در آستانهی جشن پاییزی مهرگان (دهم تا شانزدهم مهر- دوم تا هشتم اکتبر) ایستادهایم؛ جشنی ملی و به یادگارمانده از نیاکان باستانی ما.
مهرگان عمری به دارازی تاریخ ایرانزمین دارد، و با این حال، از معدود جشنهای جهانی است که همچنان زِیبا، جوان، زنده و بهروز مانده است؛ چرا که مهرگان پیامهای با شکوهی در خود دارد که هیچگاه ارزش خود را از دست نداده و کهنه و فرسوده نمیشود:
مهرگان پیام عشق و روشنایی است، پیام وفای به عهد است و، مهمتر از همه، همچون بیشتر جشنهای ایرانی، سکولار و تبعیضگریز است. و به همین دلیل همهی مردمان با هر مذهب و مرام و جنسیت و فرهنگی میتوانند در آن شرکت کنند.
متاسفانه چهل و سه سال است که مهرگان همچون دیگر جشنهای ملی در زادگاه خویش غریب و بیرونق مانده است و در کنار جشنهای دیگر ملی و تاریخی ما، مورد بیتوجهی و بیمهری مسئولین حکومتی قرار دارد.
مجسم کنید! اگر در یک ایران آزادشده از حکومت اسلامی، فقط یک صدم مقدار بودجهای که سالانه برای دهها روز عزاداری و سالگردهای مذهبی از جیب مردمان ایران پرداخت میشود، صرف برگزاری جشنهای ماهانه و ملی ما بشود، چه سرزمین شاد و دوستداشتنی خواهیم داشت. و گذشته از آن، برگزاری این جشنها بطور مرتب، میتواند همانطور که در دوران باستان (و اکنون در کشورهایی چون آمریکا) در بهبود و جان گرفتن اقتصاد سرزمینمان موثر باشند.
اما اکنون با وجود چنین حکومتی، ما موظف هستیم این جشنها را، که درواقع برای ماندگاری جان و توان ملی و فرهنگی ما میباشد خودمان و با کمک یکدیگر برگزار کنیم.
موظف هستیم (همچون مردمان کشورهای اشغال شده یا استعمارزده) کمیتههایی زیر عنوان «کمیته جشنهای ملی» در ایران و دیگر کشورهای مختلف جهان تشکیل دهیم، و چون مردمان کشورهای پیشرفته از قبل برنامههایی برای هر کدام از این جشنها تدارک ببینیم.
اما در ایران زیر سلطهی حکومت اسلامی که امکانات کمتری وجود دارد همزمان با هر کدام از این جشنها میتوانیم با چسباندن شاخهای گل و یا برگ سبزی بر در خانههایمان توجه و علاقهمان را به این جشنها نشان دهیم. دور هم جمع شویم، غذاهایمان را در یک سفره بگذاریم، سازهایمان را به صدا در آوریم و بخوانیم و برقصیم و به بچههایمان بگویم که چرا و به چه مناسبتی این جشنها را باید برگزار کرد. درواقع به شکلی ملموس شادمانی و مهربانی را که در ذات فرهنگ ایرانی ماست به نسلهای آینده منتقل کنیم و نگذاریم آنها نیز چون ایرانیان امروز، شهروندان ماتمزده و غمگینی باشند.
و مهمتر از همه، در این روزهای تلخ سرزمینمان، در کنار خانهها یا خیابانهای قهرمانان جانباخته وطنمان شاخه گلی بگذاریم و یا شمعی روشن کنیم. و این قدردانی و «وفای به پیمان» را چون آیینی همیشگی کنیم. مگر نه آنکه این قهرمانان همهشان به عشق داشتن سرزمینی آزاد و شاد زندگیشان را به فردای روشن ایران هدیه کردند؟
مهرگان بر همگان خجسته باد
شکوه میرزادگی
از سوی بنیاد میراث پاسارگاد
سوم مهرماه ۱۴۰۲- ۲۵ سپتامبر ۲۰۲۳