کامیار بهرنگ- چهارشنبه شب در کابل یک حمله انتحاری جان ۷ کارمند «کابورا پروداکشن» را گرفت. بنا به گزارشهای منتشر شده از سوی رسانههای داخلی افغانستان این عملیات تروریستی توسط طالبان انجام شده است.
کابورا پرودکشن یکی از موسسات تولیدی است که با تلویزیون طلوع، طلوع نیوز، لمر، رادیوهای آرمان، اراکوزیا همکاری داشته است.
محمد جواد حسینی، تدوینگر ویدیو، زینب میرزایی، محمد علی محمدی و مریم ابراهیمی از گروه دوبله، مهری عزیزی از بخش گرافیک، حسین امیری از بخش طراحی صحنه و محمد حسین راننده این گروه تلویزیونی، کسانی بودند که جان خود را در این حمله انتحاری از دست دادند.
عبدالله عبدالله رئیس اجرائی حکومت وحدت ملی افغانستان در دیداری با مجروحان و جان به دربردگان این عملیات تروریستی، «آزادی بیان را دستاورد مردم افغانستان در ۱۴ سال گذشته» دانسته و تاکید کرده است که «دستاوردهای مردم افغانستان با هیچ چیز معامله نخواهد شد». اشرف غنی رییس جمهوری افغانستان نیز در سخنرانی جداگانهای این حمله را به شدت محکوم کرده است.
سازمان گزارشگران بدون مرز نیز با انتشار اطلاعیهای از قول کریستف دولوار دبیر اول این سازمان اعلام کرده است: «در همه جای جهان روزنامهنگاران به هدف حملهها تبدیل شدهاند، اما زین پس گویا حملهها به صورت گروهی انجام میشود. جهادگران از بدترین دشمنان آزادی مطبوعات هستند. مانند پاریس در سال گذشته قاتلان بر آن شدهاند به یک رسانه از روی کینه به نشریاتش و برای آزادی بیاناش حمله کنند. ما از مقامات مسئول میخواهیم که همه توان خود را برای بازداشت فوری آمران این حمله به کار گیرند».
برای بررسی این عملیات تروریستی و پرسشهای پیرامون پیامدهای آن به سراغ مسلم شیرزاد، مدیر بخش سیاسی تلویزیون طلوع و نویسنده کتاب «طالبان پشت نقاب» رفتم.
– آقای شیرزاد شما انگیزههای این عملیات تروریستی را چه میدانید؟
– من فکر میکنم طالبان پس از یک دهه به این درک رسیده است که دشمن اصلی آنها کسانی هستند که میتوانند به روی ذهنیت میلیونها انسان کار کرده و فکر آنها را تغییر دهند، آنها چه کسانی هستند؟ به یقین روزنامهنگاران و کسانی که در رسانهها و تلویزیونهای افغانستان فعالیت میکنند. تلویزیونهایی که میتوانند در مسیرهای مختلف میلیونها جوان را به سمت و سویی مشخص هدایت کنند، دید افراطی و سوء برداشت طالبانی از اسلام را به رخ مردم بکشانند، نشان دهند که چه جنایاتی به نام اسلام انجام میشود و چگونه دین به عنوان ابزار در اختیار نیروهای تروریستی قرار گرفته است. پس به همین دلیل و بخصوص پس از اتفاقاتی که در قندوز رخ داد چهرهی خشن و چهرهی وارونهای که آنان از اسلام نشان میدهند بازتاب بسیار گستردهای در رسانهها بخصوص تلویزیون طلوع داشت. این بازتاب از لحاظ اخلاقی به چهرهی طالبان در میان افکار عمومی ضربه زد و حالا آنها میخواستند بعد از مدتها تهدید، فضایی را به وجود بیاورند که روزنامهنگاران نتوانند به راحتی و آزادی به کار خود ادامه دهند تا افکار عمومی کمتر از جنایات طالبانی با خبر شوند.
