سینا معتمد راد – از دوران انقلاب فرانسه گرفته تا لهستان و آرژانتین، اکنون نوبت صدای انقلاب زنان ایران است که نقطه عطفی در تاریخ رقم بزند. زنان همیشه برای حقوق از دست رفته خود فریاد زدهاند و خواهان برابری در اموری بودهاند که حق اولیه انسان محسوب میشود. اینبار اما در ایران زنان امتداد صدای خاموش و سرکوب شدهی خود از بعد از انقلاب ۵۷ هستند. صدایی که با تبعیض جنسیتی از جانب نظام سلطهگر مردسالار عرصه را بر زنان روز به روز تنگتر و تنگتر کرده است. گسترش و تکثیر این دادخواهی زنان در ایران برای حقوق پایمال شده شان چنان سرعتی در جذب افکار عمومی در سراسر دنیا داشت که برای چندین ماه ترند خبری رسانهها برای پوشش جنگ اوکراین را درهم میشکند و در صدر کانون توجهات مطبوعات و رسانهها قرار میگیرد. در این مقاله نگاهی میاندازیم به جنبشهای زنان در قرن معاصر و تغییرات تاریخسازی که بعد از آن حاصل شد.
راهپیمایی زنان در فرانسه/۵ اکتبر ۱۷۸۹
این راهپیمایی از سنت طولانی اعتراضات سازماندهی شده توسط زنان در آمریکا پیروی میکند. اعتراضات مشابه بسیاری در ایالات متحده اتفاق میافتاد، از جمله راهپیمایی در واشنگتن در حمایت از اصلاحیه حقوق برابر در سال ۱۷۷۸ و راهپیمایی میلیونی جنبشی از زنان آفریقایی- آمریکایی که در فیلادلفیا در سال ۱۷۷۹ انجام شد. همچنین اعتراضات منتسب به «زندگی سیاهپوستان مهم است» توسط سه زن سیاهپوست با نامهای آلیشیا گارزا، پاتریس کولورز و اوپال تومتی رهبری شده است.
تنشها در فرانسه در سال ۱۷۸۹ بالا گرفته و دلیل آن اوج گرفتن تحولات سیاسی حاصل از انقلاب فرانسه بوده است. تابستان همان سال عدهای معترض به سمت باستیل مکانی که در انقلاب فرانسه به نماد مهمی برای جنبش جمهوریخواه فرانسه تبدیل شده بود یورش بردند. در همان زمان ذخایر غلات به دلیل کسری برداشت کاهش یافته و قیمت نان به شدت گران شده بود. در اعتراض شکل گرفته تعدادی از زنان پاریسی در میدان تجمع کردند و سپس به سمت کاخ ورسای جایی که لوئی شانزدهم دادگاهی در ۵ اکتبر برگزار کرد راهپیمایی کردند. این کاخ یکی از مهمترین دستاوردهای هنر قرن ۱۷ فرانسه است.
برخی از مردان در حالی که به سمت شهر میرفتند، در میان جمعیتی که گفته میشد تعدادشان به هزاران نفر میرسید به زنان پیوستند. در نهایت برخی از اعضای جمعیت با خشونت به اقامتگاه سلطنتی در ورسای هجوم بردند تا خواستههای خود را مطرح کنند. پس از آن پادشاه موافقت کرد که خانواده سلطنتی را به پاریس منتقل کند تا به مردم نزدیک شود و دیگر برای زندگی به کاخ ورسای بازنگشت.
