وکیل مدافع جواد روحی یکی از بازداشت شدگان اعتراضات سراسری که به ۳ بار اعدام محکوم شده است، عنوان کرد که در پرونده موکلاش هیچ ادله کافی برای ارتکاب جرائم مطروحه وجود نداشته و همچنین ایرادات عمدهای در روند تحقیقات مقدماتی دادسرا وجود دارد.
جواد روحی جوان ۳۵ ساله اهل آمل در نخستین شبهای اعتراضات و در ۳۰ شهریورماه ۱۴۰۱ در نوشهر دستگیر شد. سرکوب اعتراضات آن شب در نوشهر یکی از سرکوبهای وحشیانهای بود که به بازداشت صدها تن و جان باختن دهها شهروند از جمله حنانه کیا شد.
جواد روحی در شعبه اول دادگاه انقلاب ساری به سه بار اعدام محکوم شده است؛ این حکم به دلیل چند اتهامات از جمله «افساد فیالارض، محاربه، ارتداد از طریق هتک حرمت به قرآن از طریق آتش زدن قرآن و توهین به مقدسات، احتراق و تخریب اموال و تحریک برخی از شهروندان به ایجاد ناامنی و اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم بر ضدامنیت داخلی کشور» صادر شده است.
پرونده جواد روحی اکنون با درخواست فرجامخواهی به شعبه نهم دیوان عالى کشور ارجاع شده اما مشخص نیست دیوان عالی کشور با این درخواست موافقت کند یا نه!
پرونده جواد روحی مانند بسیاری دیگر از بازداشتشدگان اعتراضات جنبش انقلابی، با اعترافگیری اجباری تکمیل و به دادگاه ارائه شد. شکنجه روحی، جسمی و حتی جنسی علیه او و دیگر متهمان، آنها را وادار به اعتراف علیه خود کرده و این اقرارها به اسنادی برای متهم شدن به اعدام تبدیل شده است. با اینهمه دلایل کافی برای محکوم کردن متهمان به اعدام در غالب پروندهها وجود ندارد.
مجید کاوه وکیل جواد روحی با بیان اینکه موکلاش لیسانس حقوق دارد و اهل یکی از روستاهای آمل است گفت که «ایشان سه روز قبل از تاریخ دستگیری برای دیدار با همسر سابقش به نوشهر آمده بودند. از آنجایی که ایشان وضع مالی چندان مناسبی نداشتند، در چند روز حضورشان در نوشهر در فضای سبز مقابل یکی از هتلهای شهر میخوابیدند. موکل بنده در غروب اولین روز اعتراضات در یک فروشگاه موبایل مشغول خرید بودند که با جمعیت معترضانی که به سمت میدان آزادی نوشهر میرفتند، مواجه شده و با آنها همراهی میکند. در میدان شهر آقای روحی تحت تأثیر جوّ موجود و همچنین قرصهایی که بابت بیماری اعصاب و روانش مصرف میکرده، با مردم همراهی میکند. در این میان و در بین دست زدن حاضران ایشان در میدان شهر و به دور آتشی که روشن شده، میرقصند و بعد چند شال و روسری را که زنان معترض از سرشان برداشته بودند، از آنها گرفته و به آتش میاندازد.»
این وکیل دادگستری گفته «گروهی از جمعیت حاضر به سمت یکی از کانکسهای راهور حمله میکنند و آن را آتش میزنند. بعد از اینکه تخریب کانکس صورت میگیرد، موکل بنده داخل کانکس میرود؛ ولی تخریبی انجام نمیدهد و چیزی را آتش نمیزند. به گفته خودش تنها چند مورد از وسایل را از داخل کانکس خارج میکند. بعد از پراکنده شدن جمعیت ایشان هم به محل استقرار خود روی چمنهای هتل شهر برمیگردند. در این لحظه مأموران متوجه حضور ایشان میشوند و او را دستگیر میکنند.»
مجید کاوه با تأکید بر اینکه موکلاش اتهامات را از نخستین بازجوییها رد کرده گفته که بازجویان «چند عکس را که موکل به دور آتش میرقصد و شالی را به آن پرتاب میکند، در پرونده ضمیمه کردهاند. ظاهرا یکی از کارشناسان پرونده روی یکی از تصاویر قلمی میکشد و ادعا میکند چیزی که در این صحنه در دست موکل قرار داد قرآن مجید است که به آتش پرتاب میشود. در پرونده حتی بقایای سوخته چیزی که گفته میشود ممکن است قرآن بوده باشد وجود ندارد. همچنین هیچ عکس یا فیلمی در این خصوص وجود ندارد. همچنین هیچ گواهی نیامده تا گواهی بدهد که موکل بنده قرآنی را در آن شب آتش زده و تنها مدرک همین تصویری است که در آن به صورت واضح چیزی مشخص نیست یا عکس مبهمی از داخل کانکس نیروی انتظامی به موکل بنده تفهیم میشود که شما آنجا بودی و مردم را تحریک کردی به اینکه به سمت ساختمان نیروی انتظامی، زندان و فرمانداری هجوم ببرند.»
وکیل جواد روحی گفته موکلاش به رقصیدن دور آتش، آتش زدن شال و سر دادن شعار اقرار کرده اما او به هیچ وجه سوزاندن قرآن را نپذیرفته است.
