الگوی ساده‌ی لابیگری اپوزیسیون در آمریکا؛ میانبُری برای سقوط رژیم

- لابی کردن نیازمند زمان، پشتکار و منابع مالی است. همچنین برای انجام این کارها، باید با مقررات و قوانین کشور مورد نظر هماهنگ بود و از روش‌های قانونی و شفاف استفاده کرد. لابی کردن یک فرآیند پیچیده و چندگانه است که نیازمند برنامه‌ریزی دقیق و تمرکز است.
- اپوزیسیون می‌تواند از استراتژی‌های لازم برای لابی کردن و تأثیرگذاری بر سیاست‌های آمریکا به منظور حمایت از تغییر رژیم استفاده کند. ولی اگر قرار است این لابیگری در جهت کمک به ایجاد یک آلترناتیو سیاسی باشد، در اینصورت اهداف، ابزارها، پیش‌شرط‌ها و مقدمات لازم تغییر خواهد یافت و لابیگران می‌بایست با این اهداف در یک مسیر قرار گیرند.

چهارشنبه ۲۷ دی ۱۴۰۲ برابر با ۱۷ ژانویه ۲۰۲۴


کاوه اردلان – فرانسیس فوکویاما می‌نویسد: نئومحافظه‌کاران معتقدند که تاریخ را می‌توان با استفاده ابزاری از قدرت و توان به پیش راند.

اهداف لابیگری ممکن است متنوع باشد، از تغییر یک قانون یا سیاست تا حمایت از مصالح خاص یک گروه یا صنعت. لابیگران معمولاً از تکنیک‌های مختلفی مانند مذاکره، تشویق، تحلیل سیاسی، و حتی تأثیرگذاری در روابط عمومی‌ برای رسیدن به اهداف خود استفاده می‌کنند.

تعداد زیادی از گروه‌های لابیگر در واشنگتن دی‌سی پایتخت آمریکا فعالیت می‌کنند و تأثیرگذاری آنها بر فرآیندهای سیاست‌گذاری در سطح ملی و بین‌المللی چشمگیر است. این فعالیت می‌تواند نقش مهمی‌ در شکل‌گیری سیاست‌ها و قوانین داشته باشد. برای مثال، یکی از لابی‌های موثر در شکل گرفتن برجام «نایاک» بود که در وبسایت خودشان به بودجه ۱۲۲۸۴۶۱  دلار در سال ۲۰۲۱ اشاره می‌شود. نایاک بخشی از جای خالی سفارت جمهوری اسلامی در آمریکا را پر کرد. هر دو طرف از این کانال برای درک سیاست‌های خود، پیام‌رسانی و پیام‌گیری استفاده کرده و می‌کنند. گرچه «نایاک» موضوع همکاری یا لابیگری برای جمهوری اسلامی را تکذیب می‌کند اما  شواهد روشن‌تر از آن هستند که بتوان این ادعا را باور کرد. در عین حال، سوال این است: منابع درآمد آنها از کجاست؟

کاوه اردلان

برای آمریکا تغییر رژیم در ایران به قصد تامین منافع ملی ایرانیان، سربلندی و سعادت و رفاه مردم ایران در اولویت نیست. بلکه اولویت آنها تامین منافع ملی آمریکا و کنترل اوضاع و شرایط منطقه است.

تاریخچه روابط بین آمریکا و اسرائیل بسیار پیچیده و تأثیرگذار بوده است. لابی اسرائیل، یکی از تأثیرگذارترین لابی‌های خارجی در آمریکا است و در سیاست خارجی آمریکا نقش قابل توجهی داشته است.

لابی اسرائیل در آمریکا شامل گروه‌های مختلف، شخصیت‌ها، سازمان‌های غیردولتی، و حتی تجارت‌های دوجانبه است که هدف اصلی آن تقویت روابط بین آمریکا و اسرائیل است و کمک‌های نظامی، حمایت‌های مالی، تأثیر بر تصمیم‌گیری‌های سیاسی و مذاکرات صلح در منطقه می‌پردازد. این گروه میلیون‌ها دلار از کمک‌ کنندگان بزرگ جمهوری‌خواه، از جمله برنی مارکوس، میلیاردر حامی‌ترامپ، جمع‌آوری می‌کند.