تظاهرات حق رای زنان در واشنگتن دی سی/۳ مارس ۱۹۱۳
تا سال ۱۹۱۳ جنبش حق رای زنان در ایالات متحده برای مدت طولانی در حال شکلگیری بود. کنوانسیون حقوق زنان در سنکا فالز نیویورک جایی که بیانیه دیدگاهها قرائت شد چندین دهه قبل از آن در سال ۱۸۴۸ اتفاق افتاد. در آن سالها تحرکاتی در سطح ایالت برای اعطای حق رأی به زنان وجود داشت. تعدادی تظاهرات برای حق رای در اوایل دهه ۱۹۰۰ به عنوان اولین تظاهرات گسترده جنبش حق رای برگزار شد. به گفته کتابخانه کنگره این مراسم که در واشنگتن دی سی برگزار شد برای روز قبل از تحلیف بیست و هشتمین رئیس جمهور ایالت متحده وودرو ویلسون برای جلب توجه بیشتر مطبوعات برنامهریزی شده بود.
هزاران نفر در این تظاهرات که به دنبال اصلاحیه قانون اساسی بودند شرکت کردند. پس از راهپیمایی حداقل ۱۰۰ نفر به دلیل جراحات وارده از سوی تماشاگران در بیمارستان بستری شدند. این راهپیمایی بخشی از جنبش چند ساله برای حق رای زنان بود و راهپیماییهای بیشتری از جمله تظاهرات گستردهای را در نیویورک در سال ۱۹۱۵ به دنبال داشت. سرانجام با تصویب اصلاحیه نوزدهم در سال ۱۹۲۰ به زنان حق رأی داده شد.
راهپیمایی زنان در پرتوریا/ ۹ اوت ۱۹۵۶
برای اعتراض به تصویب قوانینی که هدف آن محدود کردن جنبشهای سیاهپوستان بود، بیست هزار زن در ۹ اوت ۱۹۵۶ به ساختمان اتحادیه در پرتوریا آفریقای جنوبی راهپیمایی کردند. به گزارش گاردین، تجمع قابل توجه زنان و رهبران آنها طومارهایی را علیه تخصیص قوانین تصویب شده به زنان به دولت ارائه کردند. آنها سپس به مدت ۳۰ دقیقه در سکوت ایستادند و بعداً آهنگی را خواندند که شامل عبارت «به زن میزنی، به سنگ میزنی» را میخواندند.
اعتراضات علیه تصویب قوانین قبل از راهپیمایی زنان انجام شد و پس از آن نیز ادامه یافت، از جمله اعتراضی که پس از تیراندازی پلیس به معترضان در شارپیویل در سال ۱۹۶۰ به قتل عام تبدیل شد که طی آن پلیس به روی هزاران معترض غیرمسلح تیراندازی کرد و ۶۹ نفر را کشت و حدود ۱۸۰ نفر را مجروح کرد، آنها ناخواسته کاتالیزوری برای چندین دهه مبارزه مسلحانه فراهم کردند و بقیه جهان را مجبور به مقابله با بیعدالتی نظام آپارتاید کردند. حکومت اقلیت سفیدپوستان سرانجام در سال ۱۹۹۴ سقوط کرد. دو سال بعد در شارپیویل نلسون ماندلا اولین رئیس جمهور سیاهپوست کشور، قانون اساسی جدیدی را امضا کرد و قوانین نژادپرستانه سرانجام لغو شد.
سالگرد راهپیمایی زنان اکنون به عنوان روز ملی زن در این کشور جشن گرفته میشود و ماه اوت به عنوان ماه زن نامیده شده است.
اعتصاب زنان ایسلندی/ ۲۴ اکتبر ۱۹۷۵
ایسلند بار دیگر در سال ۲۰۱۶ در صدر شاخص شکاف جنسیتی مجمع جهانی اقتصاد قرار گرفت. اما در سال ۱۹۷۵، زنان دستمزد کمتری دریافت میکردند و در دولت کمتر حضور داشتند. بنابراین آنها تصمیم گرفتند برای نشان دادن اهمیت خود به جامعه، اعتصاب کنند که در آن زمان «روز تعطیلی زن» نامیده میشد.
در ۲۴ اکتبر همان سال، ۲۵۰۰۰ زن در خیابانهای ریکیاویک (در کشوری ۲۲۰۰۰۰ نفری) تجمع کردند و ۹۰ درصد از جمعیت زنان در آن روز از کار خود دست کشیدند.
