سن کار کودکان در ایران به ۷ سالگی رسید

- مدیرعامل انجمن حمایت از کودکان: با بدتر شدن شرایط اقتصادی، درآمد پدر دیگر کفاف خرج‌ها را نمی‌دهد و کوچک‌ترین عضو، که تنها هشت سال دارد مجبور می‌شود به سراغ کار برود.
  - «مسئولین شهری ما از قدرت آگاهی کارشناسی در زمینه کودکان برخوردار نیستند. نمی‌توانند برنامه‌ریزی دقیقی در رابطه با کودکان داشته باشند و به نتیجه برسانند.»
- کودکان در حالی ناچار هستند برای تأمین بخشی از هزینه‌های خانواده کار کنند که همزمان با افزایش شمار کودکان کار، شمار کودکان بازمانده از تحصیل هم افزایش داشته است.

شنبه ۲ دی ۱۴۰۲ برابر با ۲۳ دسامبر ۲۰۲۳


مدیرعامل انجمن حمایت از کودکان می‌گوید سن کار کودکان در ایران به ۷ سالگی رسیده است و هرچه شرایط اقتصادی بدتر می‌شود، کودکان بیشتری در بازار کار دیده می‌شوند.

طاهره پژوهش مدیرعامل انجمن حمایت از کودکان با اشاره به افزایش شمار کودکان کار و همچنین کاهش سن کار کودکان به دلیل مشکلات اقتصادی خانوارها گفته که طبق مشاهداتمان در سطح خیابان‌ها می‌توانیم بگوییم شرایط کودکان کار بدتر شده است.

او گفته تصور کنید در یک خانواده پنج نفره زندگی می‌کنید. با بدتر شدن شرایط اقتصادی، درآمد پدر دیگر کفاف خرج‌ها را نمی‌دهد و کوچک‌ترین عضو، که تنها هشت سال دارد،  مجبور می‌شود به سراغ کار برود.

طاهره پژوهش با اشاره به اینکه در سال ۱۳۸۴ دولت آیین نامه محو بدترین اشکال کار را امضا کرده و متعهد به اجرای آن شده می‌گوید در این آیین نامه ۳۸ مورد و کار ذکر شده که زباله‌گردی کودکان، کار در خیابان‌ها و یا آبراهه‌ها جزوی از آن‌ها است. در صورتی که طبق شواهد، همه بچه‌ها در حال انجام این کارها هستند و هیچ گونه نظارتی نمی‌شود.

به گفته این کارشناس «در سال‌های اخیر، کودکان به بدترین اشکال مختلف کار روی آوردند. یکی از این کار‌ها زباله‌گردی است که جدا از هر مشکل دیگری، بیشترین ضرر را برای سلامتشان دارد.»

او ادامه می‌دهد: «مسئله بعدی که مطرح می‌شود؛ سن کار کودک است که سال به سال در حال پایین آمدن است. برای مثال اگر زمانی یک کودک، با سن ۱۰ الی ۱۲ سال کار می‌کرد؛ اکنون مشاهده می‌کنیم یک کودک هفت الی هشت ساله‌ نیز در حال کار است. هرچه شرایط اقتصادی بدتر می‌شود در واقع کودکان بیشتری در بازار کار دیده می‌شوند. در کشور ما همه چیز به شکل رها شده و بدون هیچ نظارتی در حال اجرا است. یکی از این مسائل هم، کودکان کار است.»

این فعال حقوق کودک معتقد است که همه چیز به شکل رها شده و بدون هیچ نظارتی در حال اجرا است. مسئولین شهری ما از قدرت آگاهی کارشناسی در زمینه کودکان برخوردار نیستند. نمی‌توانند برنامه‌ریزی دقیقی را در رابطه با کودکان داشته باشند و به نتیجه برسانند.

به گفته طاهره پژوهش تا ساختار اقتصادی به نفع کودکان تغییر نکند، برنامه‌های کارشناسی شده در برنامه‌های توسعه نیایند و تا منابع بودجه‌ای مشخص برای کودکان تعریف نشود؛ هیچ نغییری در شرایط کودکان کار اتفاق نمی‌افتد.

طاهره پژوهش همچنین معتقد است «مسئولین شهری ما از قدرت آگاهی کارشناسی در زمینه کودکان برخوردار نیستند. نمی‌توانند برنامه‌ریزی دقیقی را در رابطه با کودکان داشته باشند و به نتیجه برسانند. این مشکل در همه ابعاد دیگر هم وجود دارد؛ اما در زمینه کودکان بشدت جدی‌تر است.»

