نادر کاکاوند – ایران در تب و تاب یک خیزش ملی علیه جمهوری اسلامی بسر میبرد و بیم آن میرود که اگر کنش و رفتارهای رهبران اپوزیسیون و فعالین سیاسی، اجتماعی و حقوق بشر به ملت ایران گوشزد نشود، فتنه ۵۷ یکبار دیگر تکرار و کشور به دامان یک دسته دیگر از متقلبان و دروغگویان بغلتد.
در این روزها گاهی برای یادآوری رفتار و کنشهای برخی افراد سیاسی- اجتماعی به جامعه ایرانی نمیشود چشم بر هم نهاد!
یکی از زوجهایی که از داخل ایران سخت به تکاپو افتاده تا امیال و خواستههای اصلاحطلبان دیروزی و براندازان نرم امروزی را به ملت حقنه کنند، نسرین ستوده و رضا خندان هستند.
در یک خبر اختصاصی که «رادیو فردا» روز ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ (۲ می ۲۰۲۳) از نسرین ستوده منتشر کرد، چنین نوشت:
«خانم ستوده که اکنون در تهران است، با ارسال پیامی برای کنگره اخیر سازمان عفو بینالملل نروژ به تلاشهای حکومت برای تشدید محدودیتها علیه زنان اشاره کرد و نوشت: اکنون ملت ایران راهی جز رفراندوم برای استقرار جمهوری سکولار پیش روی خود نمیبیند. یک سیستم حکومتی که، به نام مذهب، بدن زنان را میدان تاخت و تاز خویش قرار ندهد. این پیام که روز هفتم اردیبهشت نوشته شده و در نهم اردیبهشت در این کنگره قرائت شد، اختصاصی در اختیار رادیو فردا قرار گرفته است.»
هنوز نه به دار است و نه به بار، خانم ستوده همهپرسی برگزار کرده و نتیجه را هم طبق میل خودش اعلام کرد: جمهوری سکولار!
اینها نه تنها به نظرسنجیهای مختلف که نشان از محبوبیت روزافزون پادشاهی در میان ایرانیان دارد وقعی نمینهند، بلکه پیشاپیش یک دهن کجی بزرگ به ملت میکنند. شگفت آنکه در هر زمان و مکانی که بتوانند، میگویند پادشاهیخواهان یک مُشت فاشیستِ ضد دمکراسی هستند!
یکی نیست از آنها بپرسد پس چرا پیشاپیش رای ملت ایران را به سود خود (جمهوری سکولار) نوشتهاید؟
برخورد آنها با شما درست مانند همین تکّه از سریال «نون خ» است: دوغ یا نوشابه؟ اگر نوشابه را هم انتخاب کنید، دست آخر باید دوغ بنوشید!
داستان در همینجا پایان نیافته و روز دوشنبه (۰۱ خرداد ۱۴۰۲ برابر با ۲۲ می ۲۰۲۳) خبرگزاری CNN گفتگوی جف کافمن (کارگردان مستند نسرین) با این زوج را منتشر کرد که به نکته بسیار جالبی در آن برمیخوریم. رضا خندان در این گفتگو میگوید:
«بزرگترین نگرانی من این است که این جنبش توسط یک گروه کوچک و برجسته اپوزیسیون در خارج از ایران که حول محور پسر شاه (رضا پهلوی) متمرکز است، ربوده شود. آنها رسانههای خارجی را دارند. بسیار ثروتمند و فرصتطلب و همچنین برخوردار از ارتباطهای بسیار قوی هستند. با این حال ارتباط آنها با مردم ایران و فعالین این جنبش قطع است.»
در اینجا یک نکته دیگر را باید یادآور شد و سپس پرسشهایی را مطرح کرد:
در تاریخ ۲۰ سپتامبر ۲۰۲۰ (۳۰ شهریور ۱۳۹۹) روزنامه نیویورک تایمز یک رویه کامل خود را به چاپ هشتگ نسرین ستوده (#FreeNasrin) اختصاص داد که به تازگی هزینه این کار در نیویورک تایمز منتشر شده است: ۱۰۸ هزار دلار آمریکایی!
هزینه سنگین این آگهی را چه فرد، افراد یا سازمانهایی پرداخت کرده است؟
چرا و به چه دلیل این مبلغ سنگین برای نسرین ستوده پرداخت شده است؟
چرا به گفته رضا خندان که گروه هوادار پادشاهی را ثروتمند و برخوردار از ارتباطهای قوی با رسانهها نامیده، یک تقدیرنامه خشک و خالی به ناهید شیرپیشه، نسرین شاکرمی، فاطمه سپهری، محبوبه رمضانی و… پیشکش نشده و همسرش (نسرین ستوده) با سرعت نور در حال درو کردن جوایز ریز و درشت سازمانهای مختلف حقوق بشری است؟
مگر در دور پیشین انتخابات ریاست جمهوری اسلام که به پیروزی رئیسی انجامید، آرای اصلاحطلبان از آرای باطله کمتر نشد؟ پس هنگامی که ۱۰۸ هزار دلار برای چاپ آگهی یک صفحهای در نیویورک تایمز پرداخت شده، آیا مردم ایران میتوانند این گروه اصلاحطلبان را که خندان و ستوده هم بخشی از آن هستند، کوچک، ولی بسیار ثروتمند و فرصتطلب بنامند؟
گیرم که به گفته رضا خندان گروه هوادار پادشاهی کوچک، ولی ثروتمند و فرصتطلب باشند. پرسش این است مادامی که آنها مسلح نیستند و به قول خندان ارتباطشان با مردم داخل ایران و فعالین جنبش قطع است، چرا و به چه دلیل اینقدر نگران پادشاهیخواهان هستند که حتی در گفتگوی با CNN این مسئله را بیان میکنند!؟
♦← انتشار مطالب دریافتی در «دیدگاه» و «تریبون آزاد» به معنی همکاری با کیهان لندن نیست.