دیباچه
از بحرانی که از سال ۵۷ آغاز شد ۴۴ سال گذشته است؛ بحرانی ناشی از چیرگی نیروهای ضدایرانی و کوشش آنان برای حذف ملت ایران به نفع توهمات ایدئولوژیک، که همهی وجوه حیات ملت ما را دچار سیر قهقرایی کرده است.
نخستین گام برای حل بحرانهای کنونی ایران، پیکار ملی علیه جمهوری اسلامی با هدف احیای حاکمیت ملی برای تحقق حقوق شهروندی همه ایرانیان فارغ از نوع گویش، زبان، جنسیت، دین و سایر ویژگیها و تنوع شهروندان است.
در این پیکار ملی، نبرد میان دو جبهه در جریان است: نخست جبههی نیروهایی که رفاه و آزادی را از رهگذر حذف جمهوری اسلامی و در چارچوب دولت- ملت ایران پی میگیرند؛ و دیگری صف کسانی که برای ادامهی حیات نظام ضدملی میکوشند یا همچنان در امتداد ۵۷ میاندیشند ولی اینبار بجای «امت» تلاش میکنند با توسل به دیگر ایدئولوژیهای موهوم، با دولت- ملت ایران بستیزند.
این پیکار پس از چهار دهه، از دیماه ۱۳۹۶ با گسست سیاسی- گفتمانی از تمام رویکردهای وفادار به ۵۷، در قالب انقلاب ملی مسیر خود را ادامه داد؛ گسستی که به روشنی در شعارهایی چون «رضاشاه روحت شاد» و «اصلاحطلب اصولگرا / دیگه تمومه ماجرا» بازتاب یافت و به علت ویژگی ایرانگرایانهی خود به سرعت ابعادی سراسری و ملی به خود گرفت.
این انقلاب ملی از آن زمان تا کنون در قالب خیزشهای پیاپی تداوم یافته است، که واپسین نمونه آن خیزشی بود که از شهریور ۱۴۰۱ پس از قتل حکومتی جاویدنام مهسا امینی- «دختر ایران»- رخ داد.
نظر به ضرورت تقویت جبهه مردم به منظور تغییر توازن قوا به نفع ملت ایران، نیاز به همگرایی پایدار ایرانگرایان بیش از پیش احساس میشود؛ همگرایی میان نیروهای مترقی و گروههای گوناگونی که بر سر اعتلا و خوشبختی کشور و مردم و تداوم حیات ملی ایران توافق بنیادین دارند. این نیروها و گروهها میتوانند در چارچوب اصولی ملی و فراتشکیلاتی، حول یکدیگر گرد آیند و با تکیه بر آن اصول، سازماندهی مناسب را ایجاد و در مسیر پیروزی، به ملت ایران یاری لازم را برسانند.
اصول بنیادین
این همگرایی بر پایه وفاداری به اصول بنیادین زیر شکل میگیرد:
• ایران، سرزمین و کشور ملت ایران است، و یکپارچه و تجزیهناپذیر است. ملت ایران ملتی تاریخی، واحد، کهن و طبیعی است. این ملت، سرگذشت، سرنوشت و تاریخ مشترک دارد.
• ملت ایران برخوردار از گنجینهای گرانبها از میراث فکری و معنوی است که یک سرمایه پرافتخار ملی را شکل میدهد. در درون این ملت، گوناگونی زبانی، مذهبی و فرهنگی وجود دارد که موجب غنای تمدن ایرانی شده است.
• زبان فارسی زبان ملی، میانجی، دیوانی و میراث مشترک همه ایرانیان است. آموزش دیگر زبانهای موجود در کشور آزاد است. همچنین دولتهای آینده موظف به پشتیبانی از زبانهایی هستند که در معرض نابودی قرار دارند.
• پرچم ایران، پرچم سه رنگ سبز، سفید، سرخ با نشان شیروخورشید است. بنیانگذاران مشروطیت در ایران نیز در قانون مشروطه بر این امر صحه گذاشتند.
