به نام زن
به نام زندگی
به یاد آرید آنچه که بر ما گذشت.
بیش از چهار دهه است که حکومت جمهوری اسلامی وطن را به ورطه نابودی کشانده، انواع خشونت سیستماتیک و ستم جنسیتی را علیه زنان اعمال میکند، روز به روز به دامنه آن میافزاید و هرگونه اعتراض به عملکرد ویرانگر خود را سرکوب میکند.
در پایان شهریور ماه سال ۱۴۰۱، پس از به قتل رساندن ژینا (مهسا) امینی، مردم ایران با شعار «زن، زندگی، آزادی» اعتراضات گستردهای را علیه حجاب اجباری، ستم طبقاتی، سرکوب اقوام، فقر، فساد، استبداد دینی و نقض حقوق آشکار خود برپا کردند. کارگر، معلم و دانشجو دست در دست هم جنگیدند.
زنانمان علیه ستم تاریخیای که بر آنها شده بود با شجاعتی بینظیر ایستادند. در پی این اعتراضات بیسابقه، صدها نفر پیر، جوان و کودک توسط نیروهای نظامی و امنیتی، کشته، مجروح و یا ربوده شدند. هزاران نفر بازداشت و روانه زندانها گشتند و انواع شکنجه و فشار روحی را متحمل شدند. در این میانه خونین، معترضان بیگناه طی دادرسی ناعادلانه و با شکنجه و اخذ اعتراف اجباری به اعدام محکوم و جان خویش را نثار آزادی و برابری کردند.
در دانشگاه نیز همانند خیابان فریاد آزادیخواهی طنین انداز شد. دانشجویان سنت دیرینه خود در مبارزه با استبداد و نابرابری را سرلوحه خود قرار دادند. زندان، تصفیه اساتید، ضرب و شتم در محیط دانشگاه و احکام انضباطی سنگین مانع از همراهی دانشگاه با جنبش مردمی نشد. فریاد شعار «قسم به خون یاران، ایستادهایم تا پایان» دانشگاه را بر پیمانی که با خیابان بسته بود استوارتر از همیشه ساخت.
امروز در آستانه سالروز این جنایت با احضار گسترده دانشجویان، تصفیه دانشگاهها از اساتید آزادیخواه، دستگیری فعالان سیاسی و مدنی و سرکوب خانوادههای داغدار خیزش سال ۱۴۰۱ روبرو هستیم.
در جواب ندای آزادی و عدالتمان، تنها کشتار و دشمنی دیدهایم. ما اما هنوز زنده و حامی زندگی و مقاومت هستیم. در مسیری که شروع کردهایم، محکمتر از همیشه قدم بر میداریم. تنگتر شدن زنجیر ستم، فقر و سرکوب تنها ما را نسبت به آرمان خود مصممتر کرده است.
پس از گذشت یک سال از این جنایت، ما دانشجویان دانشگاه بهشتی (ملی)، همچون سایر هموطنانی که دل در گرو «آزادی» دارند، ضمن همدردی با خانوادههای جانباختگان خیزش مردمی، بار دیگر متحد و یکصدا ندای تظلم خواهی خود را سر خواهیم داد. فارغ از همهچیز متحد خواهیم بود.
اینجا از خودبیگانگی پایان مییابد. نام دانشگاه هفتاد سال است که در ایران با مقاومت و مبارزه گره خورده است؛ این بار نیز مستثنی نیست. کوتاه نخواهیم آمد. بار دیگر خیابان و دانشگاه را صحنه مبارزات خود خواهیم کرد. بار دیگر همصدایی با مردم را به نشستن در کلاس ترجیح خواهیم داد.
بار دیگر «نه» میگوییم. تا پایان شکاف قومیتی، ستم طبقاتی و استبداد دینی، تا رسیدن به دموکراسی، عدالت و برابری. ما ادامه داریم. مبارزه، زندگی ماست.
سرنگون باد سرکوب!
از کردستان تا سیستان
برای ژینا و نیکا
برای مهرشاد و کیان
برای آب، برای خون
برای زن و تن؛
برای زندگی
برای آزادی
برای فردا
جمعی از دانشجویان دانشگاه ملّی (بهشتی)
جمعه ۲۴ شهریور ۱۴۰۲