گروه‌هایی که عضو این لابی هستند از دو استدلال اصلی استفاده می‌کنند. اول اینکه اسرائیل یک متحد راهبردی حیاتی است و دوم اینکه یک رغبت اخلاقی قدرتمند برای حمایت‌های بی قید و شرطی که از اسرائیل به عمل می‌آید، وجود دارد.

آنها از نظر تاریخی عمیقا در سیاست مشارکت دارند و مبالغ بسیار کلانی پول را به نامزدهای سیاسی می‌دهند. این کار قانونی است ولی واقعیت این است که این سنت به لابی‌ها اجازه می‌دهد تا بر روندهای سیاسی تاثیر بگذارند.

دولت بایدن از کنگره درخواست می‌کند ۱۴٫۳میلیارد دلار از جمله پول برای دفاع هوایی و موشکی و تقویت امنیت سفارتخانه‌ها در منطقه برای اسرائیل در نظر گرفته شود  و ۱۷٫۴ میلیارد دلار کمک امریکا به اسرائیل در ۲۰۲۳ بوده  که همه آن حاصل لابی آیپک و جی استریت بوده است.

لابی کردن نیازمند زمان، پشتکار و منابع مالی است. همچنین برای انجام این کارها، باید با مقررات و قوانین کشور مورد نظر هماهنگ بود و از روش‌های قانونی و شفاف استفاده کرد. لابی کردن یک فرآیند پیچیده و چندگانه است که نیازمند برنامه‌ریزی دقیق و تمرکز است.

در اینجا یک الگوی ساده برای لابی کردن در آمریکا برای مخالفان جمهوری اسلامی ارائه داده می‌شود:

مرحله اول: تحلیل و برنامه‌ریزی

۱-شناسایی مسائل کلیدی: تعیین موضوعاتی که می‌توانند تأثیرگذاری بر سیاست‌های آمریکا درباره ایران داشته باشند، مثلاً حقوق بشر، سلاح‌های هسته‌ای، سیاست خارجی و…

۲-ارتباط با افراد کلیدی: شناسایی و برقراری ارتباط با نمایندگان مجلس و سنا، نهادهای دولتی مرتبط با سیاست خارجی، و همچنین گروه‌ها و سازمان‌های مرتبط با مسائل ایران

۳-سازماندهی و ساختارگرایی (Grassroots lobbying): با سازماندهی می‌توان برای جلب حمایت و نقدهای عمومی تلاش کرد تا از این طریق تصمیم‌گیران را تحت تأثیر قرار داد. این نوع لابی توسط افراد یا گروه‌های مختلف اجتماعی و مدنی انجام می‌شود، به عبارت دیگر از پایین به بالا (از جمعیت به سمت نهادها) انجام می‌شود. فراهم کردن اطلاعات و تحلیل‌های موثر به منظور توجیه و ترویج مواقع خاص اهمیت دارد.

در ساختارگرایی، افراد یا گروه‌ها از نقدها، نظرات و حمایت‌های مستقیم جمعیت مخاطبان برخوردارند تا تأثیرگذاری بر تصمیم‌گیران دولتی یا نمایندگان مجلس داشته باشند. برخی از موارد مرتبط با ساختارگرایی عبارتند از:

الف- جلب حمایت عمومی‌ از طریق اطلاع‌رسانی، رویدادها، حملات تبلیغاتی و حتی اعتراضات جمعی
ب- تلاش برای پوشش مسائل مهم در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی به منظور جلب توجه عمومی
ج- بسیج و به حرکت درآوردن نیروها (Mobilization)، فعال‌سازی افراد عادی و گروه‌های مختلف جامعه برای شرکت در فعالیت‌های لابی و تأثیرگذاری بر تصمیم‌گیران
د- ایجاد گروه‌ها و اتحادیه‌هایی که تحت پوشش آنها افراد می‌توانند نظرات و نقدهای خود را اعلام کنند
ی- تشویق افراد به اشتراک‌گذاری تجربیات شخصی یا مسائلی که بر زندگی آنها تأثیر گذاشته

ساختارگرایی از اهمیت بسزایی برخوردار است چرا که نشان می‌دهد نقدها و حمایت‌های عمومی‌ چگونه می‌توانند تأثیرگذاری مستقیم بر سیاست‌ها و تصمیم‌گیری‌های دولتی داشته باشند.

