باز هم جمهوری اسلامی سه تن از جوانان شجاع این مرز و بوم را با حکم قاضیان مرگِ بیدادگاهها به ریسمان دار سپرد.
سازمان لیبرتی اعدام ناحق سه تن از جوانان آزادهرزم ایران را به شدت محکوم میکند و با خانوادههای داغدار آنان ابراز همدردی مینماید. مجید کاظمی، سعید یعقوبی و صالح میرهاشمی، سه فرزند شجاع میهن بودند که جان خود را برای آزادی سرزمینمان و براندازی جمهوری تبهکار اسلامی فدا کردند.
اعدام این سه شهروند ایرانی بار دیگر گواهی بر این راستینگی (حقیقت) است که خیزش ملت ایران، انقلابی ملّی است برای همه ایرانیان. نامگذاری انقلاب ملّی ایران با واژگانی همچون انقلاب زنانه یا فمینیستی، به دور از واقعیت و تنها دستاویزی است برای افراد و سازمانهای فرصتطلب که از درد و مبارزات ملت ارجمند ایران، بهرهبرداری مالی کنند و با حمایت رسانههای زرد، شهرتی دروغین برهم زنند. آمار نشان میدهد که بیش از ۸۰٪ جانباختگان در اعتراضات خیابانی و ۱۰۰٪ اعدامشدگان پس از این جنبش مردان بودهاند. با تکرار عباراتی همچون انقلاب زنانه- که به ویژه اصلاحطلبان سابقِ تبعیدی از قدرت بر آن اصرار دارند- خواستههای واقعی مردم ایران که در خیابان های ایران برای انقلابی ملی جانفشانی کردند، فدای فاند و تریبون در رسانههای غربی و هورا کشیدن سلبریتیهای غربی می شود.
سانسور صدای این سه دلاور جانباخته که همگام با میلیون ها ایرانی شعار #مرد_میهن_آبادی سر دادند از سوی کاسبکارانی که به خوشامد اربابان خصوصی و دولتی شان این شعار را فاشیستی خواندند، زمینه ساز اعدام این جوانان ایرانی در سکوت خبررسانه ها شد.
فرصتطلبی سودجویان جویای فاند پدیده ای نوین یا پنهان نیست؛ اما آنان که در اوج اعتراضات، صدای منتقدان به این سودجویان را سانسور میکردند، خواسته یا ناخواسته با این سودجویان بر ضد منافع ملی ایرانزمین متحد شدند. این سودجویان، تنها در صدد جلب رضایت یک حزب خاص – حزب دموکرات آمریکا – و یک خط فکری محدود در غرب – جریان چپ پروگرسیو – هستند و آشکارا با گروه ها و احزاب دیگر غربی دشمنی دارند. این فرصت طلبان اصرار دارند دشمنی شان را به حساب تمام مردم ایران بنویسند. بدیهی است در شرایطی که در غرب قدرت هر از گاهی میان احزاب گوناگون دست به دست می شود، گره زدن آینده ایران به یک دسته و حزب خاص، خیانت به منافع ملی است.
یکم خردادماه ۲۵۸۲ شاهنشاهی