جنبش انقلابی ایرانیان برای آزادی و دمکراسی و حقوق بشر در چه وضعیتی است؟

-«جنبش مدرن یک گفتمان مشخص هم دارد. برخی می‌گویند که این یک گفتمان ملی است. البته این جنبش به آن معنا ملی است که سراسری است. ولی وقتی که به شعارهای آن نگاه می‌کنیم با گفتمان دموکراتیک آن روبرو می‌شویم. گفتمان دموکراتیک هم احتیاج به فرهنگ و رهبری دموکراتیک دارد. بنابراین با توجه به تمام اینها می‌بینیم که این جنبش نه به رهبری کاریزماتیک بلکه به رهبری جمعی احتیاج دارد. در عین حال هم گروه‌ها و اقشار مختلف در آن حضور دارند و آنها هم در رهبری آن باید نقش داشته باشند. و وقتی که گفتمان دموکراتیک است، ما باید از ابزار دموکراتیک برای رسیدن به هدف‌مان استفاده کنیم.»

یکشنبه ۲۱ اسفند ۱۴۰۱ برابر با ۱۲ مارس ۲۰۲۳


بررسی وضعیت کنونی جنبش انقلابی در ایران از این نظر اهمیت دارد که جمهوری اسلامی مدعی است همه چیز آرام است و «اغتشاشگران» شکست خوردند و نظام با قدرت بر همه چیز مسلط است. برای بررسی این وضعیت با محمد برزنجه فعال سیاسی و تحلیلگر به گفتگو نشستیم.

-آقای برزنجه، شش ماه از شروع جنبش سراسری می‌گذرد. شما ماهیت این جنبش را چه می‌دانید و در این فاصله   چه تحولاتی داشته است؟

محمد برزنجه

-نقطه حرکت در شیوه روشمند در بررسی جنبش آن است که اول ببینیم که این چه جنبشی است. یکی از ویژگی‌های این جنبش، مدرن بودن آن است. اگر این جنبش مدرن را دقیقاً بشناسیم می‌توانیم  با پرسش‌هایی که روبرو می‌شویم پاسخ دهیم. چند تا ویژگی جنبش‌های مدرن و اختلافات آن با جنبش‌های کلاسیک آن است که جنبش‌های مدرن برخلاف جنبش‌های سنتی قرن گذشته مانند انقلاب روسیه، انقلاب چین و انقلاب کوبا و انقلاب ایران که ایدئولوژی خاص خودشان را داشتند، ایدئولوژی خاصی ندارند. در جنبش‌های قرن بیستم حرکت‌هایی که در جامعه شکل می‌گرفت توده‌وار بود. یعنی سعی می‌کردند که ایدئولوژی خاص خودشان را گسترش بدهند و از توده‌های ساده مردم استفاده بکنند. ولی ما در جنبش‌های مدرن ایدئولوژی خاصی نداریم و اقشار و طبقات مختلف با هویت متمایز خودشان در آن شرکت می‌کنند. در جنبش کنونی در ایران، زنان، گروه‌های اتنیکی و جوانان نقش کلیدی دارند؛ کارگران و اصناف هم با هویت متمایزشان در آن مشارکت دارند. یعنی جنبشی است متکثر. در جنبش‌های کلاسیک شما می‌توانید یک گروه کوچک را گرد آورید و به صورت منسجم جنبش را پیش ببرید. ولی در جنبش‌های متکثر گروه‌های اجتماعی متفاوت شرکت می‌کنند در نتیجه خواست‌ها و نیازها مختلف دارند از جمله زنان خواست‌های مشخصی دارند که می‌خواهند در این جنبش نقشی مهم داشته باشند و حقوق برابر با مردان در آینده ایران کسب کنند. گروه‌های اتنیک حضور دارند تا در آینده دیگر مجبور نباشند که کولبری و سوخت‌بری بکنند. رواج این نوع کارها به دلیل ظلم مضاعف و بیشتری است که در آن مناطق اعمال شده و کمتر به توسعه اقتصادی آن مناطق پرداخته شده است. آنها حضور دارند تا در آینده از امکان توسعه اقتصادی و اجتماعی برابر با دیگر مناطق ایران برخوردار باشند. جوانان شرکت می‌کنند زیرا که در ایران تحت سلطه جمهوری اسلامی آینده ای ندارند. کارگران واصناف می‌بینند که وضع معیشتی آنها روز به روز خراب می‌شود و ثبات اقتصادی ندارند، در نتیجه در جنبش شرکت می‌کنند تا به وضعیت بهتری در زندگی برسند. در عین حال همه این اقشار و گروه‌ها با یکدیگر برای رسیدن به آینده‌ای بهتر همکاری می‌کنند، بنابراین در اینجا  فقط مسئله و خواست یک گروه خاصی مطرح نیست.

