نماینده شرکت بازآفرینی شهری با اشاره به اینکه ۳۲ درصد جمعیت کشور در محدوده بافت فرسوده زندگی میکنند، گفته که دو میلیون بنای ناپایدار فاقد هرگونه سازه بتونی در کشور وجود دارد.
علی بابالحوائجی نماینده شرکت بازآفرینی شهری، از زیرمجموعههای وزارت راه و شهرسازی، روز پنجشنبه ۱۸ آبان ۱۴۰۲ با ارائه آمار تکاندهندهای از بافت فرسوده و خانههای ناایمن در کشور گفته که هماکنون بیش از ۳۲ درصد جمعیت کشور در محدوده بافت فرسوده زندگی میکنند.
او افزوده که بیش از ۲ میلیون بنای ناپایدار فاقد هرگونه سازه بتونی در کشور وجود دارد که باید در سریعترین زمان ممکن بازسازی شود.
به گفته این مقام مسئول بیش از ۲۰ درصد مساحت شهری کشور شامل بناهای ناپایدار است و این بناها پایداری و مقاومت در برابر زلزله و بلایای طبیعی ندارند.
علی بابالحوائجی همچنین گفته که «نوسازی بافتهای فرسوده به مثابه تیری است با چند نشان که در وهله اول باعث کاهش بناهای ناپایدار و به طبع آن ارتقای حفظ جان هموطنانمان در این محدودهها میشود که این خود ضرورت اصلی در این حوزه است و در مرحله بعد مسکن مورد نیاز جامعه به ویژه مسکن در استطاعت را برای اقشار کم درآمد فراهم میکند.»
نماینده شرکت بازآفرینی شهری با این ادعا که «حفظ جان ساکنین بناهای غیرمقاوم یکی از اولویتهای اصلی دولت است» گفته که نوسازی بافتهای فرسوده به تنهایی از توان دولت و شهرداریها خارج است!
افزایش بافت فرسوده و خانههای ناایمن در سالهای گذشته با هشدارهای کارشناسان همراه بوده و در حالی که در دولتهای مختلف طرحهایی برای نوسازی بافت فرسوده تدوین و اجرا میشود اما همچنان سرعت رشد بافت فرسوده از اقدامات دولت بیشتر است.
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی نیز پیشتر اعلام کرده بود حدود ۲۰ میلیون نفر در ایران در بافتهای ناکارآمد شامل سکونتگاه غیررسمی، بافت تاریخی و بافت فرسوده ساکن هستند.
گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی نشان میدهد ۶ میلیون نفر از این افراد مشخصا در سکونتگاههای غیررسمی زندگی میکنند. کسانی که اقتصاد ناکارآمد و فقر آنها را زاغهنشین و در جای جای کشور پراکنده کرده است.
وبسایت «تجارت نیوز» در گزارشی با استناد به آمارهای مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، نوشته بود که فقر مطلق در ایران در حال افزایش است و سالانه جمعیت بیشتری را در برمیگیرد. جمعیتی که در رفع نیازهای اولیه خود اعم از مسکن و خوراک هم ماندهاند. چارهای هم ندارند جز آنکه در جنگ برای بقا، سفره و سقف بالای سر خود را کوچک کنند. همین است که برخی را راهی سکونتگاههای غیررسمی میکند. زاغهنشینی درواقع راهی است برای بقا در وضعیت بحرانی اقتصاد کشور.
همچنین با تشدید بحران آب در برخی مناطق کشور و به دنبال آن افزایش فرونشست، بیکاری و… برخی ساکنان این مناطق راهی شهرهای دیگر میشوند. روند مهاجرتهای اقلیمی در ایران به گونهای شده که بارها کارشناسان نسبت به خالی شدن مبدأ و سرریز جمعیت در مقاصد مهاجرتی هشدار دادهاند.
