کامیار بهرنگ- تنش میان پادشاهی سعودی و جمهوری اسلامی این روزها به اوج خود رسیده است. در سالهای گذشته این رابطه کمتر روزهای بدون حاشیه به خود دیده است و حالا پس از اعدام شیخ نمر در عربستان و حمله به سفارت سعودی در ایران وارد مرحله جدیدی شده است.
رابطه ایران با کشورهای عرب منطقه جدا از ابعاد سیاسی همواره دارای جنبههای مهم اقتصادی بوده است. این کشورها به عنوان یکی از بزرگترین مقاصد صادرات غیرنفتی ایران و از سوی دیگر شریانهای مبادلاتی در سالهای اخیر نقشی پررنگ در اقتصاد ایران داشتهاند. حال که پادشاهی سعودی برای انزوای سیاسی جمهوری اسلامی در میان کشورهای عرب منطقه تلاش میکند به نظر میرسد که بُعد اقتصادی ماجرا با توجه به امیدهایی که توافق اتمی به وجود آورده، میتواند رژیم ایران را تحت فشار قرار دهد.
بیشتر رابطه جمهوری اسلامی با پادشاهی سعودی از طریق زائران مکه و مدینه است که برای انجام مراسم مذهبی به آنجا سفر میکنند. با این حساب «حج» برای پادشاهی سعودی فقط یک مراسم مذهبی نیست چنانکه میزان درآمدهای این کشور از آن بیشتر از کل صادرات نفتاش است.
اما وضعیت رابطه اقتصادی ایران با دیگر کشورهای عرب منطقه متفاوت است. امارات عربی متحده را شاید بتوان بزرگترین شریک اقتصادی ایران در منطقه دانست. ۱۱ میلیارد دلار واردات از امارات و ۴ میلیارد صادرات به این کشور در کنار مراودات تجاری دیگر، ارزش اقتصادی این رابطه را به ۳۰ میلیارد دلار میرساند. از سویی دیگر این کشور به عنوان یکی از محبوبترین مقاصد توریستی ایرانیان محسوب میشود که سالانه میلیونها دلار به سوی آن روانه میکند. به این ترتیب میتوان فهمید که چرا تحت فشار پادشاهی سعودی برای قطع رابطه سیاسی با ایران امارات تنها حاضر شده است سطح روابط را کاهش دهد.
عمان را میتوان دومین شریک اقتصادی ایران در منطقه دانست. عمان از معدود کشورهایی است که تراز تجاری آن برای ایران مثبت است. ۳۰۰ میلیون دلار صادرات به عمان در مقابل ۷۱ میلیون واردات از این کشور نتایج مناسب اقتصادی برای دو کشور به همراه دارد. صادرات محصولات فولادی و حیوانات زنده مهمترین بخش صادرات ایران به عمان محسوب میشوند.
در مورد بحرین نیز با اینکه تراز صادرات و واردات بین دو کشور منفی است (۱۰ میلیون دلار صادرات ایران و ۳۲۸ میلیون صادرات بحرین) اما رابطه پر تنش دو کشور در سالهای گذشته حالا بهانهی محکمتری برای قطع رابطه سیاسی پیدا کرده است. هنوز مشخص نیست سودی که از صادرات سنگ آهن و روغنهای سبک به ایران نصیب بحرین میشود مانع قطع رابطه اقتصادی دو کشور خواهد شد یا نه؟
کویت نیز از جمله کشورهای منطقه است که در سالهای گذشته هرچه بیشتر خود را به پادشاهی سعودی نزدیک کرده است. با این حال رابطه اقتصادی ایران و کویت در سالهای گذشته در حد خود وضعیت مطلوبی داشته است به طوری که حجم صادرات ایران ۱۹۷ میلیون دلار و سهم کویتیها ۶۳ میلیون دلار بوده است.
قطر نیز با اینکه از لحاظ اقتصادی دارای روابط زیادی با ایران نیست و کل حجم مبادلات تجاری دو کشور کمی بیشتر از ۱۰۰ میلیون دلار است اما فرا خواندن سفیرش از تهران پیام سیاسی مهمی به همراه دارد. قطر با اینکه با پادشاهی سعودی در سالهای گذشته رقابتی اقتصادی داشته و گاه اختلافات سیاسی آنها نیز علنی بوده است اما در این مورد به حمایت از یکدیگر برخاستهاند.
