روز ۲۸ فوریه ۲۰۲۳ (۹ اسفند ۱۴۰۱) یک وبسایت فرانسوی دو مطلب نسبتا کوتاه به نقل از «هارپرز بازار» منتشر کرد که خیلی زود مورد توجه مخاطبان ایرانی قرار گرفت.
«هارپرز بازار» یک نشریه قدیمی و نخستین مجله مد زنان یا «فشن» ایالات متحده آمریکاست که در حال حاضر به چندین زبان در ۳۷ کشور جهان منتشر میشود. نخستین شماره این مجله بیش از ۱۵۰ سال پیش در نوامبر ۱۸۶۷ در نیویورک و به عنوان نشریه هفتگی منتشر شد. مخاطبان این مجله مد عمدتا قشرهای متوسط به بالا و زنانی هستند که به ادعای این مجله به دنبال «بهترینها و شیکترینها برای خرید» هستند.
و اما آنچه به نقل از این مجله در وبسایت فرانسوی منتشر شده، مربوط به دیدار و گفتگوی خودمانی گلشیفته فراهانی بازیگر سینمای ایران و جهان و برنار هنری لوی نویسنده و چهره رسانهای فرانسه طی صرف شام است.
کیهان لندن دو متن این وبسایت فرانسوی به نقل از «هارپرز بازار» را برای آگاهی خوانندگان منتشر میکند.
در یک مطلب با عنوان «موضع فرانسه در قبال ایران: گلشیفته فراهانی و برنار هنری لوی نظر میدهند» چنین آمده است:
«برنار هنری لوی نویسنده، فیلسوف و فیلمساز و گلشیفته فراهانی بازیگر در این مصاحبه مشترک با «هارپرز بازار» درباره موضع فرانسه در قبال ایران صحبت میکنند.
هارپرز بازار: نظر شما درباره موضع فرانسه در قبال ایران چیست؟
ب. ه. لوی: دولت فرانسه یکی از آنهاست که بیشترین تلاش را میکند. آنچه در نوامبر گذشته [۲۰۲۲] در پاریس رخ داد یک رویداد بزرگ است (منظور دیدار امانوئل ماکرون با چند تن از مخالفان رژیم از جمله مسیح علینژاد است). رئیس جمهور در دیدار با مسیح علینژاد این جمله از فرانسوا لاروشفوکو را خطاب به لوئی شانزدهم بیان کرد که «این یک شورش نیست، یک انقلاب است! او اولین کسی بود که کلمه انقلاب را به کار برد.»
گ. فراهانی: به نظر من نیز فرانسه کشوریست که بیشتر از همه از آن میشنویم. امانوئل ماکرون شجاعت زیادی به خرج میدهد. من از سوی فرانسه به عنوان فرزندخواندگی پذیرفته شدهام. وقتی به تبعید رفتم، این کشور بود که آغوش خود را به روی من باز کرد در حالی که بسیاری به من پشت کرده و به من مانند یک گناهکار نگاه کردند. من امروز بطور دائم مقاومت میکنم و هیچکس نمیتواند مانع این مقاومت شود.
هارپرز بازار: برنارد هنری لوی، شما در سال ۲۰۰۹ فراخوانی در حمایت از کارگردان زندانی جعفر پناهی در تهران دادید. شما اعلام کردید که او گواه زندهایست بر اینکه شعله در ایران نمرده و روح انقلاب دموکراتیک در آنجا همچنان جریان خواهد یافت. وی در حال حاضر در حال گذراندن حکم شش سال زندان است [زمان دقیق این دیدار و مصاحبه هارپرز بازار که روز ۹ اسفند در وبسایت فرانسوی منتشر شده مشخص نیست ولی جعفر پناهی پس از هفت ماه حبس روز ۱۴ بهمن ۱۴۰۱ با وثیقه آزاد شد]. آیا به نظر شما ممکن است این شعله روزی خاموش شود؟
ب. ه. لوی: شعله هرگز خاموش نشد؛ این معجزه بشریت است. در دوران تاریکی، هنگامی که همه فکر میکنند نیروهای سرکوب و بردهداری پیروز شدهاند، اما شعله همچنان آنجا زنده است. زمانی که من علیه توتالیتاریسم شوروی مبارزه میکردم، با افرادی برخورد داشتم که فکر میکردند شوروی تا ابد برنده شده و اروپا برای همیشه به دو بخش تقسیم شده است.