یکی دیگراز ویژگی‌های جنبش‌های مدرن رهبری متکثر آن است. یعنی به همان نسبت که گروه‌های مختلف در آن شرکت می‌کنند رهبران گروه‌های شرکت کننده باید در رهبری آن نقش داشته باشند. گروه‌های سیاسی مختلف هم با رهبرانشان باید در آن شرکت داشته باشند.

در عین حال، جنبش مدرن یک گفتمان مشخص هم دارد. برخی می‌گویند که این یک گفتمان ملی است. البته این جنبش به آن معنا ملی است که سراسری است. ولی وقتی که به شعارهای آن نگاه می‌کنیم با گفتمان دموکراتیک آن روبرو می‌شویم. گفتمان دموکراتیک هم احتیاج به فرهنگ و رهبری دموکراتیک دارد. بنابراین با توجه به تمام اینها می‌بینیم که این جنبش نه به رهبری کاریزماتیک بلکه به رهبری جمعی احتیاج دارد. در عین حال هم گروه‌ها و اقشار مختلف در آن حضور دارند و آنها هم در رهبری آن باید نقش داشته باشند. و وقتی که گفتمان دموکراتیک است، ما باید از ابزار دموکراتیک برای رسیدن به هدف‌مان استفاده کنیم.

-پس این گفتمان دموکراسی است که گروه‌ها و اقشار مختلف در جنبش را بهم پیوند می‌دهد…

-دقیقاً، وقتی که شما جنبش متکثیر دارید با خواست‌ها و ایده‌های مختلف، چه چیزی بجز دموکراسی می‌تواند اینها را در کنار همدیگر قرار دهد. وقتی به شعار زن، زندگی ، آزادی توجه کنیم می‌بینیم که حقوق برابر زنان تنها در یک دموکراسی می‌تواند تحقق یابد. وقتی صحبت از یک زندگی معمولی می‌کنیم تنها در یک کشور با ثبات سیاسی و اقتصادی و با تکثر و رواداری سیاسی و احترام به حقوق بشر می‌توانیم دست یابیم.  گروه‌های اتنیک هم برای تامین حقوق پایمال شده شان فعالانه وارد میدان می‌شوند زیرا از امکانات برابر با مناطق دیگر بهره‌مند نبوده‌اند و به آنها ظلم مضاعف شده است. این را در مورد کردها و بلوچ‌ها می‌بینیم. دموکراسی و حقوق بشر این پنج گروه را بهم نزدیک کرده  و پیوند می‌دهد و بدون این گفتمان نمی‌توانیم جنبش را به پیروزی برسانیم.

-آیا از  سخنان شما می‌توان نتیجه گرفت یکی از موانعی که در برابر همگرایی و انسجام بیشتر جنبش وجود دارد همانا ضعف فرهنگ دموکراتیک و ارزش‌های حقوق بشری در میان ماست؟ 

