در شرایطی که جمهوری اسلامی تلاش دارد وضعیت اقتصاد کشور را در دست کنترل و آرام نشان دهد اما بحران به حدی افزایش یافته که حتی تأمین نان در کشور را نیز با مشکل روبرو کرده است. در آنسو موجی از افزایش قیمتها برای کالاهای مختلف آغاز شده است. دولت رئیسی نه تنها نتوانسته به وعدههای اقتصادی خود عمل کند بلکه با طرح «مولدسازی» دست به دامن داراییهای عمومی کشور شده تا با فروش آنها هزینههای جاری را تأمین کند.
گزارشها از بازارهای مختلف نشان از افزایش رسمی و خاموش قیمتها در بازارهای مختلف دارد. قیمت ارز و طلا همچنان در نوسان است اما در مجموع روند صعودی خود را طی میکند. قیمت هر دلار آمریکا امروز سهشنبه ۱۸ بهمن به ۴۴ هزار و ۵۵۰ تومان رسیده است.
قیمت دلار در حالی در یک سال و نیم ابتدایی فعالیت دولت سیزدهم رشد ۵۰ درصدی را از سر میگذراند که کنترل قیمت ارز از جمله مهمترین وعدههای تیم اقتصادی دولت رئیسی بوده است.
همچنین در حالی که قیمت جهانی طلا کاهش یافته اما قیمت طلا در ایران همچنان بر مدار افزایش میچرخد. قیمت سکه طلا دیروز دوباره به بیش از ۲۴ میلیون تومان افزایش یافت و قیمت هر گرم طلای ۱۸ عیار همچنان بالای ۲ میلیون با نوسان جزیی روبروست.
روزنامه «هممیهن» در گزارشی نوشته که «اگر در این چند سال اخیر حذف آجیل از مهمانیهای ایرانی به یک خبر تبدیل شده بود، امروز دیگر نوبت به اقلام اصلیتری، چون گوشت قرمز و لبنیات رسیده است. با این شیب تند هیچ بعید نیست که این فرآیند به نان، برنج یا حداقلهای دیگر نیز برسد و همین، نگرانیها را درباره احتمال افزایش سوءتغذیه در ایرانیها بهویژه کودکان بیشتر کرده است.»
بر اساس گزارش جدید مرکز آمار نرخ تورم نقطهای گروه عمده «خوراکیها، آشامیدنیها و دخانیات» با افزایش ۳/۹ واحد درصدی به ۶۹/۲ درصد رسیده و زنگ خطر برچیده شدن سهم زیادی از سفرههای مردم بطور قطعی به صدا در میآید.
بر اساس این گزارش، نرخ تورم نقطهای برای خانوارهای شهری ۵۰/۶ درصد است که نسبت به ماه قبل ۲/۷ واحد درصد افزایش داشته و البته این نرخ برای خانوارهای روستایی ۵۴/۹ درصد بوده که نسبت به ماه قبل ۳/۵ واحد درصد افزایش داشته است.
بر اساس گزارشها، در روزهای گذشته قیمت برنج ایرانی دستکم با ۱۵ درصد افزایش روبرو شده است. در خردهفروشیها قیمت برنجهای درجه یک ایرانی به ۱۳۰ هزار تومان برای هر کیلوگرم رسیده و برنجهای کشت دوم و تازه بطور متوسط ۱۴۰ تا ۱۵۰ هزار تومان برای هر کیلوگرم معامله میشوند.
گزارش دیگری از افزایش قیمت حبوبات، روغن و انواع آبزیان در بازار خبر داده است. بر اساس این گزارش قیمت لوبیا قرمز از هفته گذشته تا هفته جاری با افزایش ۹/۶۲ درصدی روبرو بود. لوبیا چشم بلبلی هم طی یک هفته ۸/۳۳ درصد گرانتر شد. نخود هم ۵/۵۶ درصد و لپه و لوبیا چیتی هر یک با افزایش ۲/۱۳ و ۱/۴۹ روبرو بوده است.
گفتگوی کیهان لندن با حسن منصور اقتصاددان در باره «طرح مولدسازی»
قیمتها در بازار آبزیان نیز افزایشی بوده و قیمت انواع ماهی در روزهای گذشته افزایش یافته و هر کیلو میگو تازه به مبلغ ۴۰۰هزار تومان به فروش میرسد.
روغن از دیگر کالاهای اساسی است که دولت اعلام کرده در راستای تنظیم بازار بطور هفتگی سهمیهای را برای فروشگاهها ارسال میکند و در همین حال قیمت هر بطری روغن یک لیتری به ۵۹ هزار تومان افزایش یافته است.
موج جدید افزایش قیمتها در دیگر بازارهای غیر از مواد خوراکی نیز آغاز شده است. حمیدرضا عبدالمالکی رئیس هیئت مدیره انجمن صنفی صنعت تایر ایران از احتمال افزایش قیمت تایر خبر داده و با برشمردن مشکلات فعالان صنعت تایرسازی گفته قیمتگذاری دستوری از سوی دولت سطح تولید را کاهش و قاچاق تایر را افزایش داده است.
