احمد رأفت – در مراسمی که سهشنبه ۲۱ آذر در مقر فرانسوی پارلمان اروپا در استراسبورگ برگزار شد، از مهسا/ ژینا امینی و جنبش «زن، زندگی، آزادی» با اهدای جایزه ساخاروف تقدیر به عمل آمد. قرار بود مژگان افتخاری، مادر، امجد و اشکان امینی، پدر و برادر این دختر ۲۲ ساله قربانی جنایتهای جمهوری اسلامی در این مراسم حضور داشته باشند. جمهوری اسلامی ۱۷ آذر از سفر آنها به فرانسه برای شرکت در این مراسم جلوگیری و پاسپورتهای این خانواده را توقیف کرد.
محمدصالح نیکبخت و سهیلا قادری وکلای خانواده امینی به نمایندگی از آنها در این مراسم حضور یافتند. روبرتو مستولا، رئیس پارلمان اروپا، از دو زن ایرانی برای دریافت این جایزه نیز دعوت به عمل آورده بود. افسون نجفی خواهر حدیث، دختر جوان ۲۲ سالهای که در جریان اعتراضات خیابانی سال گذشته در پی اصابت گلولههای ساچمهای جان باخت، و مرسده شاهینکار که در جریان اعتراضات سال ۱۴۰۱ بینایی یک چشم خود را از دست داد، دو میهمان ویژه این مراسم در استراسبورگ بودند.
جایزه آزادی تفکر و عقیده ساخاروف عالیترین جایزهای است که اتحادیه اروپا سالانه به فعالان حقوق بشر یا مجموعهای از فعالیتهای حقوق بشری اهدا میکند. جایزه نقدی ساخاروف ۵۰ هزار یورو است. روبرتا متسولا رئیس پارلمان اروپا پیش از اهدای این جایزه، تصمیم جمهوری اسلامی بر ممانعت از سفر خانواده امینی برای دریافت جایزه دخترشان را محکوم کرد و افزود «این چیزیست که مردم ایران بطور روزانه با آن مواجه میشوند.» رئیس پارلمان اروپا گفت «با این حال شجاعت و مقاومت زنان ایران در مبارزه خود برای عدالت و آزادی و حقوق بشر، متوقف نخواهد شد و صدای زنان ایران خاموش نمیشود.»
کمی پیش از برگزاری مراسم اهدای جایزه ساخارف در پارلمان اروپا، نشست خبری این مراسم برگزار شد. محمدصالح نیکبخت در این نشست خبری از ممنوعیت خروج از کشور علیه خانواده امینی و دیگر فشارهای حکومت علیه این خانواده و نیز مشکل فقدان آزادی، فقدان آزادی پس از بیان و مشکلات کمرشکن اقتصادی در ایران گفت. مرسده شاهینکار نیز گفت: «من مرسده شاهینکار ۳۹ ساله مادر یک دختر ۱۱ ساله و مربی فیتنس هستم، چشمم را از من گرفتند اما من بدون حجاب به ورزش ادامه میدهم تا به زنان سرزمینام روحیه و انگیزه بدهم. من و امثال من مقاومت و زندگی را مقابل سرکوب و مرگ انتخاب کردهایم. جمهوری اسلامی هزاران همرزم مرا کشت اما آنقدر انگیزه و قدرت در من وجود دارد که همیشه مخالفت خود را در هر فرصتی بیان کنم و به جهان بگویم ما زنان و مردم ایران در ایران خودمان زندانی حکومتی هستیم که ۴۴ سال است ما را میکشد و خود را به هیچ کجا پاسخگو نمیداند.»
او در ادامه افزود: «به چشم من نگاه کنید، به مزار کشتههای ما نگاه کنید، به ممنوعالخروج کردن خانواده ژینا نگاه کنید، جمهوری اسلامی ما مخالفان و معترضان و دادخواهان و داغداران را برده خود میخواهد. اما ما از رسیدن به عدالت و رهایی عقب نمینشینیم.»
افسون نجفی نیز در بخشی از صحبتهایش در اشاره به آنچه بر سر معترضان آمده، گفت: «من نمیخواهم به شرح آنچه به ناحق بر خواهرم، خانوادهام و هزاران کشته دیگر آمد صحبت کنم. بلکه میخواهم از این فرصت استثنایى که شما در اختیارم قرار دادید استفاده کنم و از رنج روزانه و مداوم جوانان مبارز ایران صحبت کنم. جمهورى اسلامى اعلام کرده که بیش از ۹ هزار نفر از معترضان آزادیخواه زندانى را آزاد کرد، اما هنوز هزاران جوان دیگر در زندانهاى جمهورى اسلامى زجر میکشند و شکنجه میشوند و جمهورى اسلامى با تحت فشار گذاشتن و تهدید خانوادهها جلوی اطلاعرسانی را میگیرد. ما نام بسیاری از زندانیانمان را نمیدانیم.»