*****
در دومین گفتگو که در همین وبسایت فرانسوی و در همان روز به نقل از «هارپرز بازار» با عنوان «گلشیفته فراهانی و برنار هنری لوی: هنر در مبارزه» منتشر شده، چنین میخوانیم:
«وقتی بادهای خشم میوزند، صداهایی هستند که بر روی شکافها پل میزنند. صدای گلشیفته فراهانی و برنار هنری لوی با فاصله گرفتن از افقی خوشبینانه و پر از امید، وقایع جهان را بررسی میکنند. اولی که مجبور به تبعید شده، فعالانه اخبار مبارزاتی را که در کشورش ایران جریان داشته دنبال میکند؛ و دومی بیش از پنجاه سال است از آرمان مردم تحت ستم دفاع کرده و این روزها از اوکراین دفاع میکند. «هارپرز بازار» با آنها در یک همنشینی شام گفتگو کرده است.
هارپرز بازار: این نخستین دیدار شماست. چه تصویری از یکدیگر دارید؟
گ. فراهانی: به نظرم هیچ چیز مانع هنری لوی نییست. او نمیترسد؛ احساس مسئولیتاش ممتاز است. او آگاه و با دانش و عظمت است. آشنایی با شما برای من باعث افتخار است.
ه. لوی: من هم از این آشنایی مفتخرم. تصویری که من از شما، گلشیفته، دارم، تصویر بازیگری است که تحت تأثیر رویدادهای تاریخ قرار گرفته. من شما را در شبکههای اجتماعی دنبال میکنم و احساس میکنم تحت تأثیر سیاست و سرنوشت مردم کشورتان هستید و خود را موظف میدانید برای خدمت به آنها تلاش کنید. کاری که شما انجام میدهید بسیار مهم است! شما به یکی از مهمترین صداهای مقاومت در ایران تبدیل شدهاید. این اصلا کماهمیت نیست. این چیزی نیست که آدم یک روز صبح همینطوری تصمیم بگیرد…
گ. فراهانی: درست است. البته سعی کردم در برابر این احساس مقاومت کنم اما کار دیگری جز انجام این تعهد نمیتوانم؛ انتخاب دیگری ندارم.
ه. لوی: اول اینکه، شما چارهای ندارید. دوم، دیگر نمیتوانی آنرا از وجودت پاک کنی و سوم اینکه، تا وقتی این دوران انقلابی ادامه دارد، تمام نیرویت بلعیده میشود. شما باید بر این موضوع آگاهی داشته باشید. بیست سال پیش، من در افغانستان در دفتر حامد کرزی، رئیس جمهور وقت آن کشور، بودم که او خبر قتل یک روزنامهنگار یهودی آمریکایی را که برای وال استریت ژورنال کار میکرد دریافت کرد. نام او دانیل پرل بود و توسط القاعده در پاکستان سر بریده شده بود. من این خبر را مثل یک شوک فیزیکی دریافت کردم. با ناشرم تماس گرفتم تا به او بگویم که قرارداد کتاب در دست انتشارم را لغو میکنم تا در مورد قتل این ژورنالیست تحقیق کنم. و این کار را کردم. یک سال بین پاکستان و فرانسه رفت و آمد کردم. احساس میکردم به من نیاز هست. تمام انرژی من با این کار بلعیده شد.
گ. فراهانی: از شنیدن این سخنان خوشحالم. این احساس من نیست که تصمیمات مرا به من دیکته میکند، بلکه تمامی وجودم است.
ه. لوی: درست میگویید، این یک رابطه نفسانی است.
گ. فراهانی: من به زبان سیاسی تسلط ندارم، اما چیزها را حس میکنم و احساس میکنم با مردم ایران همبسته هستم. ما نمیتوانیم مستقیم به حکومت اسلامی حمله کنیم، اما میتوانیم موانعی بر سر راه آن قرار دهیم. قدرت مانند یک شیر به خوابرفته است. اگر هنرمندان نتوانند آن را بیدار کنند، حداقل می توانند خوابش را بهم بزنند.
ه. لوی: برهم زدن خواب شیرها، خواب گوسفندان و خواب تاریخ… نیچه میگوید حکومتها هیولاهای سردی هستند که فکر میکنند میتوانند قفسها را بدون مزاحمت برای حیوانات بزرگتر کنند. درگیر شدن [با آنها] بسیار خطرناک است. ما ممکن است اشتباه کنیم اما فکر میکنم ما چارهای نداریم. وقتی مانند خودتان درگیر یک فرآیند انقلابی هستید، هر روز با انتخابهای اخلاقی روبرو میشوید. و وقتی مردم به شما گوش میدهند، مسئولیتتان فوقالعاده بیشتر خواهد بود و باید اعصاب پولادین داشت…»