• هدف غایی کنش سیاسی ما تأمین منافع ملی و گسترش رفاه و خیر همگانی ایرانیان بر پایهی برابری حقوقی کامل همه شهروندان ایران است.
• بالاترین اراده، اراده ملی است که در محدوده حاکمیت قانونِ بازتاب یافته و عمل میکند. بر این اساس یگانه مرجع مشروع و برحق تعیین شکل نظام و قوانین کشور، رضایت عمومی است که از طریق نمایندگان منتخب آنان ابراز میشود.
• نظام سیاسی ایدهآل ما برای ایران آینده نظامی بر پایه سکولاریزم، دموکراسی، و مبتنی بر حقوق بنیادین بشر است. دموکراسی را حکمرانی بر پایه رأی اکثریت و پاسداری از حقوق اقلیت میدانیم.
بر پایه اصول بالا، جامعه مطلوب از نظر ما جامعهای است که در آن توسعه به صورت پایدار و با مشارکت گسترده مردمی پیش رود. در هر طرح توسعهمحور که از سوی نهادهای حکومتی و خصوصی ارائه میشود، مدیریت اصولی منابع آب و حفاظت از محیط زیست میبایست در اولویت باشد. در کنار تاکید بر دو اصل اقتصاد بازار آزاد و مالکیت خصوصی و پاسداری از این دو مولفه، دولت موظف است تسهیلکنندهی فعالیتهای اقتصادی مولد باشد و از آنها حمایتهای لازم را به عمل آورد. تامین نیازهای اولیه و بنیادین اقشار تنگدست جامعه و حمایت از آنان دیگر وظیفهی مسلّم دولت مطلوب ما است. در حوزههای اجتماعی و فرهنگی و امور خصوصی، شهروندان برخوردار از آزادیهای بنیادین هستند تا بتوانند خلاقیت و سبک زندگی مطلوب خویش را، بدون دخالت دولت، پی گیرند؛ تنها وظیفه دولت در این حوزه پاسداری از این آزادیهای بنیادین و مبارزه با نیروهای ارتجاعی است. بدون تردید، نخستین گام در دستیابی به چنین ایرانی، از میان برداشتن نظام ضدملی مستقر، یعنی جمهوری اسلامی است. از میان برداشتن جمهوری اسلامی نیز، نیاز به سازماندهی دارد. اما این سازماندهی بدون نقشه راهِ پیروزی ممکن نیست. نقشه راهی که ما آن را چنین ترسیم میکنیم:
در ضرورت اقتدار و مرجعیت سیاسی
پیروزی بر جمهوری اسلامی و رسیدن به جامعه مطلوب در گرو شکلگیری اقتدار و مرجعیت سیاسی در قالب یک کل ارگانیک است که عناصر آن در همکاری با یکدیگر به سوی یک هدف مشخص حرکت کنند. این اقتدار و مرجعیت سیاسی بایستی چشماندازی روشن از آینده بدون جمهوری اسلامی را برای ملت ترسیم کند. این چشمانداز روشن در پناه تدوین یک استراتژی و سازماندهی، جنبههای عملی مییابد و شور لازم را در ضرورت تغییر کلان میان حاملان انقلاب ملی بر میانگیزاند. این به نوبه خود پیشدرآمدی است به برهم زدن توازن نیرو به سود انقلاب ملی و ملتی که در خیابانهای کشور بارِ سنگین مبارزه را در تقابل با دستگاه سرکوب به دوش میکشند. بدیهی است بخش قابل توجهی از این فرایند که انقلاب ملی را در مقام یک مجموعه بهم پیوسته استحکام میبخشد، نیازمند وجود رهبری است. هیچ انقلابی بدون رهبری پیروز نمیشود. رهبری انقلاب را مردم در جریان خیزشها فرا میخوانند. با تداوم این فراخوان ملی در یک بازه زمانی طولانی و در پهنهای سراسری، رهبری انقلاب تثبیت میشود.
برای پایهریزی این اقتدار سیاسی و همچنین اِعمال آن در میدان تا در تداوم منطقی خود، بتواند توازن نیروها را به نفع ملت تغییر دهد، تشکیل یک سازمان مبارزه ضروری است. این سازمان مبارزه میتواند بر اساس ائتلافِ گروههای همسو، که بر سر اصول بنیادین مورد اشاره در بالا توافق دارند، شکل بگیرد. مهمترین فعالیتهایی که این سازمان مبارزه بایستی در روند مبارزه عملی پی بگیرد، بطور کلی در موارد زیر، قابل اشاره است. بدیهی است چگونگی اجرای هر کدام از این موارد میبایست توسط خود گروهها و با توجه به مختصات زمانی و مکانی مورد بحث قرار گرفته و اجرا شود. به عبارت دیگر، این موارد، پیشنهاداتی ناشی از تجارب عملی و مشاهدات عینی هستند که در اینجا ارائه میشوند:
• هدف از مبارزه نیروهای ملی ناممکن کردن تداوم حکمرانی جمهوری اسلامی است از جمله با از کار انداختن دستگاه سرکوب. از این رو، تاکتیکهایی مانند برپاکردن اعتراضات محلهمحور، پیوند اعتراضات محلات به یکدیگر، کمک به تشکیل «میدان میلیونی» و در نهایت فتح خیابانها، راههایی برای رسیدن به این هدف هستند.
• تلاش برای تغییر نگرش، ریزش، جلب اعتماد و در نهایت هموارسازی زمینه برای پیوستن نیروهای نظامی و اداری به انقلاب ملی
• کمک به شکلگیری اعتصابات صنفی اعم از کارگری و اداری و پشتیبانی همهجانبه از این اعتصابات
• کمک به تأمین اینترنت آزاد و امن برای درهم شکستن فضای سانسور درون کشور و کمک به گردش آزاد اطلاعات
• از میان بردن امکان دسترسی جمهوری اسلامی در تأمین ابزارهای سرکوب از بازارهای جهانی
• ارائه چشماندازی روشن از آیندهی بدون جمهوری اسلامی برای همه ایرانیان از طریق نقشه راهِ چگونگی تامین امنیت و ثبات و مقدمات بازسازی کشور
• سازماندهی ایرانیان خارج کشور برای برگزاری تجمعات گسترده و دیگر کنشهای ممکن برای کمک به بازتاب مبارزات درون کشور، و نیز رایزنی و ارتباط با دولتها و رسانههای خارجی برای آگاه ساختن آنها از ماهیت و اهداف پیکار ملی ایرانیان
پس از پیروزی در پیکار ملی علیه جمهوری اسلامی، و به پشتوانه همبستگی فراگیر، بایسته است تا سازمان مبارزه نقشی موثر در کمک به دولت موقت برای اداره امور مردم در دوران گذار بازی کند؛ این نقش موثر میتواند در مسائلی چون رفع نیازهای ضروری جامعه، تأمین امنیت کشور، و هموارساختن زمینههای حقوقی مناسب و لازم برای پشت سر گذشتن موفق دوران انتقال، نمود پیدا کند.
تمام تلاش ما برای رسیدن به آن مرحله تاریخی است که ملت ایران بتواند بار دیگر سرنوشت و حاکمیت ملی خود را به دست بگیرد.
پاینده ایران
شنبه ۳ تیرماه ۱۴۰۲ / ۲۴ ژوئن ۲۰۲۳
امضا کنندگان:
روشنک آسترکی
عبدالرضا احمدی
محمود ابطحی
الهه بقراط
لیلی بازرگان
مهدی حاجتی
امین سوفیامهر
بابک شکرآبی
حامد شیبانیراد
سعید قاسمینژاد
حجت کلاشی
علیرضا کیانی
بهزاد مهرانی
فرخنده مدرس
شاهین نجفی