مرحله دوم: اجرا

۱-لابی مستقیم (Direct Lobbying): نمایندگان از این روش برای برقراری ارتباط مستقیم با اعضای کنگره، سنا، یا مقامات اجرایی استفاده می‌کنند تا تأثیرگذاری بر تصمیم‌گیری‌ها را افزایش دهند. حضور در جلسات کمیته‌های مرتبط با سیاست خارجی پیگیری در مجلس و سنا ، توجه به قوانین و طرح‌هایی که ممکن است تأثیری بر سیاست‌های آمریکا نسبت به ایران داشته باشند.

۲-لابی غیرمستقیم (Indirect Lobbying): در این نوع لابی، افراد یا گروه‌ها از طریق رسانه‌ها، افکار عمومی، و حملات تبلیغاتی به تأثیرگذاری بر تصمیم‌گیران و عموم جامعه می‌پردازند. این روش به عنوان ساختارگرایی نیز شناخته می‌شود. استفاده از رسانه‌های اجتماعی و فضای رسانه‌ای برای انتشار اخبار و اطلاعات مربوط به مسائل ایران و تأثیرات آن بر سیاست‌های آمریکا.

این تقسیمات نشان‌دهنده تنوع گسترده در روش‌های لابی است و استراتژی‌ها بسته به شرایط و مسائل مورد نظر ممکن است تغییر کنند. برگزاری کنفرانس‌ها، سمینارها، و سخنرانی‌هایی در دانشگاه‌ها یا مراکز فرهنگی و سیاسی با موضوعات مربوط به ایران و جمهوری اسلامی بخشی از لابی غیرمستقیم هستند.

مرحله سوم: پیگیری و ارزیابی

۱-تقویت و بهبود ارتباطات با نمایندگان، تصمیم‌گیران، و سایر افراد موثر در فرآیند تصمیم‌گیری
۲-اثربخشی و تنظیم استراتژی‌های جدید، با ارزیابی پیامدهای فعالیت‌ها و ارتباطات انجام شده، تصمیم‌گیری برای بهبود راهبردها یا تغییر در فعالیت‌های آینده
۳-اهداف لابی باید قابل اندازه‌گیری باشد تا بتوان پیگیری و ارزیابی عملکرد را به صورت موثر انجام داد. برای مثال، تعداد نمایندگان حاضر در حمایت از یک موضوع خاص
۴-ارزیابی فعالیت‌های لابی و ثبت دقیق اطلاعات مربوط به ارتباطات، نتایج جلسات، واکنش نمایندگان و مسئولان، و اطلاعات دیگر
۵-تدوین گزارش‌های دوره‌ای به شورای رهبری یا اعضای گروه لابی، جهت اطلاع‌رسانی در مورد پیشرفت‌ها و مسائل موجود
۶-تصحیح استراتژی‌ها در صورت لزوم، اصلاح استراتژی‌ها و تدابیر لابی بر اساس تجربیات گذشته و شرایط جدید
۷-افزایش مهارت‌ها و دانش اعضای گروه لابی به منظور بهبود عملکرد در آینده

این اقدامات می‌توانند به گروه لابی کمک کنند تا فعالیت‌های خود را بهبود دهند و نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کنند.