– این حمله درست زمانی انجام میشود که دولت وحدت ملی بارها به موضوع گفتگوهای صلح تاکید کرده و در همین روزها اشرف غنی به داووس رفته است تا در مجمع جهانی اقتصاد از این گفتگوها در سطح جهانی سخن به میان آورد. به نظر شما این حملات چه پیامی برای گفتگوهای صلح خواهد داشت؟
– زمانیکه ما میخواهیم در مورد چگونگی رسیدن به صلح صحبت کنیم باید بفهمیم که فکر جانب مقابل ما چیست؟ آیا آن سوی میز به صلح اعتقادی دارد؟ آیا به زندگی انسانی معتقد است؟ آیا چیزی به نام گفتگو و مناظره میشناسد؟ آیا چیزی به نام روش انسانمداری میشناسد؟ متاسفانه رفتار نیروهای طالبان تا امروز نشان داده است که به هیچ یک از این پرسشها پاسخ مثبتی ندارد. با این دیدگاه گفتگویی که توسط دولت سابق افغانستان آغاز شد و امروز نیز توسط دولت وحدت ملی پیگیری میشود با این توجیه ادامه مییابد که ادامه یک جنگ فرسایشی ممکن نیست بنابراین باید به دنبال صلح برویم. اما پیام این عملیات تروریستی در پاسخ مستقیم به پرسش شما این است که طالبان میخواهد بگوید که ما هیچ اعتقادی به گفتگو و زندگی انسانی نداریم و فلسفه و ایدئولوژی ما خشونت و فقط خشونت است. این گروه میخواهد با رفتار خود باز هم نشان دهد که به زندگی مسالمتآمیز هیچ باوری ندارد.
نکته دوم البته به دولت افغانستان باز میگردد؛ آنها با اینکه به ظاهر واکنش بسیار تندی را نشان دادهاند اما برداشت من چیز دیگری است. گفتگوی صلح هیچگاه بر اساس واقعیتهای موجود در افغانستان نبوده است چراکه وقتی طرف شما آماده گفتگو نیست شما با چه کسی میخواهید گفتگو کنید؟ حالا امروز هم حکومت افغانستان چند روزی زیر سایه این نکوهش حاشیهروی میکند اما پس از مدتی آن را فراموش میکند و مجدد بحث اسلامآباد پیش میآید و از نقش پاکستان در گفتگوهای صلح سخن به میان میآورد. اگر دولت افغانستان از همین امروز برای سال آینده برنامهریزی نداشته باشد در فصل جنگ (فصل بهار) دوران بسیار خونینی را برای مردم و دولت افغانستان رقم خواهد زد.
– از سالهای گذشته تلویزیونهای مستقل در افغانستان بسیار مورد استقبال قرار گرفتهاند. با توجه به اینکه این رسانهها هر روز نقش پر رنگتری در زندگی مردم افغانستان پیدا میکنند واکنش مردم به این عملیات چه بود؟
– در این فاصلهی پس از انجام این جنایت، نظرات مردم را که مرور میکردم میبینم که مردم از گوشههای مختلف افغانستان بدون در نظر داشتن وابستگیهای قومی این عملیات را نکوهش کردند. حتی گاهی کسانیکه با برخی عملکرد رسانههای آزاد افغانستان بنا بر اعتقادات سنتی و یا دینی خود مخالف هستند نیز این عملیات تروریستی را محکوم کردند. فضا در افغانستان به نحوی است که مردم به هیچ عنوان دیگر نمیخواهند که فضای تکصدایی باشد. تنها امید مردم افغانستان امروز رسانههای آزاد و مستقل است، چندی پیش یک نظرسنجی انجام شده بود که نتایج آن نشان میدهد مردم امروز تنها به این رسانهها اعتماد دارند و به همین دلیل است که واکنشها به این جنایت هم بسیار تند و البته گسترده بود. همه یک صدا بودند و از نمایندگان مردم و نخبگان تا مردم عامه که حتی شاید سواد خواندن و نوشتن ندارند واکنش نشان دادند، آنها همه میگویند که برگشت به دوران سیاه طالبانی و آن دوران خفقان و ترس ممکن نیست. به باور من این صدا را میتوان این گونه ترجمه کرد که حملهی طالبان بزدلانه بود اما ما بزدل نیستیم.
