هم خودکشی کرد و راهی سیسییو بیمارستان شد.
کیان پیرفلک کودک نخبه ۱۰ ساله هم ۲۵ آبان در اعتراضات مردمی ایذه در پی به رگبار بسته شدن معترضان توسط مأموران حکومتی جان باخت. کیان به همراه پدر، مادر و برادر سه سالهاش در اتومبیل بود و در پی برخورد گلوله به سمت رانندهی اتومبیل، پدرش که رانندگی میکرد و کیان که پشت سر پدرش نشسته بود تیر خوردند؛ کیان کشته شد و پدرش همچنان در بیمارستان در شرایط وخیم بسر میبرد. در چهارشنبه خونین ایذه، دو کودک دیگر به نام سپهر مقصودی و آرتین رحمانی نیز جان باختند.
اینهمه در حالیست که شمار زیاد کودکان جانباخته در اعتراضات سبب شد «حکومت کودککُش» به عنوان یکی دیگر از صفات جمهوری اسلامی مورد استفاده مردم و رسانهها قرار بگیرد. همچنین شعارهایی چون «مرگ بر حکومت بچهکش» و «مرگ بر خامنهای بچهکش» به فهرست شعارهای معترضان افزوده شده است.