در هفتهای که گذشت نخستین اعتصاب سراسری کارگران پیمانی صنعت نفت در سال جدید خورشیدی آغاز شد. همزمان کارگران صنایع فلزی از جمله مس و فولاد به این اعتصاب پیوستند. در گروههای دیگر اجتماعی نیز از جمله بازنشستگان و پرستاران در شهرهای مختلف دهها تجمع اعتراضی برگزار کردند.
از روز جمعه اول اردیبهشت نخستین جرقههای یک اعتصاب بزرگ و سراسری در پالایشگاه آبادان زده شد که از روز شنبه دوم اریبهشت بطور رسمی آغاز شد. این اعتصاب با فراخوانی از سوی «کمپین مرکزی نیروهای پروژهای نفت و گاز» و پیوستن « شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی» به آن آغاز شد. طی تنها پنج روز هزاران کارگر شاغل در بیش از ۹۰ شرکت پیمانکاری در بخشهای مختلف صنعت نفت، گاز و پتروشیمی به اعتصابات سراسری اردیبهشت ۱۴۰۲ پیوستند.
اصلیترین خواسته کارگران اعتصابکننده صنعت نفت افزایش ۷۹ درصدی دستمزدها، ۱۰ روز استراحت در مقابل ۲۰ روز کار، بیمه، بهبود وضعیت ایاب و ذهاب، غذا، بهداشت و خوابگاهها است.
همچنین صدها کارگر شاغل در صنایع فلزی کشور از جمله صنعت مس و فولاد نیز به این اعتصاب پیوستند و محل کار خود را ترک کردند. این اعتصاب همچنان در حال گسترش است و به گفته یک منبع آگاه به کیهان لندن کارگران صنعت نفت در حال حاضر برای اعتصاب تا آخر اردیبهشتماه جاری تصمیم گرفتهاند.
حقوق صنفی، زیرمجموعهای از خواست سرنگونی
در حمایت از اعتصابات کارگران صنعت نفت، تا کنون چند بیانیه حمایتی از سوی تشکلهای کارگری، بازنشستگان و گروههای فعال دانشجویی صادر شده است. یکی از نکات برجسته در این بیانیهها، تأکید بر عدم پاسخگویی جمهوری اسلامی به حقوق اقتصادی اصناف است. این مرزبندی با حکومت در قالب بیانیههایی که نظام حاکم را نه تنها مشروع و پاسخگو نمیداند بلکه گویا راهکار مشکلات را در تغییر این ساختار ارزیابی میکند نکته بسیار مهمی است. در این بیانیهها و پیامها، سرنگونی استبداد و نشان دادن «خیابان» به عنوان راهکار موثر دیده میشود.
کارگران مستقل مجتمع کشت و صنعت نیشکر هفتتپه در بیانیهای در حمایت از اعتصابات کارگران صنعت نفت نوشته که «در ایران که توفانی انقلابی به راه افتاده است؛ کارگر تعیین کنندهترین عنصر اجتماعی است. ما کارگران در این روزهای سخت با فقر و سرکوب، هنوز اعتصاب و اعتراض می کنیم… در روز جهانی کارگر ۱۴۰۲ صف اندر صف، زن و مرد، خانواده و پیر و جوان، شاغل و بیکار، تولیدی و خدماتی، مثل کوه آتشفشان بخروشیم برای نان، برای دستمزد جواب گوی زندگی امروز، برای آزادی، برای نفی هر نوع تبعیض و نابرابری.»
زرتشت احمدی راغب زندانی سیاسی در اوین و مأمور آتشنشانی که از پنج سال پیش با دخالت نهادهای امنیتی بیکار شده در پیامی در حمایت از اعتصابات کارگران پیمانی صنعت نفت گفته است: «امیدوارم این اعتصابات و همبستگی و همدلیها سراسری و موجب برکناری مدیریت ناکارآمد و واژگونی استبداد گردد.»
شاهزاده رضا پهلوی که همزمان با هفته نخست اعتصابات صنعت نفت در ایران، در سفری دیپلماتیک در رم بسر میبرد، در جمع ایرانیان مقیم این کشور گفت این اعتصابات گسترده از نتایج جنبش انقلابی اخیر است. وی با تأکید بر ضرورت فعال شدن صندوقهای حمایت از اعتصابات گفت هرچند این اعتصابات «معیشتی» است اما قطعا در این مقطع «تصادفی» نیست.
