بر اساس این گزارش که به مناسبت فرا رسیدن ۲۵ نوامبر روز جهانی «منع خشونت علیه زنان» منتشر شده آمده است که دست کم ۳۴ زن معادل ۳۲/۵٪ کل زنانی که در این بازه زمانی به قتل رسیدهاند تحت عنوان آنچه «قتل ناموسی» خوانده میشود، کشته شدهاند.
بیشترین میزان قتل زنان طی ۱۱ ماه گذشته با ۱۹ مورد معادل ۱۸/۲٪ کل موارد در استان تهران ثبت شده است.
همچنین در استان آذربایجانغربی (ارومیه) نیز ۱۴ مورد قتل زنان ثبت شده است که ۹ مورد آن با انگیزههای ناموسی انجام گرفته و بیشترین آمار قتلهای ناموسی در این استان بوده است. در استان کرمانشاه نیز ۸ مورد زنکشی و در استانهای فارس و کرج نیز هر کدام ۷ مورد زنکشی ثبت شده است.
تقریبا نیمی از زنانی که در ١١ ماه اخیر به قتل رسیدهاند، توسط همسر خود کشته شدهاند که شامل ۴۹ مورد معادل ۴۷٪کل موارد است. همچنین ۸ نفر توسط همسر سابق و ۵ نفر نیز توسط نامزدهای خود کشته شدهاند. پس از همسران بیشترین زنانی که طی ۱۱ ماه گذشته کشته شدهاند توسط پدر و یا برادر خود کشته شدهاند که ۲۴ مورد از این قتلها را شامل میشود. بقیه موارد زنکشی نیز توسط افراد نزدیک به مقتول بوده است.
همچنین با استناد به آمار «ههنگاو»، از ابتدای سال جاری میلادی دستکم ۱۶ زن در زندانهای مختلف ایران اعدام شدهاند که ۳ نفر از آنها به اتهام جرائم مرتبط با مواد مخدر و ۱۱ نفر نیز به اتهام قتل عمد توسط دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران به اعدام محکوم شده بودند.
از مجموع این ۱۶ زن اعدام شده ۴ مورد در زندان اصفهان و در زندانهای کرمان، مشهد و «رجایی شهر» هر کدام ۲ مورد ثبت شده است. در زندانهای کهنوج، بیرجند، زاهدان، یاسوج، همدان و قم نیز هر کدام دو مورد ثبت شده است.
همچنین از ابتدای سال جاری میلادی تا کنون برای ۱۲۸ فعال زن احکام شلاق، زندان و اعدام صادر شده است.
همینطور از ابتدای سال جاری میلادی تا کنون دست کم ۳۰۸ فعال زن در ایران در کمتر از ۱۱ ماه بازداشت شدهاند؛ از این تعداد ۸۹ نفر معادل ۲۹٪ کل موارد فعالین زن کُرد بودهاند. همچنین ۵۰ فعال زن بهایی (۱۶٪ کل موارد) نیز در شهرهای مختلف ایران بازداشت شدهاند.
با استناد به آمار ههنگاو، طی ۱۱ ماه اخیر دستکم ۱۲۷ فعال زن در سراسر ایران توسط دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران به حبس محکوم شدهاند که ۸ نفر از آنها به نامهای فاطمه مهری اهل شهرکُرد، لیلا منصور، ناتاشا خضری جوادی، مژگان ایلانلو و فرناز حسنزاده ساکن تهران، مینا یعقوبی اهل اراک، پریا کریمعدنانی اهل سقز و لاله وهابی اهل تالش علاوه بر حکم حبس به شلاق نیز محکوم شدهاند. از این میان حکم لاله وهابی اجرا شده است.
همچنین یک فعال زن کُرد نیز به نام نسیم نمازی توسط شعبه سوم دادگاه انقلاب ارومیه به اعدام محکوم شده است.
تشدید شکاف جنسیتی در بازار کار؛ نرخ مشارکت اقتصادی ١۴/١ درصدی زنان
از مجموعه فعالان زن محکوم شده به حبس ۲۱ نفر از فعالین زن بهایی و ۱۹ نفر نیز از فعالین زن کُرد بودهاند. ۲۸ نفر از زنانی که به حبس و شلاق محکوم شدهاند، به دلیل شرکت در جنبش «زن زندگی آزادی» بازداشت و از سوی دستگاه قضایی به حبس و شلاق محکوم شدهاند.
اینهمه در حالیست که جمهوری اسلامی طی چهار دهه گذشته نتوانسته در ادامه مسیر برابری جنسیتی که از دوران پهلوی آغاز شده بود حرکت کند. قوانین جمهوری اسلامی بطور مستقیم در ۱۲ مورد از جمله ارث، دیه، حق طلاق، حق مسافرت و حق پوشش، با کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان در تعارض قرار دارند. از سوی دیگر قوانینی که به نام حمایت از خانواده و برای ترویج ازدواج و فرزندآوری از سوی حکومت تحمیل میشود، مشارکت اقتصادی زنان را به شدت کاهش داده است.
تدوین «لایحه حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت» پس از تأخیر نزدیک به ۸ سال در دولت حسن روحانی سرانجام به پایان رسید و ۱۴ دیماه در دولت تصویب شد. این لایحه در حالی برای تصویب در اختیار مجلس شورای اسلامی قرار گرفته که کارشناسان امور زنان آن را در تأمین و تضمین حقوق زنان بسیار محافظهکارانه و ناکارآمد تلقی میکنند که با موازین بینالمللی بسیار فاصله دارد.اعمال خشونت علیه زنان در سال ۹۹ دامنهی گستردهتری یافت و به رشته جنایات موسوم به «ناموسی» کشیده شد و چندین دختر و زن جوان از جمله رومینا اشرفی ۱۴ ساله، فاطمه برحی ۱۹ ساله و ریحانه عامری ۲۲ ساله با قتل فجیع توسط مردان خانواده قربانی «ناموس» آنها شدند!
همچنین رتبه ایران در شاخص شکاف جنسیتی در جهان طی سالهای گذشته همواره در حال بدتر شدن بوده بطوری که شش سال پیش رتبه ایران ۱۳۸ بود، پنج سال پیش به ۱۴۰ سقوط کرد و اکنون در جایگاه ۱۴۳ در میان ۱۴۶ کشور قرار گرفته است.کشورهای الجزایر، چاد و افغانستان تنها کشورهایی هستند که وضعیتی بدتر از ایران در زمینه شکاف جنسیتی دارند و به ترتیب در رتبههای ۱۴۴ تا ۱۴۶ جای گرفتهاند.آخرین آمارهای مرکز آمار ایران از وضعیت اشتغال در ایران نشان از افزایش شکاف جنسیتی در بازار کار دارد. زنان همچنان سهم ناچیزی از بازار کار دارند و عدم برابری اشتغال میان زنان و مردان، سبب کاهش مشارکت اقتصادی زنان شده است.
نرخ مشارکت زنان نیز در بازار کار ایران به مراتب پایینتر از اقتصادهای بزرگ منطقه و به طور معناداری حتی پایینتر از میانگین منطقه منا(خاورمیانه و شمال آفریقا)است. وضعیت مشارکت زنان در عربستان روند مطلوبتری نسبت به ایران دارد. نرخ مشارکت زنان در این کشور در یک دوره ۳۰ ساله ۱۵درصد در سال ۱۹۹۰ تا ۳۰درصد در سال ۲۰۲۰افزایش یافته است. مشارکت زنان در این کشور عملا از سال ۲۰۱۱ به بعد از میانگین منطقه منا نیز فراتر رفته است.