اتحادیه ملی برای دموکراسی در ایران (NUFDI) یک سازمان غیرانتفاعی و فعال در زمینه ترویج دموکراسی و حقوق بشر است. این سازمان که برای حمایت از مبارزات مردم ایران جهت دستیابی به دموکراسی، آزادی و حقوق بشر فعالیت می‌کند شاید گزینه خوبی باشد برای لابیگری اپوزیسیون مدافع دموکراسی در آمریکا. برای افزایش تأثیر NUFDI و لابی کردن برای حمایت از انقلاب در ایران، می‌توان این راه‌ها را پیشنهاد داد:

۱-آگاهی دادن و تبلیغات: ترویج اهداف و ایده‌های NUFDI از طریق رسانه‌ها، شبکه‌های اجتماعی، و محافل عمومی‌در آمریکا

۲-برگزاری جلسات، کنفرانس‌ها و رویدادهای مرتبط با دموکراسی در ایران با حضور فعالان، سیاستمداران و جامعه دانشگاهی آمریکا و …

۳-تأثیرگذاری در قوه مقننه و اجرایی آمریکا: ارتباط با نمایندگان مجلس و مسئولین دولتی آمریکا برای حمایت از سیاست‌های موافق با دموکراسی در ایران و تغییر رژیم

۴-شبکه‌سازی و همکاری با سازمان‌های مشابه و تشکیل تحالف‌های متحد برای افزایش تأثیر و امکانات. گفتگو با لابی‌های موثر در امریکا و الگوبرداری از آنان

۵-مشارکت در فرآیندهای سیاسی و حضور در نشست‌ها و جلسات مرتبط با سیاست‌های خارجی آمریکا در خصوص ایران

۶-برقراری ارتباط مستقیم با جوامع ایرانی مقیم در آمریکا و جلب حمایت آنها به خصوص منابع مالی برای اهداف انقلاب

۷-استفاده و ارائه اطلاعات و تحقیقات مرتبط با وضعیت دموکراسی در ایران به تصمیم‌گیران و عموم مردم آمریکا

۸-اگر مواردی درباره حقوق بشر یا نقض قوانین بین‌المللی توسط جمهوری اسلامی در دادگاه‌های آمریکا مطرح شود، حضور در این دادگاه‌ها و حمایت از موارد مخالف با جمهوری اسلامی می‌تواند مؤثر باشد.

از طریق لابیگری برای تغییر رژیم، معمولاً سعی می‌شود با فشارهای سیاسی، اقتصادی، و اجتماعی برای سازمان‌دهی و تحریک افراد یا گروه‌های داخلی یا خارجی به منظور تغییر یا سازماندهی مجدد قدرت سیاسی در یک کشور اقدام شود.

این نوع تغییرات نیازمند پشتیبانی گسترده‌ی جامعه بین‌المللی از مردم درون کشور است. تغییر رژیم یک فرآیند پیچیده و متنوع است که می‌تواند به شکل‌های مختلفی اتفاق بیفتد. گاهی اوقات این تغییر با اعتراضات عمومی‌ و جنبش‌های مردمی‌ آغاز می‌شود، مانند انقلاب‌های عربی که در سال‌های اخیر در برخی کشورهای عربی اتفاق افتاد.

بیشتر کشورهایی که تغییر رژیم را تجربه کرده‌اند، دچار فشارهای بسیاری شده‌اند و پس از آن تغییرات ناپایداری نیز رخ داده است. بنابراین، قرار دادن یک کشور در مسیر فرآیند تغییر رژیم نیازمند برنامه‌ریزی دقیق، پشتیبانی گسترده، و اراده ملی قوی است.

اپوزیسیون می‌تواند از استراتژی‌های لازم برای لابی کردن و تأثیرگذاری بر سیاست‌های آمریکا به منظور حمایت از تغییر رژیم استفاده کند. ولی اگر قرار است این لابیگری در جهت کمک به ایجاد یک آلترناتیو سیاسی باشد، در اینصورت اهداف، ابزارها، پیش‌شرط‌ها و مقدمات لازم تغییر خواهد یافت و لابیگران می‌بایست با این اهداف در یک مسیر قرار گیرند. هنوز پیش‌شرط‌های آن کاملا آماده نیست ولی شاید با پیشنهاداتی که در  این مقاله مطرح شد بتوان جای نایاک را با نوفدی عوض کرد.

*کاوه اردلان دانش‌آموخته و کارشناس رشته‌های شهرسازی و اقتصاد و ساکن کالیفرنیا است.

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۴۸ / معدل امتیاز: ۲٫۷

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=339928