«چهرههای مقاومت» عنوان نمایشگاهی در گالری «ایام» دوبى است که در آن روشنک امینالهی هنرمند نقاش به بانوان برجسته تاریخ و فرهنگ معاصر مانند ملکه فرح پهلوی، گلشیفته فراهانی بازیگر سینمای ایران و بینالمللى، روزا پارکس فعال حقوق مدنی آفریقایی- آمریکایی و سیمون دوبووار نویسنده فرانسوى و مدافع حقوق زنان و برخى از چهرههای دیگر ادای احترام میکند. با این حال، زنان در این پرترهها بیچهره هستند.
برای امینالهی، سرزمیناش، ایران موضوعی احساسی است. برنامه جدید او از مبارزات شخصی و همچنین از مرگ بیرحمانه مهسا امینی در سال گذشته و همه اعتراضات طرفدار زنان در سراسر جهان الهام گرفته است. این نمایشگاه تا ٢ ژانویه ٢٠٢۴ ادامه خواهد داشت.
روشنک امینالهی که در سال ١٩٧٢ در ایران به دنیا آمده، در گفتگو با کیهان لایف در این گالری، از اسطورهشناسی ایرانی، زیبایی درونی و زنان ایرانی مورد تحسین خود صحبت کرده است.
-کار شما در گالری به وضوح زنمحور است. میخواستید نمایشتان اساساً چه موضوعى داشته باشد؟
-نمیخواستم این نمایشگاه جنبه «سیاسی» داشته باشد. این نمایش درباره قدرت است. این مقوله به عنوان زنی که در جامعهای زندگی میکنید که در آن مردان حرف آخر را میزنند، همیشه سخت بوده. در اینجا، آنچه من سعی کردم نشان دهم این است که زنان از کشورهای مختلف در نقشهای متفاوت چه چیزی را پشت سر گذاشتهاند و چگونه خود را تثبیت کردهاند.
در این نمایشگاه، من پرترهای از ملکه الیزابت دوم دارم که به عنوان طولانیترین سلطنت در تاریخ بریتانیا و به عنوان یک زن، سهم قابل توجهی داشته است. رهبری و تعهد او به خدمات عمومی الهامبخش نسلها بوده است. همچنین شهبانو فرح کارهای زیادی برای هنر و فرهنگ انجام داده و به عنوان یک ملکه، در ابتکارات مختلفی با هدف توانمندسازی و حمایت از بانوان مشارکت داشتهاند از جمله حمایت از آموزش، مراقبتهای بهداشتی و حقوق اجتماعی زنان تا ایفای نقش در ترویج برنامههای فرهنگی و اجتماعی که موقعیت آنان در ایران را بطور قابل توجهی در طول زندگی خود بهبود بخشید.
وجه مشترک همه این زنان استقامت و تابآوری است. من چهره آنها را پنهان کردم زیرا معتقدم حتی اگر آنان را نبینید، آنقدر شخصیتهای جسورانه ای دارند که میتوانید آنرا کشف کنید.
-با این حال پنهان کردن چهره آنها را میتوان به روشهای مختلفی تفسیر کرد.
-قطعاً، تعبیر دیگر این است که همه به چیزهای سطحی نگاه میکنند، اما براى من زیبایی در این زنان در اعمال، شخصیت و آنچه است که به دست آوردهاند.
-آیا بانوى خاصی وجود دارد که به تصویر کشیدهاید و بیشتر شما را مجذوب خود کرده باشد؟
-هر زن داستانی دارد. با شهبانو فرح شروع شد. وقتی ایران را ترک کرد، همسرش را که به او عشق مىورزید و دو فرزندش را از دست داد. او هنوز استوار ایستاده است- سرش را با وقار و متانت و صبر، بالا نگه داشته و مردم او را دوست دارند. این قابل تحسین است.
–میتوانید در مورد برخی از بانوان ایرانی دیگری که به تصویر کشیدهاید صحبت کنید؟
-گلشیفته فراهانی بازیگر ایرانی- فرانسوی. من واقعاً شخصیت او را دوست دارم، زیرا او یک جنگجو است. من یک مصاحبه از او را تماشا کردم، جایی که واقعاً باز حرفش را زد و درباره چگونگی ترک ایران، بازگشتش و بازجویی از سوی مسئولان صحبت کرد. این یک اتفاق بسیار شجاعانه بود. بعد مجبور شد کشور و خانوادهاش را پشت سر بگذارد، که بسیار سخت است. باید در کشور دیگری از صفر شروع میکرد. اما استقامت نشان داد و موفق شد.
– درباره سابقه خودتان و اینکه چگونه علاقه شما به هنر شروع شد بگویید.
-من همیشه مشغول طراحی و نقاشی بودم. در ٨ یا ٩ سالگی پدر و مادرم مرا در کلاسهای خصوصی نقاشی ثبت نام کردند. سالها بعد شروع به شرکت در کلاسهای آکادمیک مناسب کردم. در طول زندگیام همواره نزد تعدادی از بهترین معلمان تهران هنرآموزى کردم. آنجا یاد میگرفتم و موازی با آن کار هنری میکردم. زمانی که میخواستم وارد دانشگاه شوم، طراحی گرافیک را انتخاب کردم و فوق لیسانس گرفتم. سپس در بهترین آژانس تبلیغاتی تهران مشغول به کار شدم که جالب بود. تبلیغات چیزهای زیادی به من آموخت، بهخصوص اهمیت داشتن یک ایده. من به زندگیام به سوی هنر هیچ نوع تغییری ندادم زیرا هنر پیوسته در زندگی من جریان داشته است.
-آیا موضوع خاصی وجود دارد که بیشتر در کار خود به بررسی آن میپردازید؟
-برای ما ایرانیها، به دلیل آنچه در کشورمان میگذرد، مدام به عقب نگاه میکنم. من به جلو نگاه نمیکنم. کار من مربوط به شعر است. از کودکی به یاد دارم که مادرم اشعار حافظ و شاهنامه فردوسى را برایم میخواند.
هروقت بخواهم نقاشی کنم، کتابهای شعرم و کتابهاى موزهاىام از ایران را دارم که میخوانم و به آنها برمىگردم. در حال حاضر انتظار دیگری ندارم. به نوعى، شخصیتهایى را در شاهنامه داریم مثل رستم، پهلوان افسانهای که همیشه میآید و ایران را نجات میدهد. من با این شخصیت آمیخته شدهام.
یک زن جنگجوی دیگری وجود دارد که من با او ارتباط دارم. نام او گردآفرید است. احساس میکنم همه ما در حال زندگی کردن به این شکل هستیم: شخصیت او مانند یک شاهزادهخانم است، اما وقتی لازم باشد، کلاه خود به سر میگذارد و به جنگ میرود.
*منبع: کیهان لایف
*نویسنده: روا تالاس
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن