بروز پدیده «راهزنی» و سرقت از اتومبیلها و اتوبوسها مدتهاست که برخی جادههای ایران را به شدت ناامن کرده است. ناامنی در شهرها نیز افزایش یافته و در یک مورد گزارشهایی از ربودن زنان و دختران و بریدن موهای آنها برای فروش حکایت دارد.
پدیدههای نوظهور و تکاندهندهای در ایران به دلیل فقر رواج یافته و در روزهای گذشته گزارشها از ناامن شدن برخی جادههای کشور به دلیل راهزنی حکایت دارند.
خبرگزاری «مهر» امروز چهارشنبه ۱۴ تیر ۱۴۰۲ در گزارشی از پدیده راهزنی و همچنین سرقت اتومبیلهای عبوری در ماههای اخیر در جادههای کشور از جمله در استان کرمان خبر داده است.
یکی از رانندگان اتوبوس تهران- ایرانشهر خبر از حمله راهزنان به اتوبوساش داده است. او گفته که «ساعت یک و نیم شب ۱۲ تیرماه در محدوده پل هشتصد متری حوزه استحفاظی شهرستان ریگان از توابع استان کرمان در حال رانندگی بودم که عدهای از افراد با پرتاب سنگ و شکستن شیشههای اتوبوس قصد توقف اتوبوس را در این مسیر داشتند.»
این راننده افزوده «اما چون پیش از این شنیده بودم که رانندگان اتوبوسهای دیگری در موقعیت مشابه مورد خفتگیری واقع شدهاند و سارقان با این حربه اتوبوس آنها را متوقف کرده و اموال مسافران را دزدیدهاند از توقف خودداری کرده و با سرعت به راهم ادامه دادم تا زمانی که دیگر آنها را ندیدم.»
به گفته این راننده اگر سنگهای پرتاب شده باعث شکسته شدن شیشه اتوبوس شود و به صورت راننده برخورد کند، قطعاً اتفاق ناگواری برای همه مسافران رخ میدهد. با این حال راهزنان با چنین حرکتی، قصد به یغما بردن اموال مسافران را دارند و تا کنون چندین بار گزارش شده که روال دزدی راهزنان در آن منطقه به همین صورت بوده است.
او افزوده که عمده رانندگان زمانی که به اولین مرکز نیروی انتظامی میرسند موضوع را گزارش میکنند و طبیعتاً نیروی انتظامی هم تلاش خود را برای دستگیری سارقان آغاز میکنند «اما این اتفاق برای ما احساس ناامنی در این منطقه به وجود آورده است.»
حسین ترکیان رئیس پلیس آگاهی استان اصفهان نیز روز سهشنبه ۱۳ تیرماه ۱۴۰۲ از دستگیری هفت نفر که در اتوبوسهای «بیآرتی» اقدام به جیببری میکردند خبر داد.
وی با بیان اینکه متهمان دستگیرشده به ۶۵ فقره جیببُری و سرقت تلفن همراه در اتوبوسهای بیآرتی اعتراف کردند، گفت که «با راهنمایی متهمان ۲ مالخر اموال مسروقه نیز دستگیر و تمامی این افراد به همراه پرونده برای انجام اقدامات قانونی تحویل مرجع قضایی شدند.»
همزمان سردار رهامبخش حبیبی فرمانده نیروی انتظامی استان فارس خبر داد که فردی ۳۵ ساله با یک قبضه اسلحه گرم وارد یک داروخانه در شهرک صدرای شیراز شد و به قصد اخاذی، پنج نفر از کارکنان داروخانه و شهروندان حاضر را به گروگان گرفت.
سردار رهامبخش حبیبی افزوده که پس از درگیری پلیس با فرد گروگانگیر، او کشته شد و گروگانها در سلامت آزاد شدند.
در قرچک استان تهران نیز ۱۵ شهروند در پی آدمربایی به گروگان گرفته شدند. سردار دلاور القاصی مهر فرمانده انتظامی شرق تهران درباره این حادثه گفته که «در پی گزارش یک فقره فقدانی مشکوک به آدمربایی در شهرستان قرچک، پیگیری موضوع به صورت ویژه در دستور کار مأموران پلیس آگاهی قرار گرفت.»
فرمانده انتظامی شرق تهران افزوده که «شاکی پس از چند روز مجدداً به پلیس آگاهی قرچک مراجعه و اعلام داشته که با وی طی دو مرحله تماس تلفنی، در ازای آزادی برادرش درخواست مبلغ به ترتیب ۲ هزار و ۶ هزار دلار وجه نقد کردهاند که بعد از تهیه، وجه درخواستی را تحویل آنان داده است.»
این مقام نیروی انتظامی گفته که مأموران پلیس آگاهی با انجام اقدامات فنی و پلیسی و اطلاعاتی موفق به شناسایی متهمان و مخفیگاه آنان واقع در خیابان شریعتی تهران شدند که پس از هماهنگی با مقام قضائی با انجام یک عملیات منسجم و غافلگیرانه سرکرده باند و ۴ نفر از اعضا باند آدمرباها که همگی اتباع کشورهای همسایه بودند دستگیر و ۱۵ گروگان بدون هیچگونه خسارت مالی و جانی از بند گروگانگیران رها و به پلیس آگاهی منتقل کردند.
گزارش دیگری با عنوان «دختران نوجوان با موی بلند قربانی دزدی عجیب در تهران» نیز حکایت از ربودن دختران دانشآموز با موهای بلند دارد. هدف از ربودن این دختران بریدن موی آنها برای فروش بوده است.