آنادیس رودولفسدوتر در آن زمان ۱۱ ساله بود. او اعتصاب گاردین در سال ۲۰۰۴ را یادآوری کرد و آن را «یک زنگ بیدارباش» و «محرک عمل» خواند. ویگدیس فینبوگادوتیر پنج سال بعد اولین رئیس جمهور زن کشور شد و در آن روز به او کمک کرد تا انتخاب شود. شکاف دستمزد هنوز در کشور دیده میشد و هنوز جا برای بهبود وضعیت بهتر وجود داشت.
به گزارش آتلانتیک، اکتبر گذشته، در سالگرد اعتصاب، زنان در ساعت ۲:۳۸ بعد از ظهر کار را ترک کردند تا تداوم شکاف بین دستمزد زنان و مردان را یادآوری کنند.
اعتراضات به ممنوعیت سقط جنین در لهستان: اکتبر ۲۰۱۶
پاییز سال ۲۰۱۶ در لهستان، سیاستمداران با پیشنهاد ممنوعیت سقط جنین در همه موارد و مجازات تا پنج سال زندان برای زنانی که تحت این عمل قرار میگیرند، به دنبال محدود کردن بیشتر دسترسی به سقط جنین در این کشور بودند و پزشکانی که به آنها کمک میکردند نیز مجازات میشدند. حزب محافظهکار «قانون و عدالت» که پارلمان را کنترل میکند، توسط ائتلاف به عنوان طراح قانون سقط جنین معرفی شد و این طرح را پیش برد تا در ۲۳ سپتامبر توسط کمیته پارلمانی مورد بررسی قرار گیرد. بر اساس گزارشها، اعتراضات اولیه الهام گرفته از اعتصاب سال ۱۹۷۵ در ایسلند بود.
هزاران زن که بسیاری از آنها سیاهپوش بودند، مشاغل و کلاسهای خود را تحریم کرده و در تظاهرات اعتراضی در ۳ اکتبر شرکت کردند. حدود ۳۰۰۰۰ نفر در میدان مرکزی ورشو جمع شده بودند و شعار میدادند. تلاش آنها منجر به عقبنشینی مجلس و رد قاطعانه ممنوعیت کامل سقط جنین شد.
اعتراضات در اواخر ماه، پس از ارائه یک پیشنهاد جدید که به دنبال ممنوعیت سقط جنین در زمانی که احتمال زنده ماندن جنین وجود ندارد یا در موارد ناهنجاری شدید، از سر گرفته شد، و زنان لهستانی تصمیم گرفتند که مبارزه علیه محدودیتها را ادامه دهند.
زنان آرژانتینی علیه خشونت: اکتبر ۲۰۱۶
در ژوئن ۲۰۱۵، زنان در آرژانتین در اعتراض به قتل کیارا پائز ۱۴ ساله که چند هفتهای باردار بود و توسط دوست پسرش تا حد مرگ مورد ضرب و جرح قرار گرفت، به خیابانها آمدند. تظاهرکنندگان حول شعار و هشتگ #NiUnaMenos تجمع کردند که به معنای «هیچ کمتر» یا «هیچ زن دیگری نباید بر اثر خشونت جنسیتی از دست برود» است. هینده پومرانیک روزنامهنگاری که به سازماندهی راهپیمایی در بوئنوس آیرس کمک کرد، در گاردین نوشت که هر ۳۰ ساعت یک زن در آرژانتین بر اثر خشونت مبتنی بر جنسیت میمیرد.
اکتبر سال بعد، لوسیا پرز ۱۶ ساله در یک حمله هولناک از سوی قاچاقچیان مواد مخدر، تجاوز و شکنجه قرار گرفت. دادستان این حمله را «یک اقدام تجاوز جنسی غیرانسانی» توصیف کرد. در ۱۹ اکتبر ۲۰۱۶، «miércoles negro» یا چهارشنبه سیاه، دهها هزار نفر در بوئنوس آیرس و شهرهای اطراف تجمع کردند تا در مورد مرگ پرز و بسیاری دیگر از موارد دلخراش زنکشی اعتراض کنند.