-صد درصد. به نظر من جامعه ما و به‌خصوص جوانان ما یک گام از گروه‌ها و جریان‌های سیاسی ما جلوتر هستند. گروه‌های سیاسی ما برای دوران دموکراتیک ساخته نشده‌اند. یعنی اینها هنوز نتوانسته‌اند خود را برای دوره پیشاگذار به دموکراسی آماده کنند. احزاب سنتی بیشتر حول و حوش ایدئولوژی‌های خودشان پیش می‌روند و نتوانسته‌اند رابطه ارگانیک با نسل جوان برقرار کنند. تنها جایی که احزاب توانسته‌اند با مردم ارتباط نزدیک برقرار کنند در کردستان است. یعنی هم احزاب کرد و هم جوانان در این جنبش شرکت دارند و این احزاب هم توانسته‌اند از نسل جوان نیرو بگیرند. در حالی که احزاب سنتی ایران نه تنها رشد نکرده‌اند بلکه اُفت هم کرده‌اند و رهبری آنها سالخورده شده و فاصله بین نسلی بسیار زیاد شده است. بنابراین، از نظر ساختار تشکیلاتی بسیار عقب‌مانده هستند. نسل جدید با تلفن‌های هوشمند بزرگ شده است. اینها دارای ارتباطات جهانی هستند و سریعاً با دنیا ارتباط برقرار می‌کنند. اینها می‌بینند که ایده‌هایشان با ایده‌های سنتی خوانایی ندارد. ما شاهد اختلاف عقیده این بچه‌ها با والدینشان هستیم به‌خصوص سر این موضوع که چرا نسل گذشته در انقلاب ۵۷ شرکت کرد و چرا تروریسم اسلامی را تحمل کردند. نوع نگاه آنها به زندگی با نگاه والدین‌شان فرق می‌کند. در نگاه آنان فردگرایی ارزش است و بسیار هم به آن اهمیت می‌دهند. آن شکل گروهی و جمعی‌ای که ما در جریان انقلاب و بعد از آن شاهدش بودیم و بیشتر توده‌ای فکر و رفتار کردن جای خودش را به اهمیت فرد و دنیای ویژه او داده است. اما احزاب سنتی این تحولات را جذب نکرده‌اند و جوانان از آنان بسیار فاصله گرفته‌اند. بنابراین، ما خیلی چیزها باید یاد بگیریم.

البته من فکر می‌کنم از تجارب کشورهای دیگر و جنبش‌های مدرن دیگر می‌توانیم استفاده کنیم. از درون جنبش‌های مدرن احزاب جدیدی سر بر می‌آورند و با نیروهای جوان وارد میدان می‌شوند  و خیلی سریع هم  خواهند توانست رقبای سنتی و قدیمی‌ خود را کنار بگذارند.

اگر توجه کنید نسل جوان خیلی راحت توانسته است مسائل نسلی، جنسی  و اتنیک را حل کند. همه اینها نشانه آن است که نسل جوان جلوتر از احزاب و تشکیلات سنتی حرکت می‌کند.

-آیا نمی‌توان حضور کمرنگ نسل گذشته را که بیشتر  قشر خاکستری امروز را تشکیل می‌دهند  به همان شکاف نسلی نسبت داد؟

-بر اساس تحقیقات  نسل (z) که بین ١۶ تا ۲۴ سال سن دارند حدود ١٣درصد جامعه را تشکیل می‌دهد، اما نسل (X,Y) که بین ۲۵تا ۴۵ سال سن دارند حدود ۲٠ درصد جامعه هستند. مجموع این دو بخش حدود ٣٣ درصد جمعیت فعال و کلیدی جامعه را تشکیل می‌دهند. تحقیقات نشان می‌دهد در صورتی که این دو بخش بتوانند در این جنبش مشارکت کنند موفق خواهند شد.

این نسل میانه که گفتم چند ویژگی دارد. یکی اینکه  مادر و پدر همان نسلی است که اکنون در خیابان‌هاست. در عین حال این نسل اول اصلاحات است. اکنون اصلاحات شکست خورده است. ولی اینها نسلی هستند که در انقلاب شرکت نداشتند. همین امر  امکان ارتباط گیری بیشتر آنان  با نسل حاضر را بیشتر می‌کند.

