گرانی مسکن سهم ۷۰ درصدی در تورم ماهانه مهرماه امسال را به خود اختصاص داده و دولت هم نتوانسته وعده ساخت مسکن ارزان برای خانهدار شدن مستأجران را عملی کند. در آنسو فعالان کارگری میگویند برخی خانوارهای کارگری به دلیل ناتوانی در پرداخت اجاره در چادر زندگی میکنند.
گزارش مرکز آمار ایران از تورم مهرماه نشان میدهد در نخستین ماه پاییز امسال مسکن سهم ۷۰ درصدی در تورم ماهانه را به خود اختصاص داده است. بر اساس این گزارش تورم ماهانه بخش مسکن در این ماه ۵۱ درصد بوده است.
بانک مرکزی نیز اعلام کرده که میانگین قیمت مسکن در ماه مهر را اعلام کرده که بر این اساس هر مترمربع مسکن در شهر تهران ۷۶ میلیون تومان بوده است.
مرکز آمار ایران ماه گذشته اعلام کرده بود که متوسط قیمت هر مترمربع واحد مسکونی در تهران در شهریور امسال به ۷۷ میلیون تومان در مترمربع رسیده که ۷۹ درصد نسبت به شهریور پارسال، افزایش از خود نشان میدهد. این در حالیست که طبق گزارش همین مرکز، نرخ تورم سایر کالاها عددی حدود ۴۶ درصد است.
بر اساس آمارها مقایسه قیمت زمین با سایر داراییها و بازارهای مالی طی سالهای ۱۳۷۰ تا ۱۴۰۰ نشان میدهد طی ۳۰ سال اخیر قیمت زمین درحالی در ۲۰ شهر منتخب بطور میانگین ۳۰۰ برابر شده که این میزان در شهر تهران بیش از ۱۱۰۰ برابر شده است. رشد ۱۱۰۰ برابری قیمت زمین در تهران درحالی است که در همین مدت دلار در بازار آزاد ۱۴۳ برابر و سکه نیز ۷۲۷ برابر شده است.
از سوی دیگر گزارشهای مرکز آمار ایران نشان میدهد متوسط قیمت مسکن شهر تهران در پاییز سال ۱۳۸۹، یک میلیون و ۱۸۳ هزار تومان بوده است؛ این میانگین قیمتی، ۱۲ سال بعد یعنی پاییز ۱۴۰۱ در اتفاقی بیسابقه تا ۴۸ میلیون و ۲۸۸ هزار تومان رشد کرده است. به بیان دیگر متوسط قیمت مسکن شهر تهران در بازه زمانی پاییز ۱۳۸۹ تا فصل مشابه آن در سال ۱۴۰۱ حدود ۲۶ برابر شده و حدود دو هزار و ۵۰۰ درصد افزایش قیمت داشته است.
این ارقام تکاندهنده در کنار درآمدهایی که در نهایت حدود ۳۰ درصد افزایش سالانه داشته مشخص میکند که اقشار حقوقبگیر و به ویژه حداقلبگیرانی مانند کارگران نه تنها امکان خرید خانه را ندارند بلکه حتی در پرداخت اجارهبها نیز با بحرانهای جدی روبرو هستند.
در همین رابطه فعالان کارگری از حاشیهنشینی کارگران و حتی زندگی بسیاری از خانوارهای کارگری در چادر خبر میدهند.
داوود کشوری رئیس انجمن صنفی کارگران گچکار قم به تازگی اعلام کرده که «مسئله مسکن چنان حاد شده که برخی از کارگران بویژه کارگران ساختمانی که به صورت فصلی مشغول کارند به دلیل ناتوان بودن در پرداخت اجاره، در چادر زندگی میکنند.»
به گفته وی قیمت مسکن بهصورت نجومی افزایش یافته، به عنوان نمونه یک واحد حدود ۶۰ تا ۷۰ متری در محله نیروگاه قم که سال پیش (۱۴۰۱) صد میلیون رهن کامل بود، در اردیبهشت ماه سال جاری (۱۴۰۲) به ۴۰۰ میلیون تومان رهن رسیده بود و اکنون بیشتر است.
فرامرزتوفیقی، فعال کارگری نیز گفته افزایش اجارهبها و افزایش هزینههای زندگی کارگران را حاشیهنشین کرده است. به گفته این فعال کارگری «اتلاف وقت در مسیرهای پرترافیک ورودی تهران، استرسهای رسیدن به محل کار و فشارهای روحی ماندن در ترافیک سلامت کارگران را بطور جدی به مخاطره میاندازد. آستانه تحمل چنین کارگری در مقابل فشارها و بیماریها پایین میآید و از سوی دیگر، سهم او از بهرهوری تولید به شدت کاهش مییابد. کارگر قبل از رسیدن به سر کار، در طول مسیر دچار فرسایش روحی و خستگی شده لذا در مراودات اجتماعی هم با مشکل مواجه میشود، چون دیگر زمانی برای ارتباطات اجتماعی و معاشرت حتی با خانواده بلافصل خود ندارد!»
