هشدار یک تحلیلگر اصلاح‌طلب درباره بلندشدن صدای اعتراضات: «برای اصلاح شدن کار بسیار سخت شده!»

- سعید لیلاز فعال اصلاح‌طلب: متاًسفانه کار به جایی رسید که برخی از خسارت‌ها و هزینه‌ها غیرقابل جبران شدند و برای اصلاح‌شان کار بسیار سخت شده است.
- پس از آغاز اعتراضات سراسری بسیاری از چهره‌های اصلاح‌طلب با بیان هشدارهایی درباره عواقب اعتراضات مردم، تنها راه نجات جمهوری اسلامی را سپردن قدرت به اصلاح‌طلبان ارزیابی کرده‌اند.
- در اعتراضات پیشین از جمله دی۹۶ اصلاح‌طلبان با «اغتشاشگر» و «ویرانگر» خواندن مردم معترض خواستار «جمع کردن» هرچه سریع‌تر اعتراضات با سرکوب شدید مردم شده بودند.

دوشنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۲ برابر با ۱۰ آپریل ۲۰۲۳


سعید لیلاز فعال اصلاح‌طلب و تحلیلگر اقتصادی و اجتماعی گفته اگر جامعه به این نتیجه برسد که عده‌ای خودی و عده‌ای غیرخودی هستند، بی‌شک صدای اعتراض‌شان را بلند خواهند کرد.

سعید لیلاز روز دوشنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۲ در گفتگو با وبسایت «اطلاعات آنلاین» با اشاره به جنبش انقلابی مردم در سال گذشته گفته که «هر چقدر فکر می‌کنم، هیچ اتفاق مثبتی در ۱۴۰۱ به ذهنم نمی‌رسد.» وی افزوده «درواقع در سالی که گذشت، گرانی‌ها اوج گرفت، بی‌اعتمادی مردم بیشتر شد و… به همین دلیل از من درباره اینکه چه اتفاقی مثبتی سراغ دارم، سئوالی نپرسید.»

سعید لیلاز افزوده که «ناآرامی هایی که در پی مرگ دلخراش مرحوم مهسا امینی امکان بروز و ظهور پیدا کردند، برای من بسیار بسیار تلخ و غیرقابل هضم بود. درواقع این حادثه هم به لحاظ داخلی هزینه‌های گزافی ایجاد کرد و هم در بحث بین‌المللی.»

این فعال اصلاح‌طلب همزمان به مردمی که با دست خالی توسط نیروهای تا دندان مسلح جمهوری اسلامی سرکوب شدند حمله کرده و گفته که «هر دو طرف به رفتارهای رادیکال روی آوردند که این موجب شد، آشوب و بحران بطور جدی خودنمایی کند بطوری که ترمیم فضای کدرشده وقت و انرژی زیادی را از کشور خواهد گرفت.»

او همچنین به جناح حکومتی رقیب اصلاح‌طلبان که دولت و قوه قضاییه را در دست دارد اشاره کرد و گفت: «البته گروه هایی از تشدید شکاف بین مردم و مسئولین راضی بودند و به همین دلیل اقدام‌های خرابکارانه‌ای نظیر برخورد و ممنوع‌الخروج کردن ورزشکاران و هنرمندان را انجام دانند تا همه سعی‌شان را برای بیشتر شدن التهاب در جامعه به کار بگیرند.»

سعید لیلاز در ادامه گفته که «متاًسفانه کار به جایی رسید که برخی از خسارت‌ها و هزینه‌ها غیرقابل جبران شدند و برای اصلاح‌شان کار بسیار سخت شده است.»

این فعال اصلاح‌طلب دلسوزانه به حکومت توصیه می‌کند «مسئولان باید این نکته مهم را در نظر بگیرند که مردم ما مردمانی قانع هستند و شرایط را هم درک می کنند اما اگر جامعه به این نتیجه برسد که عده‌ای خودی و عده‌ای غیرخودی هستند، بی‌شک صدای اعتراض‌شان را بلند خواهند کرد. پس لازم است، نظام حمکرانی رفتاری صحیح و صادقانه داشته باشد تا انسجام و اتحاد لازم محقق شود.»