دانشمندان علوم اجتماعی نشان داده‌اند وقتی جنبش بیشتر جنبه خشونت‌پرهیز به خود می‌گیرد نسل میانه و خاکستری‌ای که اشاره کردم  بیشتر در آن شرکت می‌جویند. جمهوری اسلامی هم این نکته را دریافته و نهایت خشونت را در سرکوب جنبش به کار می‌برد تا هزینه شرکت در آن را بیشتر و از حضور نسل‌های بالاتر در آن جلوگیری کند. زیرا که اگر آنها وارد میدان شوند جمعیت میلیونی می‌شود و رژیم قادر به کنترل آن  نخواهد بود. به همین دلیل جنبش با استراتژی و تاکتیک درست  باید خشونت رژیم را مهار کند تا قشر میانی وارد میدان شود و جنبش را به پیروزی برساند. اگر سه و نیم درصد جامعه برای مدت ۶ ماه تا یک سال در صحنه بمانند و فعالیت مدام داشته باشند، هر حکومتی را می‌توانند سرنگون کنند.

-چهره‌های سرشناس این نسل میانه به نظر شما آیا افرادی مانند نسرین ستوده و نرگس محمدی هستند؟

-بله، اینها نسلی هستند که در انقلاب نقشی نداشته‌اند چون آن زمان در سنین پایین بودند اما در جنبش اصلاحات بودند. چهره‌هایی مانند علی کریمی‌ و مسیح علینژاد هم از همین نسل هستند که امکان ارتباط‌گیری بیشتری با نسل Z دارند زیرا که نسل Z می‌دانند که آنها در انقلاب ۵۷ شرکت نداشته‌اند. اینها هم تجربه سیاسی شرکت در جنبش اصلاحات را دارند و هم شاهد شکست آن بوده‌اند وبه این نتیجه رسیده‌اند که باید از رژیم عبور کرد.

-با توجه به تمام مسائلی که اشاره کردید، به نظر شما چه اقدامات آگاهانه و سازمانیافته‌ای باید صورت گیرد تا حضور و شرکت قشر خاکستری را در جنبش میسر کند و همگرایی بین اقشار و گروه‌های مختلف در جنبش تسریع و تقویت شود؟

-من در تحقیقات حدود دو سال پیش خودم چند بلوک را در کل ایران شناسایی کردم. یک بلوک هسته سخت حکومت است. این بلوک تمامیت‌خواه است و شما نمی‌توانید با اینها مذاکره کنید.  شما باید علیه آن مبارزه کنید و راه دیگری وجود ندارد. یک بلوک کوچک ناراضیان داخل حکومت هم وجود دارد که خواهان عبور از جمهوری اسلامی است، مانند محمد نوریزاد و  میر حسین موسوی که بیانیه اخیر او دال بر عبور از رژیم است. در جنبش‌های دموکراتیک اینها نقش پشت صحنه را دارند و می‌توانند به جنبش گذار به دموکراسی- و نه به جنبش‌های کلاسیک و ایدئولوژیک- کمک کنند و آنها را تقویت کنند. بلوک جمهوریخواهان را داریم که طبق نظرسنجی موسسه «گمان» تحت مدیریت عمار ملکی،  در داخل ایران حدود ۴۲  درصد است و در خارج کشور در حدود ۶٠ درصد است. ما بلوک مشروطه‌خواهان را داریم که داخل کشور ۲۲ درصد و خارج کشور ۲۵ درصد است. بلوک فدرالیست‌ها را داریم که در حدود ١٢ درصد جامعه را تشکیل می‌دهند. این چهار بلوک می‌توانند نقش اساسی در گذار به دموکراسی ایفا کنند. ما بلوک کوچک تمامیت‌خواهان خارج کشور را نیز داریم که اساسا نقشی در گذار به دموکراسی نمی‌توانند داشته باشند  و در انزوا بسر می‌برند. اینها تمامیت‌خواهان تندرو راست و چپ هستند که  ذره‌ای از مواضع خود پایین نمی‌آیند و قادر به پیوستن به جنبش نیستند. آنها آینه جمهوری اسلامی هستند. در چنین شرایطی نیروهای میانه چاره‌ای جز همکاری با یکدیگر ندارند. در صورت همکاری نیروهای میانه ما گذار به دموکراسی را تجربه خواهیم کرد.

