هموطنان عزیزم،
نمیدانید درون زندان اهریمنی ولایت فقیه چگونه هر روز از دیدن و شنیدن حدیث رنجتان رنج مضاعف میکشیم. هرلحظه برای یافتن راه رهایی و همبستگی میاندیشیم به امید یافتن روزنهای نجاتبخش و تا زندهایم نه از مبارزات خویش و نه از تفکر برای حل مسئله باز خواهیم ایستاد. بدین خاطر در آستانه سالروز دستگیری امضاکنندگان بیانیه ۱۴ در ۲۰ مرداد ۹۸ و برای نشان دادن عزم راسخمان در آن عهدی که با مردم مصیبتزده ایران بستیم در راستای نه به جمهوری اسلامی و تلاش برای پایان دادن به الیگارشی ولایت فقیه پیشنهاد دیگری را مطرح میسازیم.
همه آزادیخواهان نیک میدانند که اپوزیسیون ایرانی از بیماری تفرقه و عدم سازماندهی منسجم رنج میکشد. هر ساله گروهها و افراد میهندوستی با طرح و اجرای برنامههایی کوشیدند تا به درمان این بیماری مهلک بپردازند اما تا به امروز موفقیتی کارساز حاصل نشده است!
زمانی اپوزیسیون موفق خواهد بود که همزمان از یکسو مشروعیتی ملی و بینالمللی کسب کند و از سوی دیگر به مشروعیتزدایی از حکومت استبدادی ولایت فقیه نائل گردد. لذا در وهله نخست لازم است به خود و دنیا ثابت کنیم ما اکثریتی مطلق بوده و نمایشهای خیابانی رژیم تنها سوء استفاده ابزاری از پروپاگاندا میباشد.
اما چگونه میتوانیم به این مهم دست یابیم.
۱- اگر بتوانیم در وهله نخست کمپینی فراحزبی با مشارکت همه ایرانیان آزادیخواه داخل و خارج به صورت میلیونی ثبت نماییم که بتواند آمارش در مجامع بینالمللی قابل استفاده باشد بطور حتم در خلق مشروعیت برای اپوزیسیون موفق میشویم.
۲- در گام بعد باید با رایزنی سنجیده با سازمان ملل، اتحادیه اروپا و حتی مجامعی که جمهوری اسلامی به عضویت در آنها اقدام میکند مثل گروه شانگهای و کشورهای غیرمتعهد و اجلاس کشورهای اسلامی و غیره… مجاب نموده تا رژیم را به رعایت حقوق بشر تحت نظارت کامل سازمان ملل وادار نماید!
۳- از آنجا که در پایان سال جاری نمایش انتصابات مجلس شورای اسلامی در پیش است انتظار داریم تا اپوزیسیون با دوری کردن از اختلافات درونی و تمرکز بر روی تحریم انتخابات فرمایشی نسبت به برگزاری انتخاباتی آزاد و سمبلیک به موازات انتصابات رژیم اقدام لازم را به عمل آورد.
بطور مثال ما میتوانیم با تشکیل کارگروهی متشکل از معتمدین احزاب و اتنیکهای مختلف اقدام به ثبت نام کاندیداهای برجسته جهت تشکیل مجلس موسسان نماییم.
افرادی که شجاعت و جسارت لازم را برای حضور در چنین امر بزرگی داشته باشند و بتوانند حتی از داخل کشور کاندیدا شوند. ضمن آنکه از کلیه فعالین شتاخته شده و میهندوست میخواهیم تا به بررسی دقیق شرایط فعلی برای آغاز فعالیت میلیونها جوان مبارزی که عمدتا در فضای مجازی با اکانتهای مستعار تلاش میکنند با هویت واقعی بپردازند. چنانچه فواید آشکار نمودن هویت واقعی مبارزین به صلاح میباشد، آنرا عملی کنند چرا که همه خوب میدانیم صدها هزار نفر با اکانتهای مستعار از حیث ارزش و اعتبار مطالب و فعالیتشان گاه در مقابل چند اکانت واقعی از درجه کمتری برخوردار میشوند.
بیگمان همه مبارزان شناخته شده امروز در سالیان قبل گمنام بودند. گذر از ترس و تداوم مبارزه با جلادان رژیم سبب شده تا امروز برخلاف گذشته دست بالاتر در بازداشتگاه و زندانها از آن ما باشد.
همه ما در طی سالیان گذشته متحمل رنجها، بیکار شدن و اخراج، تنگناهای معیشتی خانواده و آسیبهای دیگر شدیم اما هرگز از آنچه به دست آوردیم ناراضی نیستیم. مبارزانی که با سربلندی مقاومت کردند و بیپروا فریادهای ضد دیکتاتوریشان را علنی کردند، مبدل به قهرمانان معاصر در سیاهترین دوران تاریخ ایرانزمین شدند چرا که برای آنان مرگ مخوفترین ترس عالم مبدل به آرمانی شیرین و والا گردید!
امیدواریم با کمی ازخودگذشتگی و پرهیز از اختلاف و خودبینیها اخبار پیروزیهای مکرر به گوش ما زندانیان سیاسی برسد. بیاییم با تبدیل شدن به یک ملت ایرانی انتخابات فرمایشی رژیم را به عزای دیگری مبدل کرده و با مشارکت دهها میلیونی در انتخابات آزاد موازی میخ دیگری بر تابوت استبداد آخوندی بکوبیم.
پیشنهاد آخرم نیز اینست که همه نخبگان با ایجاد کارگروهی بزرگ نسبت به کشف راهکارهای جدید برای مشروعیتزدایی از رژیم و بالا بردن مشروعیت اپوزیسیون نزد نهادهای جهانی اقدام نمایند.
بیاییم برای نجات وطن از امروز تا صبح آزادی با هر گرایش و عقیدهای که داریم فقط ایرانخواه و آزادیطلب باشیم چرا که فقط با هم پیروزیم.
عزیزانی که با شهامت امضای خود را در پای این بیانیه نیز گذاردند:
۱- عباس واحدیان شاهرودی
۲- جواد لعل محمدی
۳- فرهاد شاکری
۴- عبدالله (عبدالحسین) مزرعه
۵- حبیب پیرمحمدی
۶- عبدالباسط اورسن
۷- محمدرضا شیخ احمدی
۸- عیسی عید محمدی
۹- عبدالرحمان گرگیج