به گفته حمیدرضا عبدالمالکی مهمترین چالش اصلی در صنعت تایر قیمتگذاری دستوری است که از دستوری خارج و به عبارتی «مصلحتی» شده است. این نوع قیمتگذاری مشکلاتی را ایجاد کرده و سبب شده حاشیه سود به ۳ و ۴ درصد برسد، «بنابراین خواهش ما در این زمینه خروج از قیمتگذاری دستوری است و قیمتگذاری را در اختیار شرکتها بگذارند یا حداقل اجازه دهند تایر در بورس عرضه شود.»
حمیدرضا عبدالمالکی افزوده که «چالش دوم در زمینه صادرات است، این قیمتگذاری دستوری سبب شده تایر با قیمت پایین عرضه شود و همچنین سبب شده زمینه برای سوء استفاده فراهم و به خارج از کشور قاچاق شود. چالش سومی که ما با آن روبرو هستیم این است که بانکها حاضر به سرمایهگذاری نیستند چون حاشیه سود صنعت کم است و سرمایه در گردش هم خوب نیست.»
حمیدرضا عبدالمالکی ادامه داده است «در سال ۱۴۰۱ ما درخواستمان ۷۰ درصد افزاش قیمت بود اما به ما ۳۰ درصد دادند؛ خود سازمان حمایت هم پیشنهادش در این زمینه حدود ۶۰ درصد بود اما تنظیم بازار این عدد را به ۳۰ درصد تغییر داد.» او همچنین از کاهش تولید لاستیک در کشور خبر داده و گفته که «تولید انجمن تقریبا ۳۰۰ هزار تن در سال است و تولید داخل کشور به ازای هر کیلو گرم زیر یک دلار و واردات بالای سه و نیم تا چهار دلار ارزبری دارد. نیاز کشور در خصوص تایر رادیال سواری چیزی در حدود ۲۵ تا ۲۶ میلیون حلقه تایر در سال است و در ۱۰ ماهه اخیر ۱۸ میلیون و ۶۵۰ هزار حلقه لاستیک سواری تولید کردهایم.»
کیهان لندن هفته گذشته در گزارشی به وضعیت بحرانی کارخانه «کیان تایر» پرداخت؛ نخستین کارخانه لاستیکسازی ایران که در دوره پهلوی تأسیس شد و با وجود شکوفایی که در سالهای پیش از انقلاب داشت، در چهار دهه گذشته رو به زوال رفته است.
تداوم کاهش تولید در کشور؛ پشت «کیان تایر» هم به خاک مالیده شد!
بازارها و بخشهای مختلف تولید و صنعت و کشاورزی و خدمات در حالی با مشکلات زیادی روبرو هستند که دولت ابراهیم رئیسی با تمرکز بر شعارهای اقتصادی آغاز به کار کرد. شعار رفع فقر تا پایان سال ۱۴۰۰ از سوی رئیس دولت عدالتمحور نه تنها تحقق نیافت بلکه سفره مردم متأثر از به اصطلاح اصلاحات اقتصادی هر روز کوچکتر شد و وضعیت بسی بدتر برای معیشت مردم از سوی کارشناسان پیشبینی شده است.
بررسیها نشان میدهد بطور متوسط سطح تورم در ایران در ۶ سال گذشته ۵/۷ برابر شده است. بنا به اعلام مرکز آمار، میزان تورم در ۲۱ استان بالاتر از میانگین کشوری بوده که این خود نشان از یک رکورد کمسابقه در این زمینه دارد.
این روند سبب انتقادهای گسترده از سوی «خودی»ها هم شده است. روزنامه اطلاعات در یادداشتی به انتقاد از سخنان اخیر ابرهیم رئیسی درباره فقرزدایی و تلاش برای بهبود وضعیت معیشتی مردم پرداخت و نوشت که «با عرض معذرت، باید گفت مردم دولتی نمیخواهند که با گرانشدن کالاها- به گفته رئیس جمهوری، رنج ببرد و برایشان گریه کند. دولتی میخواهند که تدبیر کند، جلو روند رشد فزاینده قیمتها را بگیرد، ارزش پول را حفظ کند، قدرت خرید مردم را بالا ببرد یا لااقل نگذارد از اینکه هست پایینتر بیاید- از سرمایهگذاری حمایت کند، تولید را رونق بخشد و موانع داخلی و خارجی و سیاسی و بینالمللی رشد تولید و افزایش درآمد کشور را بردارد وگرنه رنجکشیدن که نیاز به تخصص و شایستگی ندارد. همهکس بلدند رنج بکشند.»
در ادامه این مطلب آمده که «داستان کالابرگ الکترونیکی یا همان کوپن نیز خود به خود به بیمها دامن میزند. هیچ اقتصادی در شرایط عادی به کوپن و جیرهبندی رو نمیآورد. دولت باید برای مردم توضیح دهد و تشریح کند که اگر کشور در بحران است چرا در بحران است و تا کی در بحران است و اگر نیست، حکایت کالابرگ چیست؟»