خبرهای خوبی که می‌رسد نشان از آن دارد  که ما درجهت درستی حرکت می‌کنیم. در جرج تاون حرکت مثبتی صورت گرفت و چند روز بعد میرحسین موسوی بیانیه خود را بیرون داد. بعد منشور ۲٠ نهاد جامعه مدنی را منتشر شد. به دنبال آن چهار نیرو دموکراسی‌خواه همکاری نزدیک خود را شروع کردند. در این میان کیوان صمیمی‌ طرح جبهه نجات ملی را ارائه داد.  ۵ گروه جمهوریخواه بیانیه ائتلاف سیاسی خود را بیرون داده‌اند. همه تلاش می‌کنند و دنبال راه حل‌هایی می‌گردند تا معضل را حل کنند. این تلاش‌ها  در یک نقطه به همدیگر خواهد رسید به شرطی که دموکراسی و حقوق بشر را سرلوحه‌ی فعالیت خود قرار دهند.

جنبش دارد ساختارمند می‌شود. ما برای پیشبرد مبارزه به نهادی مانند کنگره آفریقای جنوبی احتیاج داریم تا مبارزه روی دوش یک فرد سنگینی نکند. این نهاد در آینده در پروسه استقرار دموکراسی هم نقش عمده‌ای ایفا خواهد کرد. این نهاد می‌تواند کمک کند تا اختلافات بین گروه‌های سیاسی هم  تخفیف و تعدیل پیدا کند. این نهاد می‌تواند در داخل و خارج هر دو  شکل بگیرد و این هیچ اشکالی ندارد. این نهاد باید تمام افراد و گروه‌هایی را که در جنبش فعال هستند در بربگیرد؛ اگر بخواهیم گروهی را حذف کنیم این جنبش شکست خواهد خورد.

-شما خطر تندرو چپ و راست را چندان مهم نمی‌بینید؟

-اگر جنبش در مسیر درست پیش برود اینها را خیلی زود حذف خواهد کرد. اگر افراد و گروه‌ها با ارزش‌ها و چارچوب جنبش حرکت نکنند یعنی به کثرت‌گرایی، همگرایی، رواداری و کمک به همدیگر احترام نگذارند حذف می‌شوند. چون تعداد نیروهای تمامیت‌خواه محدود است و آنها نمی‌توانند در جنبش گذار به دموکراسی تاثیر زیادی داشته باشند. بلوک‌هایی هم که گفتم اگر بتوانند رهبران خودشان را پیدا کنند و آن رهبران با همدیگر همکاری کنند، معتقدم گذار به دموکراسی مناسبی در ایران خواهیم داشت.

-چه اقدام آگاهانه‌ای می‌تواند موفقیت جنبش را تقویت و تسریع کند؟

-منزوی کردن نیروهای تندرو. هرکدام از رهبران در خانواده سیاسی خودشان می‌توانند تندروهای را منزوی و حذف کنند زیرا نفوذ آنها زیادتر است. مثلاً وقتی میرحسین موسوی صحبت می‌کند تاثیر حرف‌های او در ناراضیان داخل حکومت خیلی بیشتر است تا حرف‌های نیروهای سکولاردموکرات خارج از جمهوری اسلامی. یا آقای رضا پهلوی اگر با نیروهای دموکراتیک طرفدار پادشاهی حرکت کند این امر به تقویت دموکراسی و انزوای نیروهای تندرو سلطنت‌طلب کمک خواهد کرد. جمهوریخواهان تندرو ضد هم نیز باید توسط خود جمهوریخواهان معتدل منزوی شوند. افزون بر اینها، بلوک‌های مختلف اگر با یکدیگر دیالوگ برقرار کنند به همدیگر کمک خواهند کرد و جایگاه‌شان  را در جامعه ارتقاء خواهند داد. جنبش خودش نیرویی است که کمک می‌کند افراد مسیر درست خودشان را پیدا کنند. البته در این میان رهبران هم نقش کلیدی دارند.

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۱۴ / معدل امتیاز: ۲٫۷

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=314787