فرامرز توفیقی افزوده که «این نگرانی که «آیا سال بعد باز هم میتوانم در این مسکن کوچک و بیکیفیت حاشیه شهر زندگی کنم یا باز مجبور میشوم مهاجرت کنم» همه آرامش خانواده را سلب میکند و توان کار را از کارگر میگیرد.»
این فعال کارگری تأکید کرده که «یک کارگر بعد از اینکه توانست در دورترین منطقه حاشیه شهر یک خانه کوچک اجاره کند، چالش بزرگ بعدی پیش میآید. حالا که بیشتر حقوقم را پای اجاره خانه دادهام، چه باید خورد؟ آموزش فرزندان را چه کنم؟ برای درمان از کجا بیاورم هزینه کنم؟»
محسن پیرهادی رئیس فراکسیون مدیریت شهری مجلس شورای اسلامی هم افزایش حاشیهنشینی را به عنوان «نمود رشد فقر شهری» ارزیابی کرده و گفته که «متأسفانه در دهه اخیر با کوچ بسیاری از طیف محروم روستایی و کارگربه حاشیه شهرها شاهد رشد قابل توجه آن هستیم و طبق بررسیهای انجام شده، بیش از ۱۹ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر در بافتهای غیررسمی شهری ساکن شدهاند.»
رئیس فراکسیون مدیریت شهری مجلس شورای اسلامی درباره علت رشد این مناطق در حاشیه شهرها گفت: «افزایش قیمت خرید و اجاره مسکن در کلانشهرها و شهرهای بزرگ، تغییرات اقلیمی و بهخصوص بحران آب و بیکاری، جمعیتی بیشتری را به سمت شهرهای بزرگ ناگزیر کرده و منجر به افزایش جمعیت این طیف شده است.»
اکبر شوکت رئیس کانون کارگران ساختمانی نیز کارگران را «مسکنسازانِ بی مسکن» خوانده و گفته بر اساس مطالعهای که کانون کارگران ساختمانی انجام داده است، حدود ۵۰ درصد از کارگران ساختمانی ایرانی در فقیرنشینترین محلات شهری مستاجر هستند.
اکبر شوکت معتقد است که موضوع مسکن بسیار پیچیده است که متاسفانه همیشه در تمام محاسبات و در تمام بحثهای مربوط به سبد معیشت خانوارهای کارگری در مذاکرات مزدی، کنار گذاشته میشود. هیچ زمان در مذاکرات مزدی کارگران، در ارتباط با هزینههای واقعی مسکن بحث جدی نمیشود و محاسبات دقیق صورت نمیگیرد.
در این میان دولتهای مختلف جمهوری اسلامی بیش از دو دهه است که وعده ساخت مسکن ارزان میدهد و چندین طرح مختلف را هم در میان برنامههای چهار ساله دولت ارائه کردند اما با وجود هزینه گزاف، هیچ یک از این طرحها نتوانسته به اهداف خود دست پیدا کند.
دولت ابراهیم رئیسی نیز وعده ساخت سالانه یک میلیون واحد مسکونی و در مجموع چهار میلیون واحد مسکونی در طول چهار سال عمر دولت را داده بود اما اکنون با گذشت بیش از دو سال از عمر دولت سیزدهم، دولت باید دستکم دو میلیون واحد مسکونی میساخت که این اتفاق نیافتاده است.
دولت به تازگی پرداخت وام ۲ میلیارد تومانی خرید مسکن به شعب بانک مسکن ابلاغ کرده است. افزایش رقم وام مسکن در حالی با تبلیغات گسترده دولت و رسانههای حکومتی همراه شده که این وام نیز با اقساط ۳۷ میلیون تومانی و سود ۷/۸ میلیارد تومانی، ناکارآمد و بیخاصیت ارزیابی میشود.
در چنین شرایطی صولت مرتضوی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی به تازگی وعده داده که «تلاش میکنیم در موضوع تعهد دولت سیزدهم مبنی بر تأمین یک میلیون واحد مسکونی در قالب طرح نهضت ملّی مسکن، بتوانیم کمک ویژهای انجام دهیم تا کارگران نیز صاحب خانه شوند.»
این وعده نیز مانند دیگر وعدههای دولت رئیسی بیمبنا بوده و بدون شک نخواهد توانست کارگران و دیگر حداقلبگیران را بحران جدی مسکن رها کند.