این خواهر داغدار در خاتمه گفت: «من اینجا در حالی که مثل هزاران خانواده دادخواه دیگر محکم ایستادهام، به شما میگویم آینده از آن ملت آزاد ایران است.»
متن پیام مژگان افتخاری که محمدصالح نیکبخت در غیاب او در صحن پارلمان اروپا قرائت کرد به شرح زیر است:
«اندر دل من درون و بیرون همە اوست
اندر تن من، جان و رگ و خون همە اوست
اینجای چگونە کفر و ایمان گنجد
بیچون باشد وجود من، چون همە اوست
(بەو دەمەت کە بۆنی سەد بەهاری لێوە دێ،
بۆنی دەشتی بەختیاری باوەشی چیای بە دەستی با، بە گوڵ چناوی لێوە دێ،
بۆنی سەر سەکۆی بە کاگڵی بە ئاوپژاوی لێوە دێ،
خۆشەویستەکەم
لە پەنجەرەی نیوەتاکی بوومەلێڵەوە
چاوی من لە دیمەنی کچی بەیانییە
لە حەنجەرەی زەمانەوە
گوێم لە زەمزەمەی زوڵاڵی خیزە وردەکانی کانییە)
خانمها و آقایان!
دوست داشتم در جمع ارزشمند شما حضور بیابم تا از نزدیک و بە نمایندگی از تمامی زنان سرزمینم، از شما اهداکنندگان جایزە ارزندەی ساخاروف، جایزە نماد آزادگی پارلمان اروپا، قدردانی کنم. متاسفانە برخلاف همە موازین قانونی و انسانی، این فرصت را از ما دریغ کردند. وکیل مدافع ما آقای صالح نیکبخت بە همراە خانم دکتر سهیلا قادری بە نمایندگی از ما در جمع شما حضور خواهند یافت تا پیام من را بە شما برسانند.
ما اینجاییم تا در زادگاه ژاندارک، یاد ژینا را گرامی بداریم، و چە زیبا و معنادار است بهم رسیدن این دختران الهامبخش تاریخ از پس اعصار و قرون، آنان که با مرگشان مرزهای سرزمینی را درنوردیدند و اراده رهایی و آزادی انسانها را جانی دوباره بخشیدند. ژینا تجلی ژین و زندگی است، همو کە نامش رمز رهایی شد و رویای آزادی را از زادگاهش کوردستان، بە تمام ایران و خاورمیانە و جهان گسترانید و میلیونها زن و انسان ستمدیده را به امید پرواز در افق بیکران رستگاری، بە جنبش درآورد.
مظلومانه جانش را ستاندند، و در خیال خود چنین پنداشتند کە با ستاندن جان از کالبد، از شدن و بودن باز خواهد ایستاد. بسان ژاندارک کە در تصور واهی ستمگران، با سوزاندن کالبدش رویاهایش هم دود میشود و بە هوا میرود. آنان نمیدانستند و هنوز هم نمیدانند کە از خاکستر ژاندارک و ژینا، ققنوسوار، روحی متولد خواهد شد تسخیرناپذیر و الهامبخش: روح زمانە.
این روحهای زمانە پس از چندین قرن اکنون بهم پیوستەاند تا مژدە رستگاری جاودان را برای ما مردمان این عصر بە ارمغان بیاورند. آنان نویددهندە تحقق ارزشهای والای انسانیاند کە اکنون در شعار مترقی «ژن، ژیان، ئازادی» تبلور یافتە است، ارزشهایی مرزگریز و فراتر از زمان و مکان: عدالت، آزادی، صلح، همزیستی و برابری همە انسانها.
خانمها، آقایان، جهانیان!
داغ ژینا برای من ابدی است و برای همە مردم جهان جاویدان. اطمینان دارم کە نام او همراه با نام ژاندارک، نماد آزادی خواهد ماند.
اکنون از زادگاە ژینای همارە زندە، قدرشناسی بیکران خود و خانوادەام را تقدیم شما میکنم و امیدوارم در این انتخاب بزرگ، مانا و سرافراز بمانید. و امید آنکە هیچ صدایی از گفتن آزادی نهراسد.»