در دفاع از شعار «جاوید شاه»: بررسی موج مردمی پادشاهیخواهی و تأثیر آن بر موقعیت شاهزاده رضا پهلوی

-حمیدرضا نیک‌بخش تحلیلگر سیاسی به بررسی این پرسش پرداخته که آیا ظهور جنبش نوین پادشاهی با محوریت شعار «جاوید شاه» موجب رادیکالیزه شدن جریان پادشاهی/مشروطه‌خواه می‌شود و به ضرر موقعیت شاهزاده رضا پهلوی است؟
-وی در این مقاله می‌نویسد «حتا اعتماد و وفاداری این جنبش به شاهزاده رضا پهلوی به معنی کسب دستور از بالا نیست و همانطور که مخالفت یا بی‌اعتنایی به «منشور همبستگی مهسا» نشان داد، این جنبش بر اساس ارزش‌هایش به تصمیم‌گیری و نقش آفرینی می‌پردازد و نه بر اساس دستورات از بالا».

پنج شنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۲ برابر با ۱۲ اکتبر ۲۰۲۳


حمیدرضا نیک‌بخش- یک سال پس از آغاز خیزش انقلابی ملت ایران شاهد تحولاتی در درون جریان پادشاهی/مشروطه‌خواه هستیم. در ابتدای خیزش انقلابی، فقدان سازماندهی مناسب یکی از بزرگترین مشکلات هواداران پادشاهی مشروطه بود. پس از یک سال وضعیت تا حد قابل ملاحظه‌ای تغییر کرده است.

تظاهرات ایرانیان در انگلیس / عکس: رویترز

هر چند هنوز سازماندهی حزبی و تشکیلاتی منسجمی در میان هواداران پادشاهی مشروطه دیده نمی‌شود، اما شبکه‌های کوچکی از هواداران پادشاهی در شهرهای بزرگ و کوچک جهان به وجود آمده‌اند که با شعار غیرتمندانه «جاوید شاه» بسیاری از تظاهرات‌های سراسری شانزدهم سپتامبر در سالگرد قتل جاویدنام مهسا امینی را تسخیر کردند. این جریان جدید که در کف جامعه ایرانیان برون مرز در حال رشد است، نیروی اجتماعی جدیدی است که می‌توان آن را «جنبش نوین پادشاهی» نامید.

ظهور یک «جنبش نوین پادشاهی» 

جنبش نوین پادشاهی علی‌رغم اینکه یک جنبش انقلابی می‌باشد شباهت‌های زیادی به آنچه دارد که در مطالعات علوم اجتماعی «جنبش‌های اجتماعی نوین» نامیده می‌شوند. این جنبش‌ها بیشتر در قلمرو «سیاست آلترناتیو» قرار می‌گیرند، یعنی «قلمرو شکوفنده‌ای از فعالیت سیاسی» که «از پایین» پدیدار می‌شود، به این معنا که الیت سیاسی در آن کنشگران اصلی نیستند، و در مقابل حول محور مردم عادی می‌چرخد که «خارج از قلمرو سیاست رسمی و کانال‌های سیاسی تثبیت شده مانند احزاب، انتخابات و سیاست پارلمانی فعالیت می‌کنند» (Gloppen, 2017:166).

ریشه جنبش‌های اجتماعی نوین به دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ باز می‌گردد، یعنی زمانی که جنبش‌های حقوق مدنی، حقوق زنان و محیط زیست در سراسر جهان غرب ظهور نمودند و دولت‌ها را مجبور به اِعمال تغییرات در سیاست‌هایشان کردند. در مقایسه با «جنبش‌های اجتماعی کهن» که بیشتر حول محور اهداف مادی، اقتصادی و عدالت اجتماعی می‌چرخند، جنبش‌های اجتماعی نوین بیشتر مبتنی بر ارزش‌ها و هویت هستند. حضور در خیابان و استفاده از نمادها در این جنبشها بسیار مشهود است. این جنبش‌ها ضمناً از سیستم سلسله مراتبی و ساختارهای سازمان یافته گزیزان هستند تا مورد دستکاری قرار نگیرند (Gloppen, 2017:167).

به گمان من همین توضیحات کافی است تا متوجه شویم که در صحنه سیاست اپوزیسیون با یک پدیده جدید روبرو هستیم، پدیده‌ای که می‌تواند «جنبش نوین پادشاهی» نامیده شود. علی‌رغم برخی تفاوت‌ها با «جنبش‌های اجتماعی نوین» (مثلاً به طور کلی غیرانقلابی بودن این گونه جنبش‌های اجتماعی، جهانشمول بودن ارزش‌های آنها، تأکید آنها بر تبعیض‌های اجتماعی و عدم شخص محوری در آنها)، برخی از شاخص‌های اساسی این جنبش‌ها در جنبش نوین پادشاهی دیده می‌شود. برای مثال: رابطه پایین به بالا، نقش آفرینی مردم عادی و الیت گریزی، ارزش محوری، هویت محوری، نقش خیابان، نمادها و غیره.

