فیروزه نوردستروم-چندی پیش کیهان لندن در ۳۰ دیماه گزارشی در مورد آخرین وضعیت دریاچه ارومیه و امکانسنجی و بررسی استخراج لیتیوم توسط چینیها منتشر کرد. در واکنش به انتشار این مطلب، خبرگزاری ایسنا در ۲ بهمنماه گفتگویی با محمد صادق معتمدیان استاندار آذربایجان غربی و دبیر «کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه» انجام داد.
یکی از پرسشهای ایسنا این بود که «در فضای مجازی و عمدتا از سوی رسانههای ضدانقلاب، شاهد خبرسازی در رابطه با استخراج فلز لیتیوم از بستر دریاچه ارومیه بودیم. بفرمایید که ماجرا چه بود؟»
معتمدیان در پاسخ گفت: «مطالعات سازمان زمینشناسی کشور در دریاچه ارومیه طی سالهای گذشته نشان داد که میزان لیتیوم برآوردشده دریاچه ارومیه برابر با ۳۰ PPM است. در حالی که حداقل مقدار اقتصادی برای استحصال این ماده از شورابه باید بیشتر از ۱۰۰۰ PPM باشد. درواقع هیچگونه لیتیومی قابل برداشت و استحصال در این دریاچه وجود ندارد. استخراج لیتیوم از دریاچه ارومیه با توجه به وضعیت ویژه آن، نه از نظر علمی منطقی بوده و نه از نظر اقتصادی به صرفه است، میتوان گفت توجیه اقتصادی برای برداشت لیتیوم از دریاچه ارومیه به سبب مقدار بسیار ناچیز کمتر از ۳۰ پیپیام عملا امکانپذیر نمیباشد و آنچه در فضای رسانهای طرح شده کذب است.»
در مورد وجود یا نبود ترکیبات لیتیوم در دریاچه ارومیه این پرسش مطرح میشود که اساسا ترکیبات قابل استخراج لیتیوم در این دریاچه وجود دارد؟ اگر چنین است، آیا استخراج آن ارزش یا توجیه اقتصادی دارد؟ آیا استخراج نمک، منیزیم، پتاسیم و البته لیتیوم برای حفظ محیط زیست (زیستبوم) این دریاچهی مهم بینالمللی خطری ندارد؟
چینیها توجیه اقتصادی استخراج لیتیوم در دریاچه ارومیه را بررسی میکنند
مهندس خسرو بندری کارشناس مدیریت آب در ارتباط با این موضوع به کیهان لندن میگوید: «با تفسیر نتایج تصویرهای ماهوارهای ناسا در آوریل سالهای ۲۰۱۸-۲۰۱۹ مساحت پوشش آب دریاچه از ۵۰۰۰ کیلومترمربع به ۳۰۰۰ کیلومترمربع کاهش داشته و به شدت رو به خشکی رفته است. بر اساس تازهترین تصویرهای سپتامبر ۲۰۲۳ همراه با گزارش پیوست ناسا، دریاچه خشک شده. این در حالیست که استاندار آذربایجان شرقی و نماینده تبریز در مجلس بر بهرهبرداری سد ونیار (شهید مدنی) که ۳۶۱ میلیون مترمکعب دیگر را کنترل کرده و مانع ورود سیلابهای رودخانه آجیچای به دریاچه میشود اصرار دارند. اگر بودجه مورد نیاز تامین شود و سد به بهرهبرداری برسد فاجعه بزرگی برای دریاچه در حال احتضار خواهد بود.»
این پژوهشگر حوزه آب معتقد است: «به نظر میرسد بر اساس یک توافق نانوشته همه مسئولان مرتبط و بدتر از همه معاون رئیس جمهور در محیط زیست بجای احیای دریاچه ارومیه به خشک شدن و برداشت نمک، منیزیم و پتاسیم و لیتیوم تمایل دارند. همگی مدعی هستند که با بهرهبرداری از منابع معدنی دریاچه هم اشتغال ایجاد میشود و هم منبع ارزی قابل توجهی ایجاد میکند. حتی دکتر کلانتری معاون رییس جمهور در مورد محیط زیست هم مدعی میشود که این کار علاوه بر منافع اقتصادی از خطرات زیست محیطی هم میکاهد.»
مهندس بندری تاکید میکند: «متاسفانه برخی کارشناسان محیط زیست هم برای کنترل غبارهای نمکی به افزودن مالچ (حتی مشتقات نفت) اشاره میکنند. این به آن معناست که آنها رسما مرگ دریاچه را اعلام کرده و برای کنترل غبارهای نمکی، یک مجتمع عظیم زیست محیطی را به نابودی قطعی تهدید میکنند. بعلاوه مالچپاشی در سطح بیش از ۵۰۰۰ کیلومترمربع نه به لحاظ اجرایی و نه اقتصادی به هیچ وجه امکانپذیر نیست.»
