گزارشی درباره یک نمایشنامه‌خوانی مجازی

- محسن زارع کارگردان و بازیگر تئاتر: «این بیان هنری که بازیگران در مکان‌های مختلف و حتی از چند کشور  حضور داشته باشند و همزمان نمایشی را در فضای مجازی با یکدیگر اجرا کنند، برای نخستین بار  در دوران کووید شکل گرفت.»
- «من نهایت سعی خودم را کردم که در نمایشنامه‌خوانی‌های مجازی که ارائه دادیم از تمام امکاناتی که نرم‌افزار «زوم» در اختیار تئاتر می‌تواند بگذارد استفاده کنم و از نمایشنامه‌خوانی صِرف به سوی اجرای تئاتری بروم.»
- «امروز که امکان اجرای روی صحنه وجود دارد، به راستی صحنه چیز دیگریست و لذت‌بخش‌تر است. حس درونی ما تئاتری‌ها در نهایت آنست که، چه به عنوان بازیگر و چه کارگردان، روی صحنه باشیم. آن نفس به نفس بودن با همبازی، با کارگردان و حس حضور تماشاگر چیز دیگری است.»

یکشنبه ۸ مرداد ۱۴۰۲ برابر با ۳۰ ژوئیه ۲۰۲۳


نمایشنامه‌خوانی یک اقدام فرهنگی و هنری است که پیش از پاندمی کرونا نیز با حضور علاقمندان به تئاتر و نمایش به ویژه در خارج ایران برگزار می‌شد اگرچه نه به صورت گسترده. در تقریبا سه سال شیوع بیماری کووید۱۹ و آغاز قرنطینه‌های خانگی و محدودیت‌های اجتماعی، این  هنر که از طریق اینترنت نیز به خوبی قابل اجرا بود، گسترش یافت و دست‌اندرکاران تئاتر از جمله در میان ایرانیان خارج کشور بیش از گذشته به آن روی آوردند.

در ارتباط با این موضوع با  محسن زارع کارگردان و بازیگر تئاتر گفتگو کردیم تا مروری بر کارهای ابتکاری‌ او در زمینه نمایشنامه‌خوانی مجازی داشته باشیم. همراه با مرور این کارها، محسن زارع از امکانات بیانی که در فضای مجازی از جمله به وسیله «زوم» وجود دارد صحبت می‌کند.

گزارش منتشرنشده‌ای از ترور مستر باربارا

-آقای زارع، شما در استفاده از امکانات مجازی تلاش کردید فراتر از نمایشنامه‌خوانی صِرف بروید و با ابتکاراتی از امکانات بیانی و تصویری نرم‌افزارهای مانند «زوم» استفاده کنید. آیا دیگر محافل تئاتری ایرانی نیز در این زمینه فعال بوده‌اند؟

-نمایشنامه‌خوانی قبل از کووید۱۹ به صورت حضوری در مقابل تماشاگر انجام می‌شد. ولی فکر نمی‌کنم که نمایشنامه‌خوانی از طریق زوم و به این گستردگی نظیر داشته باشد و احتمالاً این اولین بار در تئاتر بوده یا من دست‌کم اطلاعی درباره چنین فعالیتی پیش از کرونا ندارم. این بیان هنری که بازیگران در مکان‌های مختلف و حتی از چند کشور  حضور داشته باشند و همزمان نمایشی را در فضای مجازی با یکدیگر اجرا کنند، برای نخستین بار  در دوران کووید شکل گرفت.

محسن زارع

من در اوایل فقط بیننده‌ی این نمایشنامه‌خوانی‌ها بودم که به ویژه در اوایل بسیار ساده برگزار می‌شد. دوتا بازیگر در دو مکان مختلف متن جلویشان بود. یکی فرضاً در برابر کتابخانه‌اش و دیگری در اتاق نشیمن نشسته بودند و داشتند با همدیگر نمایشنامه  را می‌خواندند و حداکثر سعی می‌کردند که از توانایی فن بیان خود استفاده کنند. تا اینکه خانم سوسن فرخ‌ نیای عزیز پیشنهاد کرد که من هم در این زمینه کاری ارائه بدهم. اولین چیزی که در این اجرا از نمایشی با عنوان «خرده جنایت‌های زناشوهری» اثر اریک امانوئل اشمیت به ذهن من خطور کرد، این بود که برای تجربه‌ی اول سه بازیگر را بیاورم و کنار همدیگر بنشانم و با دادن لباس‌های خاص به نمایشنامه‌خوانان، عنصر لباس را نیز به نمایشنامه‌خوانی مجازی اضافه کنم و یک فضای خاص در خانه خودم ایجاد کنم. این نمایشنامه‌خوانی به صورت مجازی برای بینندگان در سراسر دنیا پخش شد. این اولین آزمایش من در این زمینه بود که برایم بسیار لذت‌بخش و شیرین بود.