او همچنین تأکید کرده که «از نظر اجتماعی هم اگر عقلانیت در دستور کار قرار بگیرد، می توانیم اعتماد خدشه‌دار شده را برگردانیم که این مهم با خنثی کردن تحرکات گروه‌ها و چهره‌های رادیکال امکان‌پذیر خواهد بود.»

تحلیل‌های ارائه شده از سوی سعید لیلاز یک پیام به جمهوری اسلامی دارد و آن اینکه فقط در صورت میدان دادن به نیروهای اصلاح‌طلب است که می‌توان شکاف میان مردم و حکومت را، هرچند دشوار، ترمیم کرد و از بروز اعتراضات بیشتر در سال جدید جلوگیری کرد.

طی ماه‌های گذشته و پس از آغاز اعتراضات سراسری بسیاری از چهره‌های اصلاح‌طلب با بیان هشدارهایی درباره عواقب اعتراضات مردم، تنها راه نجات جمهوری اسلامی را سپردن قدرت به اصلاح‌طلبان ارزیابی کرده‌اند. چنین هشدارهایی در روزهای گذشته و در رابطه با برخوردهای تند و تیز در رابطه با حجاب اجباری نیز وجود داشته است.

برای نمونه محمدرضا عارف فعال اصلاح‌طلب و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با انتقاد از اعمال فشارهای مضاعف برای رعایت «حجاب اجباری» گفته که «حوادث تلخ سال گذشته باید تجربه‌ای برای همه به ویژه مسئولان و نهادهای ذیربط باشد که با قوه قهریه با موضوع حجاب برخورد نکنند که اینگونه برخوردها نتیجه عکس خواهد داد.»

او افزوده که «مقابله با سبک زندگی بخشی از اقشار جامعه و استفاده از قوه قهریه نتیجه‌ای جز تشدید فضای دوقطبی در جامعه ندارد. باید بپذیریم که نسل جدید سبک زندگی متفاوتی را انتخاب کرده است و مقابله با این نسل و خط و نشان کشیدن برای آنها مطمئنا منجر به تعمیق شکاف ها میشود.»

عباس عبدی دیگر فعال اصلاح‌طلب نیز در یادداشتی در روزنامه «اعتماد» نوشت: «وجود حکومت به نام دین و تقابل آن با ارزش‌های مورد پسند مردم، جامعه را به سوی قطبی شدن سوق می‌دهد و این خطرناک است، زیرا تحولات را از مسیر سازنده و تفاهمی و عقلایی خارج کرده و وارد عرصه احساسات و تقابل و تخریبی می‌کند.»

عباس عبدی همچنین گفت «امروز شاهد آن هستیم که بار این تقابل به مسئله حجاب و پوشش زنان منتقل شده است. تردیدی نیست که سرانجام این تقابل به زیان دین و فرهنگ غنی دینی در جامعه است. جوامع مشابه ایران که چنین تقابلی را تجربه نمی‌کنند، وضعیت دینی بسیار بهتری دارند، ولی در ایران به علت چنین تقابلی، ارزش‌ها و رفتارهای دینی در حال ریزش است.»

عبدی افزوده «شکی نیست که پذیرش ارزش‌های دینی با زور و اجبار قانون شدنی نیست. نه تنها این هدف محقق نمی‌شود، بلکه اثر منفی دارد.»

اینهمه در حالیست که در اعتراضات پیشین از جمله دی۹۶ شخصیت‌های اصلاح‌طلب که متوجه عبور مردم از دوگانه اصلاح‌طلب- اصولگرا شده و شعار «اصلاح‌طلب اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» مرزبندی شفاف مردم با آنها را نشان داده بود، خواستار سرکوب هرچه شدیدتر معترضان شده بودند.