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی هم در این مورد نوشته که بررسیها و ارزیابیها بیانگر آن است که علیرغم تهیه و تصویب برنامهها و سیاستهای مناسب، رشد جمعیت مهاجر و مهاجرتهای گسترده به سمت کلانشهرها و برخی شهرهای بزرگ و فقر همه جانبه در سکونتگاههای غیررسمی به عنوان چالش مطرح است.
محمد آئینی معاون وزیر راه و شهرسازی نیز امرداد گذشته با ارائه آماری قابل توجه گفته بود که از مجموع ۱۶۲ هزار هکتاری که به عنوان محدودههای بازآفرینی شهری و محلات هدف طرح در کمیسیون ماده ۵ شهرها تعیین محدوده شدند، حدود ۵۸ هزار و ۹۵۶ هکتار به عنوان سکونتگاههای غیررسمی و بافت حاشیهای شناخته میشوند که بیش از ۹۰ درصد از آنها در محدودههای شهری قرار دارند. تازهترین آمارها حاکی است که جمعیتی بالغ بر ۷ میلیون و ۱۳۶ هزار نفر در این بافتها که ۱۱ درصد جمعیت شهری و حدود ۸ درصد از سطح شهرها را شامل میشود، ساکن هستند و بالغ بر ۲ میلیون و ۱۰۰ هزار خانوار در این محدودهها زندگی میکنند.
معاون وزیر راه و شهرسازی افزوده بود که بیش از ۹۰ درصد محدودههای حاشیهای در محدوده شهری واقعاند و بیش از ۹۰ درصد واحدهای مسکونی واقع شده در این مناطق نیازمند جابجایی نیستند و در ۱۰ درصد محلات حاشیهای باید جابجایی انجام بشود. بنابراین ۹۰ درصد این محدوده قابلیت اینکه ساماندهی شوند و ساخت و سازهای نوین در آنها انجام شود و مقاوم سازی شوند را دارا هستند.
هشدارها و شعارهای تکراری پس از وقوع هر زلزله؛ با ۴هزار بافت فرسوده تهران خطر بیخ گوش ماست!
هرچند با بیان آمارهای حاشیهنشینی، زاغهنشینی یا سکونت در بافت فرسوده، تصور میشود استانها و شهرهای محروم کشور درگیر این پدیدهها هستند اما در تهران نیز وضعیتی بحرانی در این رابطه وجود دارد.
محمد آقامیری رئیس کمیته عمران شورای شهر تهران مهرماه امسال اعلام کرده بود که آمادگی تهران در برابر زلزلهای با بزرگی ۷ ریشتر را ۲۰ درصد اعلام کرده و گفته بود که در تهران ۲۵۴ پل وجود دارد که همه آنها ناامن است و برخی از آنها مانند پل حافظ که فلزی است، به دلیل فرسوده بودن و پایان یافتن عمر آنها، باید جمع شوند.
او با باین اینکه «برای مقاومسازی پلهای شهر تهران به ۲۰ سال زمان نیاز است» گفته که «با توجه به وجود بافت فرسوده، بسیاری از سازهها فرو میریزند. در اطراف بزرگراه «امام علی» و یا بزرگراه «نواب» سازههای زیادی وجود دارد که ریزش یکی از آنها، این بزرگراهها را مسدود خواهد کرد.»
محمد آقامیری با اشاره به حادثه پلاسکو با تاکید بر اینکه در این حادثه یک ماه و نیم چندین خیابان یک طرفه شدند تا عملیات آواربرداری انجام شود، گفت: تصور کنید که در زلزله تهران تعداد ۲۰ ساختمان همانند پلاسکو ریزش کند و چه حوادثی رخ خواهد داد.
رئیس کمیته عمران شورای شهر تهران تأکید کرده که بر اساس برآوردهای اساتید زلزلهشناسی کشور، بروز زلزلهای به بزرگای ۷ در شهر تهران حداقل ۲۰۰ هزار نفر تلفات را بر جای خواهد گذاشت و کلیه بحثهایی که در این جلسات مطرح میشود، در همان اتاق جلسات میماند.