در تجربه دوم با عنوان «بر پهنه دریا» از سینما من یک اصل را که «خط فرضی» است به کار گرفتم. خط فرضی خطی میان دو بازیگر در سینما و یا بین یک مصاحبه‌کننده و یک مصاحبه‌شونده در تلویزیون است که کنار هم نشسته‌اند و یا ایستاده‌اند.  دوربین و یا دوربین‌هایی که از اینها  تصویربرداری می‌کنند بر اساس این اصل دستور سینمایی و تلویزیونی باید همواره در یک طرف خط فرضی قرار داشته باشند وگرنه برای تماشاگر معلوم نمی‌شود که آنها بهم نگاه می‌کنند.

در «دستور زبان سینمایی» و نیز تلویزیونی فضایی که نگاه مجری و یا بازیگر به آنطرف است باید بیشتر از فضای پشت سر او باشد. بنابراین وقتی دو بازیگر در دو کادر متوالی در نقاط مقابل هم قرار دارند و به فضای خالی در برابر خود نگاه می‌کنند، مشخص می‌شود که آنها به همدیگر نگاه می‌کنند. با توجه به این اصل «دستور زبان سینمایی و تلویزیونی» من از پنج بازیگر که در چند نقطه‌ی مختلف قرار داشتند این خط فرضی را برای همه‌شان گذاشتم  تا دوربین لپ‌تاپ را به عنوان یک دوربین فیلمبرداری در نظر داشته باشند یعنی خواستم که از تصویر دوبُعدی به طرف تصویری که تصور سه بُعدی ایجاد می‌کند حرکت کنم.

نوآوری دیگر که در این اجرا به کار گرفتیم، حذف متن از جلوی بازیگر بود. یعنی از بازیگر خواستم که متن را حفظ کند.

در تجربه سوم که «مادام کامیون» نام دارد، یک عنصر جدید اضافه کردم. نمایش دو کاراکتر داشت و من خواستم که با کنار هم قرار دادن دو بازیگر عنصر سکوت را که در تئاتر زنده عنصر مهمی‌ است در اجرای مجازی وارد کنم. می‌دانید که در «زوم» تا وقتی یک بازیگر سخن نمی‌گوید دوربین روی او نمی‌افتد. بنابراین بازی در سکوت نمی‌توانست شکل بگیرد.  برای این منطور من از اسپات لایت استفاده کردم و سعی کردم بازی در سکوت  بازیگران را به نمایش بگذارم که این خود یک نقطه عطف در اینگونه نمایشنامه‌خوانی بود.

تجربه‌ی بعدی، بخش کوتاهی از «خرده جنایت‌های زناشوهری» بود  که البته کارگردانی آنرا آقای سید اشرف طباطبایی انجام داده بود. اینبار با استفاده از اسپات لایت تصوری ایجاد شد که در ظاهر دو بازیگر در کنار هم در یک مکان قرار داشتند در حالی که در دو کشور مختلف بودند. یعنی پس زمینه دو طرف را بسیار زیاد به یکدیگر شبیه کردیم.