نفت، سلاح سیاه
تنش میان دو کشور بزرگ تولید کننده نفت در حالی ادامه دارد که به احتمال بسیار زیاد در هفتههای آینده تحریمهای بینالمللی علیه ایران برداشته و امکان افزایش صادرات نفتی برای کشور فراهم میشود. در چنین فضایی باید توجه داشت که قیمت جهانی نفت میتواند با افزایش تولید نفت ایران کاهش پیدا کند اما از سویی دیگر بازار جهانی از نفتهای ارزان خالی شده و به همین دلیل ممکن است به افزایش قیمت نفت بیانجامد.
اما مساله اینجاست که این موضوع در یک حالت طبیعی صورت میگیرد که با توازن میزان تولید کشورهای عضو اوپک امکان توازن قیمت ممکن میشود؛ مگر اینکه کشوری به صورت دستوری قیمت نفت خود را کاهش دهد.
در واقع در این حالت یک کشور تولید کننده عمده برای از بین بردن یک تولید کننده کوچک حاضر به ضرر مالی میشود تا بتواند آن دیگری را از میدان به در کند. در اختلاف اخیر میان جمهوری اسلامی و عربستان سعودی نیز همین مسأله را باید در نظر داشت. اگر این تنش به جنگ و برخورد نظامی بیانجامد به روی قیمت نفت تاثیر صعودی خواهد داشت اما اگر در همین حد بماند به دلیل تشدید اختلافات در اوپک میتواند به کاهش قیمت نفت بیانجامد.
پادشاهی سعودی با اینکه به دلیل کاهش شدید قیمت نفت با کسری بودجه هنگفتی روبرو است اما هفته گذشته برای به دست گرفتن تمام بازار اروپا قیمت صادرات نفت خود به این حوزه را کاهش داد. این در حالیست که به نظر میرسد با توجه به صحبتهای جان کری، وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا در روزهای آینده برجام وارد فاز نهایی اجرا میشود و ایران میتواند به دنبال قراردادهای نفتی با شرکای سابق خود در اروپا باشد.
حج، سلاح سفید
هیات وزیران جمهوری اسلامی نیز ورود کالاهای تولید عربستان و یا از مبدا این کشور را ممنوع اعلام کرده و توقف حج عمره را تمدید کرد. از سوی دیگر سعید اوحدی، رئیس سازمان حج و زیارت در مورد توقف حج تمتع گفته است: «از منظر مصالح ملی این موضوع در شورای عالی حج و شورای عالی امنیت ملی بررسی خواهد شد که ریاست هر دو شورا به عهده رئیس جمهور است، اما از منظر شرعی باید توجه داشت که هر تصمیمی منوط به نظر ولی امر مسلمین است و در اظهارنظرها باید از این محدوده خارج نشویم». این در حالیست که وزیر امور خارجه پادشاهی سعودی تاکید کرده است که با وجود قطع رابطه سیاسی با جمهوری اسلامی، ممنوعیتی برای ورود زائران ایرانی برای حج تمتع ایجاد نخواهد کرد.
موضوع بحث ما البته مبانی فقهی و حتی سیاسی تعطیلی حج نیست. فقط کافی است که یک نگاه ساده به میزان هزینههای مالی سفرهای حج داشته باشیم.
بر اساس آمارهای سازمان حج و زیارت جمهوری اسلامی سال گذشته نزدیک به ۶۰۰ هزار ایرانی برای سفر حج (عمره و تمتع) به مکه و مدینه سفر کردهاند. با توجه به اینکه هزینه حج عمره در ایران بین ۱ میلیون و ۷۰۰ هزار تا ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان (بنا به تفاوت خدمات و هتل) برآِورد شده است، این عدد را به صورت میانگین در سالانه ۵۰۰ هزار ایرانی که به حج عمره میروند بایستی ضرب کرد؛ با این حساب به صورت میانگین ۱۱۲۵ میلیارد تومان از پول ایرانیان برای انجام سفر حج عمره هزینه که نزدیک به ۷۰ درصد آن به جیب پادشاهی سعودی روانه میشود. این جدا از میزان خرید سوغات و هزینههای حاشیهای زائران ایرانی است.
ممکن است این رقم در میزان درآمدهای کل پادشاهی سعودی از محل برگزاری مراسم حج چندان مهم نباشد اما برای خود ایرانیان رقم قابل ملاحظهای است.
به هر حال، به نظر میرسد تنشهای سیاسی بین دو کشور اگر چه ضرورتا بر اقتصاد آنها نیز تأثیر میگذارد اما شاید همین موضوع سبب تلاش بیشتر طرفین برای کاهش تنش و روی آوردن به عقلانیت شود بدون آنکه تضمینی برای آن وجود داشته باشد.