هفتاد سال پیش، در روز چهارشنبه، ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و همزمان با سقوط دولت ملی دکتر محمد مصدق و آغاز یکربع قرن دیکتاتوری، خودکامگی و فرمانروایی فردی شاه، شالوده “فتنه خمینی” نیز ریخته شد.
مصدق، از اردیبهشت ۱۳۳۰ تا مرداد ۱۳۳۲ در دو جبهه با دشمنان قسمخورده حاکمیت ملت و استقلال سیاسی و اقتصادی ایران روبرو بود:
۱ – در خارج با گرگ پیر و زخمخورده دولت استعماری انگلیس، همانطور که آنتونی ایدن در خاطراتش مینویسد، همواره در فکر گرفتن انتقام از ایرانیان به خاطر ملی کردن صنعت نفت کشور و از دست دادن درآمد هنگفت از فروش آن بسر میبرد و قدرت تازهنفس یعنی دولت آمریکا نیز بمنظور نفوذ در شئونات مملکت به صحنه وارد شده و در تبانی علیه ایران و ایرانی شرکت داشت.
۲ – در داخل با دربار ، میر سید محمد بهبهانی و فدائیان اسلام به رهبری سید ابوالقاسم کاشانی.
کرمیت روزولت جونیور، رئیس شعبه خاورمیانه سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا – سیا – و یکی از طراحان اصلی کودتا در خاطراتش در ضمن اشاره به پیدا شدن نگرانی سازمانهای دولتی آمریکا نسبت به مصدق از شهریور ۱۳۳۰ ببعد، مینویسد که کارگزاران شرکت سابق نفت (شرکت نفت ایران و انگلیس)، در حالیکه به هیچ چیز جز برانداختن مصدق نمیاندیشیدند، با وی تماس گرفته و خواسته بودند که نقشه سرنگونی مصدق را مشترکاً بررسی کنند؛ امری که انجام گرفت و به کودتای انگلیسی – آمریکایی منتهی شد.
یکی از نکات قابل توجه در مورد دخالت مستقیم دربار و بالاخص محمد رضاشاه در جریان کودتا سفر ناگهانی و مخفیانه شاه به خارج از کشور (بغداد) و بدون رعایت موازین قانونی بود؛ امری که کرمیت روزولت جونیور.از آن اطلاع داشت.
شاه در حالی که کودتا انجام گرفته، خانه مصدق ویران گشته و حاکمیت ملی نیز لگدمال شده بود روز دوشنبه، ۳۱ مرداد به ایران بازگشت؛ به نشان قدردانی و تشکر صورت سید ابوالقاسم کاشانی، رهبر فدائیان اسلام را بوسید؛ روز اول شهریور کرمیت روزولت جونیور را در کاخ سعدآباد پذیرفت و بهاو گفتت:
“من تاج وتختم را از برکت خداوند، ملتم و ارتشم و شما دارم”.
میدانیم که ملت ایران، برخلاف حضورِ حماسهآفرینش در سی تیر ۱۳۳۰، در جریان کودتای ننگین ۲۸ مرداد به خیابان نیامد و کودتاچیان با بسیج اراذل و اوباش بسرکردگی شعبان جعفری معروف به شعبان بیمخ و باجگیرانی نظیر طیب حاجرضایی و پخش پول فراوان میان “قمه قدارهکَشها” با ارعاب کسبه و افرادی که برای انجام کارهای روزمره مجبور به خروج از خانه بودند ممکن شد و ملت شریف ایران نه، در خروج شاه مؤثر بود و نه، هنگام بازگشت وی به کشور دستافشانی و پایکوبی کرد.
هممیهنان گرامی،
در حالی که مقامات رسمی دولتی انگلیس و آمریکا به دخالت خویش در کودتای ۲۸ مرداد و مسئولیتی که در قبال ملت شریف ایران دارند معترفند؛ مجموعه طیف طرفداران گوناگون نظام سلطنتی که برخی نیز از عنوان “مشروطه” استفاده میکنند، آن واقعه ویرانگر و متضاد با نظام مشروطه را «قیام ملی!» مینامند یا در آنباره سکوت میکنند.
حاکمیت برخاسته از کودتا در طی یکربع قرن آزادی بیان و قلم را که مصدق تأمین کرده بود بکنار زد؛ کوچکترین روزنه حضور در عرصه سیاسی را بروی شخصیتها و نیروهای ملی بست و در عوض، تریبون مسجد و منبر را در اختیار اعقاب شیخ فضلالله نوری گذاشت
در اوضاعی که جمهوری اسلامی بسرعت بسوی نابودی میرود، راهنمای نیروهای ایراندوست، آزادیخواه و ملیگرا در دوران گذار از رژیم توتالیتر دینی به دموکراسی، دکترین محمد مصدق و پیرو راستین او شاپور بختیار است که در شعارهای: “حاکمیت ملی”، پاسداری از “تمامیت ارضی” و “جدایی کامل دین از دولت” خلاصه میشود.
هفتاد سال پیش، در روز چهارشنبه، ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و همزمان با سقوط دولت ملی دکتر محمد مصدق و آغاز یکربع قرن دیکتاتوری، خودکامگی و فرمانروایی فردی شاه، شالوده “فتنه خمینی” نیز ریخته شد.
خانه تاریکی که بر آن شالوده گذاشته شده باید نابود شود و این “مهم” در گرو اتحاد همه نیروهای اصیل ایراندوست، آزادیخواه و دموکرات میباشد.
ایران هرگز نخواهد مرد
نهضت مقاومت ملی ایران
جمعه، ۲۸ مرداد ۱۴۰۲ / ۱۹ اوت ۲۰۲۳