آنها با «اغتشاشگر» و «ویرانگر» خواندن مردم معترض خواستار «جمع کردن» هرچه سریع‌تر اعتراضات با سرکوب شدید مردم شدند.

اکنون نیز در حالی که اعتراضات هفت ماه گذشته صرفا با خواسته‌ی آزادی حجاب نبوده و در قالب یک جنبش انقلابی و ملی و سراسری علیه کل نظام جمهوری اسلامی شکل گرفت، اما به نظر می‌رسد بخشی از اتاق فکرهای امنیتی با برجسته کردن موضوع حجاب و مبارزه با بی‌حجابی به دنبال کاهش خواسته «سرنگونی نظام» که در شعارهای مردم برجسته است به «حجاب» هستند.

گزارش تحلیلی هفته؛ «حجاب» در برابر انقلاب ملی؟! هرگز!

کیهان لندن در یک گزارش تحلیلی در اینباره نوشته است «بخشی از اتاق فکر جمهوری اسلامی پروژه «حجاب» و فشارهای سازماندهی شده در اینباره را به عنوان جایگزینی برای «جنبش براندازی» تعریف کرده و به دنبال ایجاد چرخش در افکار عمومی هستند تا حق مردم برای آزادی و سرنگونی رژیم را به موضوع «حجاب» کاهش دهند. نشانه‌های چنین علاقه‌ای از سوی نظام در همان اوایل آغاز اعتراضات نیز دیده می‌شد. صرفا «زنانه» قلمداد کردن انقلاب ملی به دلیل شعار «زن، زندگی، آزادی» از سوی برخی جریانات، این بهانه و فرصت را به حکومت داد تا حق مردم برای تغییر ساختار سیاسی را به خواست «حجاب اختیاری» محدود کند.»

در ادامه این مطلب آمده که «مردم معترض اما با هوشیاری «مرد، میهن، آبادی» را به «زن، زندگی، آزادی» پیوند زدند تا فرصت چنین سوء استفاده‌ای را از حکومت بگیرند و دامنه‌ی حقوق و آزادی سراسری را به آن یادآوری کنند. اکنون پروژه تقلیل خواست «براندازی» به «حجاب» به شکلی سازمانیافته‌تر در حال اجراست. این روند به جمهوری اسلامی فرصت می‌دهد که سطح تنش میان جامعه و نظام را از اعتراضاتی که شعارهایش بطور مشخص خواستار «سرنگونی» جمهوری اسلامی و عبور از انقلاب ۵۷ است به زمین  تنش درباره «حجاب» هدایت کند. در ادامه نیز این پتانسیل را ایجاد کند که بخشی از جریانات و چهره‌های نظام «حق داشتن حجاب اختیاری» را برای مردم قائل شده و با راه‌اندازی یک گفتمان انحرافی، وزن‌کشی اجتماعی را، دست‌کم برای مدتی، تغییر داده و شکاف میان حکومت و مردم را، به خیال خود، ترمیم کنند.»

در این گزارش همچنین آمده است «جمهوری اسلامی با این فرصت خواهد توانست به جهان بفهماند که موضوع «حجاب» امری قابل «طرح» و «حل» در چارچوب نظام و ساختار سیاسی مستقر است و «مردم ایران به دنبال براندازی نیستند! جدا از آنکه هوشمندی مردم در درون کشور طی سال‌های گذشته این امیدواری را ایجاد می‌کند که نه تنها تسلیم این سناریوی انحرافی نشوند، بلکه از آن نیز به عنوان پتانسیلی برای پیشبرد انقلاب ملّی استفاده کنند، طراحان این سناریو نیز اطمینان ندارند روحانیتی که «کشف حجاب» را «حرام سیاسی و حرام شرعی» می‌داند، از این پروژه برای حفظ نظام حمایت کند!»

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۵ / معدل امتیاز: ۳٫۴

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=316898