پس از اولین اعتراض در سال ۲۰۱۵، الناهایتون، قاضی دادگاه عالی اعلام کرد که یک دفتر ثبت قتلهای زنانه ایجاد خواهد شد. به گزارش بیبیسی، در ژوئیه گذشته، رئیس جمهور آرژانتین، مائوریسیو ماکری، طرحی را برای مبارزه با خشونت علیه زنان اعلام کرد. اما فعالان همچنین در تلاشند تا فرهنگی را که به گفته آنها زمینه ساز چنین حملاتی است تغییر دهند.
سوزاندن سینه بند توسط فمنیستها/نیوجرسی ۱۹۶۸
پنجاه و چهار سال پیش حدود ۴۰۰ فمنیست، اعتراضی علیه یک مسابقه زیبایی دوشیزه آمریکا در نیوجرسی به راه انداختند که سبب حرکتی نمادین به نام «سوزاندن سینه بند زنان» شد. تظاهرکنندگان پیادهروی معروف کنار مرکز همایش را مسدود کردند و با پلاکاردهایی طنینآمیز صدای زنان شدند. آنها اشیایی که نماد سرکوب و ظلم ستیزانه برای زنان بود از جمله محصولات تمیزکننده، کفشهای پاشنه بلند، لوازم آرایشی، اسپری، کمربند، سوتین و مژه مصنوعی به همراه مجلاتی چون Playboy و Cosmopolitan را داخل «سطل زباله آزادی» پرتاب کردند. یکی از سازماندهندگان میگوید ایده این بود که بهطور نمادین چیزهایی را دور بریزیم که به زنان ظلم میکند و از رهگذران نیز دعوت شده بود که به آن بپیوندند.
خانم مورگان به بیبیسی ۱۰۰ زن میگوید: «به یاد دارم که یک زن جوان سوتین خود را از زیر پیراهنش بیرون آورد و با خوشحالی آن را به داخل سطل انداخت و در ادامه زنان دیگر هم این عمل را انجام دادند. این حرکتی بود که در سرتاسر جهان خبرساز شد و معترضان را به جایگاهی در تاریخ تبدیل کرد.
اکثر زنانی که در رویداد «سطل زباله آزادی» شرکت کردند تجربه قبلی در جنبشهای حقوق مدنی یا ضد جنگ ویتنام داشتند و هیچیک قبلاً برای حقوق زنان تظاهرات نکرده بودند. خانم مورگان میگوید: «ما رادیکالهای جوان بودیم که فقط فمینیسم را کشف میکردیم زیرا از درست کردن قهوه خسته شده بودیم اما از سیاست نه.» آنها همچنین متوجه شده بودند که این مبارزه ای است که باید با خودشان انجام دهند. او میگوید: «ما فکر میکردیم که چپهای مرد برادران ما هستند اما وقتی درباره حقوق خود صحبت میکردیم متوجه شدیم که واقعاً اینطور نیست.»
هیچ یک از زنان نمیتوانستند تصور کنند که اعتراض آنها پس از ۵۰ سال همچنان طنین انداز باشد. خانم مورگان میگوید: «ما شرکت کنندگان را بیش از حد مقصر میدانستیم.» به هر حال آنها عمدتاً زنان طبقه کارگر بودند که سعی میکردند بورسیه تحصیلی رایگان بگیرند.
پنجاه سال بعد، با راهپیمایی زنان به نام #MeToo حقوق زنان دوباره در دستور کار خبری ایالات متحده قرار گرفت. تعداد بی سابقه ای از زنان نیز در ۵۰ ایالت در انتخابات شرکت میکنند.
♦← انتشار مطالب دریافتی در «دیدگاه» و «تریبون آزاد» به معنی همکاری با کیهان لندن نیست.