– در برخی از صفحات اینترنتی و رسانههای اجتماعی که مرور میکردم برخی از نیروهایی که شاید هیچ ربطی هم به طالبان ندارند این کشتار را نه تنها محکوم نکردند بلکه آن را تشویق هم کردهاند. آنها میگویند کارهای این رسانهها مخالف اسلام است. شما خودتان در پاسخ پیش کمی توضیح دادید اما این موضوع را چقدر جدی و اثرگذار در افغانستان میدانید؟
– هر کاری که در میان مردم باشد و در واقع هر کار اجتماعی معمولا بر اساس فرمولهایی که بگوید دو بعلاوه دو میشود چهار تعریف نمیشود. پس طبیعی است که در هر فعالیتی یک سری هستند که به هر دلیلی از شما خوششان نمیآید. زمانی که از اسلام صحبت میکنیم میگویند برخی از فعالیتهای شما بر اساس آموزههای اسلامی نیست. من اینجا یک مصداقی را برای شما میگویم که شاید این بخش مفهوم شود، میگویند در یک زمانی و در جمهوری اسلامی ایران حکومت از مخالفان سیاسیاش خواست که میشود روی دُم ما پا نگذارید؟ مخالفان گفتند که صحبت شما قبول اما میشود بگویید که دُم شما تا کجاست؟! میخواهم بگویم وقتی شما بحثی را مطرح میکنید مبنی بر اینکه من مخالف فلان مساله هستم که در فلان برنامه مطرح شده است بسیار خوب، به عنوان یک روش انسانی بیا و در مورد آن مناظره کن. من خودم به عنوان یک گرداننده برنامه در تلویزیون طلوع چندین برنامه در طول پنج و نیم سال فعالیت داشتهام که در مورد آموزهها و ابزارگرایی دینی در افغانستان گفتگوهایی را به راه انداختم. دلیل این برنامهها مشخص است، مردم باید بفهمند کسی که در مورد دین صحبت میکند از کدام مرجع و منبع سخن میگوید، کسی که در مورد اسلام صحبت میکند مدرکاش چیست. آیا دین این است که شما میآیید بر اساس آموزههای خودتان انسانها را منفجر کنید؟ آیا دین این است که درست مانند آنچه در قندوز اتفاق افتاد، به دختران مردم تجاوز کنید؟ میخواهم بگویم روش انسانی برای به چالش کشیدن یک باور، فقط نشستن پشت میز گفتگو است، ما در این مورد زمینهسازی کردیم و حالا هم برای چنین گفتگوهایی زمینههای لازم را مساعد میکنیم. ما معتقد هستیم آنچه شما میگویید مخالف دین و فرهنگ است، قبول! اما بیایید با هم در این مورد مناظره کنیم و در انتها مردم داوری میکنند.
من اینجا باید این موضوع را حتما اشاره کنم. شما چگونه و بر اساس چه باور میآیید و جان ۷ نفری که نانآور خانواده بودهاند را میگیرید؟ ۷ نفری که به آنها با توجیه طالبانی، عنوان جاسوسی و فاحشهگری میزنند در حالی که شما تصاویر آنها را ببینید، خانوادهی بعضی از آنها برای ساعتها کار در ازاء دریافت ۲۰۰ تا ۳۰۰ دلار آمریکا در جایی زندگی میکند که از دید انسانی جایگاه پایینی محسوب شود. رانندهای که در این حادثه کشته شده است چند روز پیش به من گفته بود که آیا امکان آن وجود دارد که فرزند جواناش هم مشغول به کار شود چرا که او به تنهایی نمیتواند از پس هزینههای زندگی خانوادهاش برآید. تمام این کسانی که کشته شده بودند زندگی بسیار سطح پایینی داشتند، کسانیکه برای پیدا کردن لقمه نانی در رسانهها با عشق کار میکردند و پنج- شش سال هم تجربه داشتند.
اگر به پرسش شما بازگردم باید بگویم، بعد از حادثه قندوز، طالبان میخواهد بگوید که رسانهها آموزههای دینی را، به تعریفی که آنها دارند، زیر پا میگذارند و ما باید آنها را مورد هدف قرار دهیم. حالا شما بگویید این یک دیدگاه انسانی است؟ اینکه به نام جهاد بیایید و جان کارمندان یک رسانه را بگیرید، معنی جهاد را درست منتقل میکنید؟ اگر گفتمان شما درست است بیایید و در یک تریبون عمومی به مناظره بنشینیم. حتی ما گروهی که در افغانستان به آنها طالبان نکتاییدار میگویم، کسانیکه در کابل زندگی میکنند و پولشان را شاید از دولت آمریکا میگیرند اما در رسانهها از تفکر طالبانی دفاع میکنند، اما به همین افراد هم تریبون میدهیم و میگوییم بیایید از ما هم انتقاد کنید. اما شما بیایید بگویید که بدیل شما برای آینده چیست. من میخواهم بگویم هر کسی که برای جنایت توجیه دینی میآورد تا صدای آزادی بیان را خفه کند هیچ جایگاهی برای ما و مردم افغانستان ندارد.