ستایش، دختر ۱۰ ساله و یکی از قربانیان، گفته «از مدرسه به سمت خانه میآمدم، مدل ماشین را بلد نبودم؛ اما شیشههای دودی داشت. با نشاندادن چاقو من را سوار ماشین کردند… یک خانم و یک آقا بودند. وقتی سوار شدم، دو دختر دیگر هم در ماشین بودند و فقط گریه میکردند. مرد سیاه و بزرگ با چاقوی بزرگ تهدید میکرد کسی حرف نزند. چند محله که دور شدیم کاغذی را برد تا چند نفر امضا کنند و دوباره سوار ماشین شد، کمی که گذشت همان مرد کیسهای دستهدار برداشت و موی هر سه نفر ما را با قیچی برید و آن را گره زد. داخل ماشین پر از کیسه مو بود… موهای مشکی، طلایی، قرمز، همه رنگ بود.»
ستایش گفته که «کیسه دستهداری برداشت و موی هر سه نفر ما را با قیچی برید و آن را گره زد. داخل ماشین پر از مو بود … موهای مشکی، طلایی، قرمز، همه رنگی بود. با چاقوی بزرگی تهدیدمان کرد تا کسی حرف نزند.»
به گفته ستایش، ماشین پر از کیسههایی حاوی موهای رنگی بوده و دو دختر دیگر که از سرنوشت آنها خبری نیست نیز داخل ماشین بودند.
آدمربایی و راهزنی، در کنار فروش اعضای بدن، فروش فرزند، رحم اجارهای، تنفروشی، گورخوابی و اتوبوسخوابی از جمله آثار گسترش فقر در جامعه ایران است.
در هفته جاری گزارش دیگری درباره وقوع قتل در پی دعوا بر سر قیمت مرغ میان یک مرغفروش و یک شهروند خریدار منتشر شد. سرهنگ محسن سلیمانی جانشین فرماندهی انتظامی شهرستان چالوس از وقوع «یک فقره قتل» در بخش مرزنآباد چالوس خبر داده و تأیید کرده که «این حادثه بر اثر مشاجره بر سر قیمت گوشت مرغ میان مسافر و فروشنده رخ داد که منجر به قتل مرغفروش شد.»
سرهنگ محسن سلیمانی با بیان اینکه «به علت شدت جراحات ضربههای چاقو، فروشنده مرغ در دم جان باخت» توضیح داده که «خانواده این مسافر [قاتل] به قصد خریدن مرغ به یکی از مرغفروشیهای این منطقه مراجعه میکنند که جرّ و بحث بر سر قیمت مرغ بین فروشنده و خریدار اتفاق میافتد و مرد مسافر با چاقو به سمت فروشنده حمله و او را مجروح میکند و فروشنده جان می بازد.»
افزایش قیمتها در کنار کاهش ارزش پول ملی و درآمدهای ناچیز و بیارزش اقشار حقوقبگیر سبب گستردهتر شدن فقر در جامعه شده است.
حجت میرزایی پژوهشگر اقتصادی اردیبهشت امسال گزارش داد که نرخ فقر در برخی استانهای ایران به شرایط نگرانکنندهای رسیده بطوری که بیشتر از ۸۰ درصد جامعه روستایی و ۴۵ درصد جامعه شهری سیستان و بلوچستان فقیر هستند و زمان تخصیص یارانه معیشتی، تقریبا تمام ساکنان این استان بجز گروه بسیار کوچکی مستحق یارانه شناخته شدند.
به گفته این پژوهشگر اقتصاد، بیشتر از ۵۰ درصد جمعیت چابهار، ۴۰ درصد جمعیت بندرعباس و ۳۰ تا ۳۵ درصد جمعیت مشهد حاشیهنشین هستند. همچنین فقر خشن به حدی رسیده که بر اساس گزارش وزارت راه و شهرسازی، دهک اول درآمدی برای خانهدار شدن به ۲۴۸ سال زمان نیاز دارد.
حجت میرزایی گفته که بر اساس گزارشی که در سال ۱۴۰۰ برای وزارت کار تهیه شده، میزان فعالیتهای انسانستیز غیررسمی مانند کولبری، شوتیها، زبالهگردی و … به ۴۰ درصد و در برخی استانها به ۶۰ درصد رسیده است.
کارشناسان اقتصادی همواره نسبت به فقر گسترده در جامعه که عامل آن عملکرد ناکارآمد اقتصادی جمهوری اسلامی است هشدار میدهند. فرشاد مومنی اقتصاددان و نزدیک به جناح کارگزاران جمهوری اسلامی نیز امروز سهشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۲ گفته که طی دهه ۹۰ و در کمتر از سه سال، جمعیت فقرا دو برابر شد.
فرشاد مومنی افزوده «سیاست شوک درمانی، سیاست فقرزا و فلاکت زا است و حکومت باید به هوش بیاید!در حالی که طی هفتاد سال برنامه ریزی توسعه ای ایران در گذشته، ده ها سال طول می کشید تا جمعیت فقیر کشور دو برابر شود. در دهه ۱۳۹۰ ظرف کمتر از سه سال، اندازه جمعیت فقیر کشور دو برابر شده است.»
به گفته این اقتصاددان «عین همین مسئله برای محیط زیست وجود دارد. گزارشهای رسمی میگوید در سه سال اخیر، ایران حدود ۶۶ رتبه در رنکنیگ بینالمللی به سمت بحرانزدهترین کشورها در زمینه محیط زیستی سقوط کرده است. در واقع تغییر اقلیمی که به واسطه این سهل انگاری ها به ایران تحمیل شده، باعث شده است که در معرض چه فجایع عظیمی باشیم.