یک نمونه عالی از فعالیت‌های این جنبش نوین پادشاهی کمپین‌های بایکوت رسانه «ایران اینترنشنال» بود که عمدتاً نتیجه فعالیت‌های انفرادی و غیر سازمانی و در عین حال بر اساس اهداف جمعی بود. به علاوه، نوعی خاص از رویکرد غیرسلسله مراتبی در این جنبش نوین پادشاهی دیده می‌شود که (متاسفانه) بی‌اعتمادی به شخصیت‌های سرشناس مشروطه‌خواه و سازمان‌های سیاسی بیانی از همین رویکرد می‌باشد. حتا اعتماد و وفاداری این جنبش به شاهزاده رضا پهلوی به معنی کسب دستور از بالا نیست و همانطور که مخالفت یا بی‌اعتنایی به «منشور همبستگی مهسا» نشان داد، این جنبش بر اساس ارزش‌هایش به تصمیم‌گیری و نقش آفرینی می‌پردازد و نه بر اساس دستورات از بالا. تمام اینها نشان می‌دهد که جنبش نوین پادشاهی علی‌رغم برخی تفاوت‌ها با جنبش‌های اجتماعی نوین بسیاری از شاخص‌های این جنبش‌ها را داراست. به عبارت دیگر، هر چند این جنبش نوین پادشاهی از نظر محتوا با جنبش‌های نوین اجتماعی متفاوت است، اما از نظر فورم فعالیت شباهت‌های قابل توجهی به آنها دارد.

ریشه‌های این جنبش نوین پادشاهی را می‌توان در اعتراضات سال ۱۳۹۶ ردیابی کرد، یعنی زمانی که مردم در درون ایران شعارهایی همچون «رضا شاه روحت شاد» سر دادند. آغاز خیزش انقلابی ایران مرحله جدیدی در روند این جنبش نوین بود. هر چند نظام سرکوب تا کنون مانع تجلی کامل این جنبش در درون کشور به دلیل انسداد کامل فضای سیاسی و اجتماعی گردیده است، فضای دموکراتیک در کشورهای غربی این فرصت را مهیا کرد تا ایرانیان در برون مرز این جنبش را پیش ببرند. با این حال محوریت شعار «جاوید شاه» در این جنبش نوین باعث شده است که شماری از مشروطه خواهان نگران رادیکال شدن جریان پادشاهی مشروطه باشند.

نقش «جناح رادیکال» مثبت است یا منفی؟

برخلاف جریان اصلی الیت محور اپوزیسیون سنتی پادشاهی/مشروطه‌خواه که برای پرهیز از تنش آفرینی و نائل شدن به یک درک متقابل و ضروری با اپوزیسیون جمهوریخواه بر واژه مشروطیت تأکید می‌کند، جنبش نوین پادشاهی التزام و تعهدی بی‌چون و چرا به خاندان ایرانساز پهلوی دارد که در شعار زیبای «جاوید شاه» تبلور می‌یابد. آیا ظهور جنبش نوین پادشاهی با محوریت شعار «جاوید شاه» موجب رادیکالیزه شدن جریان پادشاهی/مشروطه خواه می‌شود و به ضرر موقعیت شاهزاده رضا پهلوی است؟ این پرسش از این جهت مهم است که به ویژه بعد از تظاهرات‌های ۱۶ سپتامبر برخی از مشروطه‌خواهان دلواپس ابراز نگرانی کردند که سردادن این شعار چهره‌ای غیردموکراتیک و در واقع رادیکال از جریان پادشاهی مشروطه به نمایش می‌گذارد و با تضعیف موقعیت شاهزاده امکان جایگاه فراجناحی را از ایشان سلب می‌کند. به ویژه مشاهده کرده‌ام که برخی از سازمان دهندگان تظاهرات‌ها که بعضاً خودشان پادشاهیخواه بوده‌اند با این استدلال نادرست تلاش کرده‌اند شعار «جاوید شاه» را به نحوی سرکوب یا سانسور کنند.

بر اساس مطالعات علوم اجتماعی درباره جنبش‌های اجتماعی تأثیرگذاری جناح رادیکال بر موقعیت جناح میانه رو لزوماً منفی نیست. مطابق پژوهش‌های مرتبط با جنبش‌های اجتماعی در بسترهای دموکراتیک دو حالت در مورد تأثیر جناح رادیکال بر یک جریان وجود دارد.