این فعال حقوق کودکان در ارتباط با اینکه جمع‌آوری کودکان هیچ نتیجه‌ای را به همراه نداشته هم گفته که «حداقل ۳۵ بار در دوره‌ای این کودکان را جمع‌آوری می‌کردند. در مراکزی که زیر نظر بهزیستی بوده از آن‌ها نگهداری می‌شده است. اما مجبور به آزادی بچه‌ها بعد از یک هفته بودند. نمی‌توانستند از آن‌ها نگهداری کنند. عملا تنها بودجه‌ای هم که آمد فقط صرف جمع‌آوری کودکان شد. در واقعیت حتی این کار هم در زندگی کودکان هیچ تاثیری نداشت.»

همانطور که طاهره پژوهش گفته بخش زیادی از کودکان کار به دلیل مشکلات اقتصادی و برای کمک به خانواده ناچار هستند کار کنند. وحید حسین‌زاده معاون اجتماعی اداره کل بهزیستی استان مازندران هفته گذشته اعلام کرد که در بررسی وضعیت خانوادگی کودکان کار مشخص شد ۶۴ درصد کودکان در سال ۱۴۰۱ و ۶۳ درصد کودکان در سال جاری دارای خانواده بوده و با پدر و مادرشان زندگی می‌کردند.

وحید حسین‌زاده گفته بود که بیشترین کار کودکان کار در شهرهای استان مازندران جمع آوری ضایعات، دستفروشی، گل فروشی است که گاهی اوقات در این پوشش تکدی‌گری نیز صورت می‌گیرد.

ترک تحصیل دانش‌آموزان به دلیل فقر و نبود امکانات؛ آموزش و پرورش به دنبال «ادبستان» با نیروهای ارزشی!

کودکان در حالی ناچار هستند برای تأمین بخشی از هزینه‌های خانواده کار کنند که همزمان با افزایش شمار کودکان کار، شمار کودکان بازمانده از تحصیل هم افزایش داشته است.

در این رابطه وحید حسین‌زاده گفته بود که «۱۴۱ کودک بازمانده از تحصیل با استفاده از ظرفیت‌های مراکز اورژانس اجتماعی و کودکان در استان مازندران شناسایی شده و به اداره کل آموزش و پرورش استان معرفی شدند و با اقدامات و پیگیری‌های اداره بهزیستی و مشارکت سایر دستگاه‌ها تعداد ۹۰ کودک به فرایند تحصیل بازگردانده شدند.»

هادی موسوی نیک کارشناس مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی یک ماه پیش گفت که یک و نیم میلیون کودک در آستانه ترک تحصیل قرار دارند و ۱۴ میلیون کودک نیز در خانوارهایی زندگی می‌کنند که حداقل سبد غذایی را نمی‌توانند دریافت کنند.

هادی موسوی‌نیک گفته است که براساس آمار آموزش و پرورش حدود ۴۵۰ هزار کودک بازمانده از تحصیل داریم، حدود یک و نیم میلیون نفر کودک در معرض بازماندگی از تحصیل داریم.

بر اساس گزارشی که دو سال پیش وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی ارائه کرد ۷۰ درصد موارد ترک تحصیلی‌ مربوط به دهک‌های اول تا پنجم درآمدی هستند که کمترین درآمد را دارند.

بر اساس جدیدترین آمار ارائه شده از سوی مرکز آمار ایران ۵۵۶ هزار دانش‌آموز قبل از ورود به مقطع دبیرستان، به دلایلی که اصلی‌ترین آن فقر و محرومیت عنوان شده ناچار به «ترک تحصیل» شده‌اند.

این آمار نشان می‌دهد در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ بیش از ۵۵۶ هزار کودک در سن ۱۵ تا ۱۷ سال از تحصیل بازماندند که ۲۹۵ هزار تن، پسر و ۲۶۱ هزار تن، دختر هستند.

گزارش مرکز آمار ایران همچنین نشان می‌دهد «نرخ ترک تحصیل» دوره ابتدایی در سال تحصیلی ۹۵ – ۹۶، ۰/۹۹ درصد بوده اما پس از پنج سال، در سال تحصیلی ۱۴۰۱ –۱۴۰۲ به ۱/۲ درصد رسیده و در دوره متوسطه اول نیز ۴/۱۱ درصد بوده که به مرور به ۵/۴۷ درصد رسیده که سیری صعودی را ثبت نشان می‌دهد.

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۳ / معدل امتیاز: ۵

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=338310