در کار بعدی با عنوان «لمس لحظه‌های بی‌تو» من که تمام امکانات زوم را مدتی مطالعه کرده بود تلاش کردم آنها را به کار بگیرم. مثلاً موسیقی را وارد اجرا کردم و یا اینکه از به اشتراک گذاشتن موسیقی و ویدئو استفاده کرده و ورود و خروج بازیگران را با توجه به اسپات لایت‌ها انجام دادم. در این اجرا مانند آن بود که من  پشت یک میز تدوین و یا میکسر تصویر تلویزیونی نشسته‌ام و این کارها را انجام می‌دهم. پس‌زمینه‌های مختلفی را برای نشان دادن مکان‌های مختلف به کار گرفتم و تعدد صحنه را با تغییر پس‌زمینه‌ها نشان دادم. خلاصه اینکه بیشترین امکانات زوم در این اجرا به کار گرفته شد و آن را به رتبه اول مسابقه نمایشنامه‌خوانی مجازی رساند.

video
play-rounded-fill

-به این ترتیب شما با استفاده‌ی ابتدایی از «زوم» به نوآوری رسیدید…

-بله، همینطور است. کار بعدی من عنوانش «خواب یخی» و تک بازیگر بود؛ بازیگر هم در دوبی بود. آنجا اتاق این بازیگر را تبدیل به صحنه‌ی نمایش کردیم تا از نمایشنامه‌خوانی یک پله بیشتر به طرف نمایش واقعی حرکت کنیم.  تخت بازیگر را تبدیل به خود صحنه کردیم و بازیگر که یک دختر  بود روی تخت‌اش بازی می‌کرد.  در عین حال لانگ شات و کلوزآپ را نیز به کار گرفتم. بازیگر در جاهایی که به دوربین نزدیک می‌شد، کلوزآپ داشتیم  و چون احتیاج به چهره‌اش در همان دیالوگ داشتیم، یعنی صحنه بین لانگ شات و مدیوم شات و کلوزآپ متغیر بود، این کار از طریق حرکت بازیگر انجام می‌شد.

-یعنی اجرای مجازی را با میزانس تکمیل کردید. تازه‌ترین کار مجازی شما چیست؟

-عنوانش «گزارش منتشرنشده‌ای از ترور مستر باربارا» است که با بازیگران و جلوه‌های ویژه از جمله استفاده از دود و فضایی که به وجود آورده بودم اجرا تبدیل به یک کار تصویری و سینمایی شد. در این نمایشنامه لازم نبود که بازیگران با هم مرتبط باشند. هرکدام مونولوگ‌های خودشان را جدا از همدیکر در فضای نمایشی مختلف می‌گفتند.

به هر حال من نهایت سعی خودم را کردم که در نمایشنامه‌خوانی‌های مجازی که ارائه دادیم از تمام امکاناتی که نرم‌افزار «زوم» در اختیار تئاتر می‌تواند بگذارد استفاده کنم و از نمایشنامه‌خوانی صِرف به سوی اجرای تئاتری بروم.

-آیا از این تجربه آیا راضی هستید؟ و آیا ممکن است باز هم با وجود اینکه ضرورتی وجود ندارد، باز نمایش و نمایشنامه‌خوانی‌های مجازی اجرا کنید در حالی که در هر اجرا نمی‌دانید چه تعداد تماشاگر دارید؟

-خُب با توجه به شرایط کووید، این کارها لازم بود. من از این اجراها رضایت هم دارم و هنوز هم که گاهی آنها را تماشا می‌کنم  می‌بینم که تجربه‌های خوبی بودند و خلاقیت در آنها وجود داشته. اما امروز که امکان اجرای روی صحنه وجود دارد، به راستی صحنه چیز دیگریست و لذت‌بخش‌تر است. حس درونی ما تئاتری‌ها در نهایت آنست که، چه به عنوان بازیگر و چه کارگردان، روی صحنه باشیم. آن نفس به نفس بودن با همبازی، با کارگردان و حس حضور تماشاگر چیز دیگری است.

-فکر می‌کنید کارهای نمایشی به صورت مجازی ادامه خواهد داشت یا فراموش خواهد شد؟

-ای کاش یک پلتفرم ویژه برای فعالیت‌های تئاتری با امکانات خاص نمایش طراحی می‌شد. «زوم» عمدتا برای کنفرانس و جلسه است و امکاناتش برای تئاتر محدود است. مانند اجرای نمایش روی یک صحنه‌ی بسیار کوچک است که امکانات لازم را برای یک تئاتر خود ندارد. اگر چنین پلتفرمی‌ ساخته شود، گمان می‌کنم که اجراهای مجازی ادامه پیدا کند ولی با امکانات نمایشی محدود «زوم» به نظرم ادامه نخواهد داشت.

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۳ / معدل امتیاز: ۳

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=326297