تأثیر مثبت و تأثیر منفی. از جمله مهم‌ترین تأثیرات مثبت وجود یک جناح رادیکال این است که باعث می‌شود جناح میانه‌رو «کمتر تهدید آمیز» به نظر برسد (Schock and Demetriou, 2023:347). با حضور جناح رادیکال اهرم فشار میانه‌روها قوی‌تر می‌شود و ضمناً استراتژی‌ها و درخواست‌های میانه‌روها معقول‌تر به نظر می‌رسد. به علاوه، رادیکال‌ها می‌توانند بحران‌هایی ایجاد کنند که حلِ آن به نفع میانه‌روها باشد. در مقابل، تأثیر منفی جناح رادیکال زمانی رخ می‌دهد که فعالیت‌های جناح رادیکال اهرم فشار میانه‌روها را تضعیف کند. فعالیت رادیکال‌ها می‌تواند کل جنبش را بی‌اعتبار کند (Schock, 2005:47). این توضیحات به خوبی نشان می‌دهد که تأثیر جناح رادیکال را به صورت پیش فرض نباید منفی تلقی کرد. به عبارت دیگر، تأثیر جناح رادیکال بر جناح میانه‌رو به صورت ثابت مثبت یا منفی نیست، بلکه تابعی از عوامل گوناگون است. بررسی جامع این تأثیرگذاری در مبحث مورد اشاره این جستار نیاز به یک تحقیق مفصل دارد که از حوصله این جستار خارج است.

سخن آخر

تأکید من در این جستار صرفاً این موضوع است که پیدایش و رشد یک جریان رادیکال پادشاهی را نباید به صورت پیش فرض منفی تلقی کرد و ظهور چنین جریانی به خودی خود موقعیت شاهزاده را تضعیف نمی‌کند. نظر شخصی من اما این است که تا زمانی که شاهزاده رضا پهلوی بر موقعیت فراجناحی خود تأکید می‌کند وجود این جنبش نوین پادشاهی و شعار «جاوید شاه» می‌تواند موقعیت شاهزاده رضا پهلوی را تقویت کند.

آنهایی که نگران تضعیف جایگاه فراجناحی شاهزاده بخاطر شعار «جاوید شاه» هستند، بی‌اعتنا به واقعیات سیاسی یک سال گذشته بوده و فراموش کرده‌اند که ماه‌ها سکوت پادشاهیخواهان در آغاز خیزش انقلابی نه تنها موجب اعتماد جمهوریخواهان به شاهزاده نشد، بلکه موقعیت او را به شدت متزلزل کرد. در دنیای سیاست رقبا مهربانی و سکوت را چنان ترس و ضعف تلقی می‌کنند. آنچه رقبا را مجبور به تغییر موضع می‌کند تنها قدرت شاهزاده است و تجربه یک سال اخیر ثابت کرده است که بر خلاف رقبا که قدرتشان برگرفته از رسانه‌ها و پول خارجی است، قدرت شاهزاده اساساً از هواداران پادشاهی مشروطه و در واقع از کف جامعه است.

به باور من، یک جریان پادشاهی مشروطه نیرومند با یک جناح رادیکال قوی می‌تواند برگ برنده شاهزاده در برابر جناح‌های رقیب در اپوزیسیون باشد. وی می‌تواند از این نیرو به عنوان اهرم فشار بر جناح‌های رقیب در اپوزیسیون استفاده کرده و آنها را وادار به برقراری تماس‌های جدی کند. البته این کارکرد مثبت بالقوه تنها تا زمانی وجود خواهد داشت که شاهزاده رضا پهلوی بر موقعیت فراجناحی خود باقی بماند زیرا چنین جایگاهی برای حفظ دیالوگ با جناح‌های مختلف اپوزیسیون و ایجاد یک ائتلاف ملی و دموکراتیک حول محور شاهزاده ضروری است. سرانجام، شعار غیرتمندانه «جاوید شاه» نباید توسط سازمان دهندگان تظاهرات‌ها سرکوب شود زیرا سرمایه‌ای است که به واسطه آن شاهزاده رضا پهلوی در مقام یک رهبر فراجناحی توان بیشتری برای کنشگری و چانه‌زنی سیاسی با جناح های مختلف اپوزیسیون خواهد داشت.

*حمیدرضا نیک‌بخش دانش‌آموخته علوم سیاسی و مطالعات خاورمیانه است.


♦← انتشار مطالب دریافتی در «دیدگاه» و «تریبون آزاد» به معنی همکاری با کیهان لندن نیست.

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۲۳ / معدل امتیاز: ۳٫۵

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=332750