التهاب اعتراضات زیر پوست جامعه
اعتصاب کارگران پیمانی صنعت نفت و پالایشگاهها نماد گویایی از نارضایتی نیروی کار و اعتراضاتی است که در پی آن شکل گرفته؛ طی یک هفته گذشته همزمان با گسترش اعتصابات کارگران پیمانی، گروههای دیگر اجتماعی از بازنشستگان تا کادر درمان نیز اعتراضاتی را در شهرهای مختلف برگزار کردند.
بازنشستگان تامین اجتماعی خوزستان، پرستاران دانشگاه علوم پزشکی شیراز، پرستاران شاغل در شبکه درمان قزوین رانندگان کامیون حمل زباله در کازرون و مالباختگان شرکت سنگرسازان نور از جمله گروههایی بودند که در نخستین هفته اردیبهشت تجمعات صنفی برگزار کردند.
همچنین بازنشستگان مخابرات ایران روز دوشنبه چهارم اردیبهشت در اعتراضی سراسری در بیش از شهر ایران به خیابان آمدند و خواستار افزایش دستمزد و دیگر مطالبات صنفی از جمله «اجرای آیین نامه ۸۹، کاهش سهم بیمه تکمیلی از ۵۰ به ۲۰ درصدِ سابق و پرداختِ رفاهیات و سهم خواروبار خود» خود شدند.
این اعتراضات هرچند برای حقوق صنفی و معیشتی است، اما بر بستر نارضایتی عمومی از کلیّت ساختار سیاسی حاکم بر کشور شکل گرفته است. ساختاری که بیش از چهار دهه است نه تنها در توزیع منابع بلکه در توزیع عدالت اجتماعی در کشور نیز ناتوان و ناکارآمد بوده و تنها به سود «خودی»ها عمل کرده است.
ریشه عمیق نارضایتیها و اعتراضات و همچنین خواسته اصلی گروههای صنفی که برای مسائل معیشتی به خیابان میآیند در شعارهای آنها نمایان است؛ شعارهایی که خواستهای کلان را همسو با دیگر مردم معترض در ایران فریاد میزند و به ساختار ناکارآمد حکومت اشاره دارد.
برای نمونه در تجمعاتی که طی روزهای گذشته در شهرهای مختلف از سوی بازنشستگان و پرستاران و دیگر اصناف برگزار شده شعارهایی چون «مرگ بر این دولت مردم فریب»، «دشمن ما همینجاست، دروغ میگن آمریکاست» و «حجاب حجاب شعارشون دروغ افتخارشون» سر داده شد.
اینکه بازنشستهای که در اعتراض به ناچیز بودن دستمزد به خیابان آمده و «حجاب» را که این روزها ابزار سرکوب زنان و دختران شده را مورد تأکید قرار میدهد، نشانهای از همبستگی اقشار مختلف جامعه علیه جمهوری اسلامی است.
میدان نبردِ ۱۴۰۲ به سود مردم ایران است
سال جدید خورشیدی که در اقدامی بیسابقه در دوم فروردین با تجمع اعتراضی گسترده بازنشستگان شهر شوش آغاز شد و در هشتم فروردین، در حالی که تعطیلات نوروزی هنوز ادامه داشت، با تجمع سراسری آموزگاران در بیش از ۱۵ شهر کشور ادامه یافته و اکنون در نخستین هفته اردیبهشت به اعتصابات سراسری بیش از ۱۰۰ هزار کارگر پیمانی صنعت نفت رسیده، سال سختی را برای جمهوری اسلامی بشارت میدهد.
شورای عالی کار در ساعات پایانی اسفند، دستمزد ماهانه کارگران را برای سال جدید ۲۷ درصد افزایش داد. بر اساس این مصوبه، حداقل دستمزد ماهانه، کمتر از پنج میلیون و ۴۰۰ هزار تومان اعلام شده است. بر اساس این مصوبه، حداقل دستمزد ماهانه کارگران مشمول قانون کار، متأهل و دارای فرزند، حدود هشت میلیون تومان است. این در شرایطی است که همین شورا سبد معیشت یک خانوار سه نفره را بیش از ۱۳ میلیون تومان برآورد کرده بود. کارشناسان اقتصادی البته رقم سبد معیشت برای یک خانوار در تهران را ماهانه ۳۲ میلیون تومان و در دیگر مناطق کشور بطور میانگین ۲۰ میلیون تومان برآورد کردهاند.