این وکیل دادگستری با بیان اینکه «فقدان ادله اثباتی در خصوص پرونده موکل خود وجود دارد» و تأکید کرده که «با تشکیل پرونده در شعبه اول بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب نوشهر اتهامات تبلیغ علیه نظام، اقدام علیه امنیت ملی، اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی، اهانت به مقدسات و اهانت به مقام رهبری ابتدا به ایشان تفهیم میشود. در ادامه تأکید ضابطان بر این بوده که موکل بنده نسبت به آتشزدن قرآن و اهانت به کلام الله مجید اقدام کرده است. هیچ دلیلی در پرونده برای این اتهام ارائه نشده، به جز چند عکس مبهم که موکل را در حال انداختن شالی به درون آتش نشان میدهد که هرگز ما دلیلی پیدا نکردیم.»
او افزوده که «ضابطان اصرار بر این دارند که موکل هم در خصوص تخریب کانکس پلیس راهور و هم آتش زدن آن نقش مستقیم داشته و در گزارشی که به بازپرس ارائه دادند، نقش لیدری برای ایشان در نظر گرفتند. همچنین موکل را متهم کردند به اینکه جمعیت حاضر در مرکز تجمعات شهر نوشهر را تحریک به حمله به اماکن دولتی کردند؛ اما هیچ دلیل اثباتی در این زمینه به موکل تفهیم نشده است.
وکیل مدافع جواد روحی، پیشتر از ثبت درخواست فرجام خواهی موکلش در دیوان عالی کشور خبر داد. به گفته وی، پرونده جواد روحی جهت رسیدگى فرجامى به شعبه نهم دیوان عالى کشور ارجاع شده است.
بر اساس اطلاعاتی که مجید کاوه ارائه کرده، تمامی اتهامات توسط جواد روحی و اظهارات وکیل تسخیری وی در جلسه دفاعیات، شعبه اول دادگاه انقلاب ساری در دادنامهای که صادر کرده، دفاعیات صورت گرفته را «بلاوجه و غیرموثر» دانسته و در نهایت این معترض بازداشتی را به سه بار اعدام محکوم کرد.
کیهان لندن پیشتر در گزارشی به نقل از سلیمان وطن دوست وکیل تسخیری جواد روحی نوشته بود که «جواد روحی مبتلا به بیماری اعصاب و روان است، او در هیچ احراق و تخریبی مشارکت نداشته است. حتی در تصاویر ضبط شده نیز او تنها در صحنه حضور دارد و مشارکتی در اقدامات ندارد.»
گزارش عفو بینالملل از شکنجههای وحشیانه جسمی و جنسی سه شهروند جوان محکوم به اعدام
سازمان عفو بینالملل هفته اول بهمنماه در گزارشی اعلام کرد جواد روحی، عرشیا تکدستان و مهدی محمدیفرد سه شهروند معترض به اعدام، برای اعتراف علیه خود با شکنجههایی چون تهدید به مرگ با گذاشتن اسلحه روی پیشانی، آویزان کردن و شوک الکتریکی و همچنین تجاوز و آزار جنسی روبرو شدهاند.
سازمان عفو بینالملل تأکید کرده که اعتراف جواد روحی به سوزندان قرآن که سبب صدور اتهام ارتداد علیه او شده، حاصل شکنجههای وحشیانه بوده است.
این گزارش افزوده که در نتیجه این شکنجهها، جواد روحی دچار پارگی کتف، عدم کنترل ادرار، عوارض گوارشی و اختلالات حرکتی و گفتاری و عرشیا تکدستان دچار شکستگی انگشت پا و مشکلات حافظه شده است.
سازمان عفو بینالملل همچنین تأکید کرده که این سه جوان از حق دسترسی به وکیل در دوران تحقیقات و حق انتخاب وکیل مستقل و مورد نظر خود در مرحله محاکمه محروم شدند. محاکمه هر یک از آنها محدود به یک جلسه کمتر از یک ساعت بود. درخواست تجدید نظر آنها اکنون در دیوان عالی کشور تحت بررسی است.
بر اساس گزارش عفو بینالملل دادگاه انقلاب ساری در متن دادنامه که توسط عفو بینالملل مطالعه شده، اعلام کرده که این سه جوان با رقصیدن، کف زدن، شعار سردادن یا سوزاندن روسری، دست به «اغوا و تحریک» مردم در جهت تخریب، ایجاد حریق و خرابکاری «گسترده» زدهاند. در پرونده جواد روحی و عرشیا تکدستان، مقامات دادستانی هیچ مدرکی دال بر دست داشتن آنها در چنین اعمالی ارائه نکردهاند و دادگاه تنها به «اعترافات» حاصل از شکنجه آنها مبنی بر ورود به کیوسک پلیس راهنمایی و رانندگی و و پرتاب اشیا به بیرون (در پرونده جواد روحی) و پرتاب سنگ و بطری شیشهای به سمت یک ماشین نیروی انتظامی و بستن خیابان (در مورد عرشیا تکدستان) استناد کرده است.
دادگاه همچنین به «اعترافات» جواد روحی مبنی بر هشدار وی به دیگر معترضان درباره ورود به فرمانداری اشاره کرد و نتیجه گرفت که این امر «هدایت و رهبری» او را در اعتراضات ثابت میکند. جواد روحی در دادگاه تأکید کرد که شرکت او در تظاهرات مسالمتآمیز بوده است.