به گفته وی، «در مورد میزان لیتیوم موجود در شورابه دریاچه بررسیهای میدانی متعددی انجام شده که در سطح اطلاعات من، معتبرترین آنها مقاله سال ۲۰۱۴ مجله Sciencedirect است که با اشاره به اینکه روزی دریاچه ارومیه بزرگترین دریاچه شور خاورمیانه و ششمین در دنیا بوده یادآوری کرده که حاوی منابع غنی ۵ عنصر سدیم، پتاس، لیتیوم، منیزیم و ترکیبات کلسیم است. در همان سال، مطالعات زند وکیلی، رنجبر و احتشامزاده میزان لیتیوم در شورابه دریاچه را در میانه بهار ۶۲ میلی گرم در هر گرم ( بیش از ۶٪ ) محاسبه کردهاند. باید اشاره کنم که استخراج منیزیم و لیتیوم فقط از شورابه توجیهپذیر است، در نتیجه و خوشبختانه تا آب به دریاچه نرسد عملی نیست.»
مهندس بندری در ادامه میگوید: «۸-۹ سال پیش در کنفرانس جانبی حقوق بشر سازمان ملل که در ژنو برگزار شد، در مورد بازیافت دریاچه ارومیه صحبت کردم و نسخهای از مقاله را از طریق ماموران جمهوری اسلامی برای عیسی کلانتری [رئیس وقت سازمان محیط زیست] فرستادم. در آن مقاله به دو راهکار اشاره شده: یکی، انتقال آب از رودخانه مرزی زاب کوچک، این رودخانه بدون هیچ بهرهبرداری به دجله میپیوندد؛ و دوم، تامین حقابه دریاچه از سیلاب تمام سدهایی که در حوضه این دریاچه ساخته شده. اشاره من به حقابه برای تاکید بر حق دریاچه است و نه اینکه اگر باران کافی نبارید این حق نادیده گرفته شود.»
وی تاکید میکند: «بسیار مهم است توجه کنیم که آبدار شدن دریاچه است که به دست آوردن منیزیم و لیتیوم را ممکن میسازد. برداشت این مواد از نمکزار قابل توجیه نیست. از سوی دیگر، در مورد مشکل فوری جلوگیری از پراکنش غبارهای نمکی، به هیچ وجه نباید از هیچگونه ماده افزودنی استفاده کرد. این مسئله موجب تغییر ترکیب شیمیایی و نابودی حیات دریاچه میشود. کافیست با هواپیماهای سمپاش و با همان روش، با توجه به خشکی سطح دریاچه و شدت و جهت وزش باد، آب در بخشهایی بپاشند که بیشترین غبار نمکی از آن نواحی برمیخیزد. همین کار ساده، یک لایه کریستال نمک روی سطح دریاچه ایجاد میکند که مانع برخاستن پودر نمک میشود. این کار بسیار کمهزینه اما در فصلهای خشک دائمی بوده و میبایست با میزان تبخیر تواتر آن تعیین شود.»
عوامل انسانی که در رقم خوردن وضعیت اسفناک دریاچه ارومیه نقش داشتهاند شامل سدسازیهای متعدد، ساخت بزرگراه «شهید کلانتری» و توسعه ۲۷۰ هزار هکتار زمین کشاورزی است که البته بیشتر این سدها نیز برای توسعه کشاورزی ساخته شده و از ۲۳ سد فعال در این حوضه آبریز، کشاورزی هدف کاربرد ۱۵ سد است. این در حالیست که کارشناسان گسترش کشاورزی را آنهم با محصولاتی که به آب فراوان نیاز دارند در یک کشور خشک و کمباران اصلا توصیه نمیکنند. حتا در کشورهای پرآب بجز محصولات خاص کشاورزی، ترجیح بر وارد کردن کالاهای کشاورزی است و نه اینکه اصرار داشته باشند خودشان آنها را تولید کنند.
در حالی که طی ۴۵ سال گذشته به دلیل ساخت سدهای متعدد، حجم آبی که میبایست دریاچهها و تالابهای ایران را زنده نگه دارد، به سوی زمینهای کشاورزی سرازیر میشود. در دو استان آذربایجان شرقی و غربی نیز همین روند پیش رفته است. با ساختن سدهای این منطقه، آبی که به دریاچه ارومیه وارد میشده اکنون به زمینهای کشاورزی میرود یا پشت سدها ذخیره میشود و هر سال مقدار اندکی از آب برخی از این سدها، سهم دریاچه ارومیه میشود که همین مقدار اندک نیز تبخیر میشود بدون آنکه به شکل بارش به دریاچه بازگردد.
سد زولا، سد شهرچای، سد آغچای، سد ارس ۲ و… از جمله سدهایی هستند که ورودی آنها به دریاچه ارومیه تقریبا صفر است!