این مصوبه که بطور مستقیم درآمد حدود ۲۰ میلیون خانوار کارگری و بازنشسته تأمین اجتماعی در کشور را تحت تأثیر قرار میدهد، با اعتراضات بسیاری همراه بوده است. فعالان و تشکلهای مستقل کارگری و صنفی این مصوبه را علیه کارگران دانسته و خواستار تعیین ۱۸ تا ۲۰ میلیون تومان برای دستمزد سال جاری شدهاند.
دیگر اقشار از جمله کارمندان دولت از آموزگار تا پرستار، و همچنین بازنشستگان دولت، کارکنان شهرداریها و حتی شاغلان در بخش خصوصی نیز با مصائب مختلف معیشتی و مشکلات مختلف ناشی از رکود تورمی سروکار دارند. مشکلات اقتصادی و تنگناهای معیشتی بیش از مطالبات سیاسی و اجتماعی میتواند انگیزه بروز اعتراضات سراسری در کشور را تقویت کند و جمهوری اسلامی در حالی که پاسخی به این مشکلات ندارد، بستر ظهور و بروز اعتراضاتی گسترده ازهمیشه در سال جدید خورشیدی را فراهم کرده است.
در آنسو اما عوامل دیگری نیز در هفتهها و ماههای آینده میتوانند به عنوان عامل محرک اعتراضات سراسری تبدیل شوند. تشدید فضای عمومی اجتماعی و جاسازی نیروهای نیابتی و غیررسمی حکومت در قالب آمران به معروف در خیابانها و اماکن عمومی که از اواخر فروردین با اجرای طرح «عفاف و حجاب» آغاز شده از جمله این عوامل است. در شرایطی که زنان و دختران با همراهی مردان یکی از بزرگترین نافرمانیهای مدنی در برابر این طرح را به نمایش گذاشتهاند، مشخص است جمهوری اسلامی به هیچ شکل نخواهد توانست روند پوشش اختیاری را به عقب بازگرداند اما به بهانه این طرح هم تحقیر زنان و دختران و هم گسترش فضای امنیتی- پلیسی و کنترل فضای عمومی جامعه را پیش میبرد.
یکی دیگر از عوامل موثر بر بروز اعتراضات سراسری، موضوع مسموم ساختنهای سازمانیافته دانشآموزان است که میلیونها کودک و نوجوان و خانوادههای آنها را تحت تأثیر روانی قرار داده است. طی هفتههای گذشته با مشخص شدن نشانههایی از دست داشتن نیروهای ایدئولوژیک حکومت در این حملات، خشم عمومی نسبت به جمهوری اسلامی و جنایت خاموشی که با حملات بیولوژیک علیه کودکان و نوجوانان در جریان است افزایش پیدا کرده بطوری که تا پیش از پایان سال تحصیلی در ماه آینده، موج گسترده دیگری از این حملات میتواند به تهدیدی جدی علیه جمهوری اسلامی تبدیل شود.
موضوعات کلان چون بحران آب و خشکسالی نیز که به ویژه کشاورزان را با زیان گسترده روبرو ساخته، مشکل تأمین انرژی برق در تابستان و کمبود بنزین، و افزایش تورم و گرانی نیز از دیگر عوامل تشدید کننده پتانسیل اعتراضی از سوی عموم مردم خواهد بود.
مقامات جمهوری اسلامی که از هشت ماه پیش با جنبش فراگیر ملی و انقلابی علیه خود روبرو شدهاند، در این شرایط نیز اراده و توان حل دستکم بخشی از این مشکلات را با هدف به حاشیه امن بردن حکومت ندارند و در نتیجه نیرویهای امنیتی و سرکوب خود را بسیج کرده تا به هر شکلی از بروز اعتراضات بیشتر در رستههای شغلی مختلف جلوگیری کرده و همزمان اعتصاب کارکنان پیمانی صنعت نفت را در هم بکوبند. سرکوب همواره تنها راهکار نظام برای پاسخ به مشکلاتی بوده که در طول زمان انباشته شدهاند و همین احتمال اعتصابات و اعتراضات گسترده در ۱۴۰۲ را بیش از پیش تقویت میکند.
روشنک آسترکی |توئیتر | اینستاگرام|