بهروز فتحعلی – تلویزیون «منوتو» محصول نگاهی مدرن از جانب زوجی بود که «در جستجوی یک رویا» و به واقعیت رساندن آن از هیچ تلاشی فروگذار نکردند. این زوج پر انرژی اما نه با زندگی در رویا بلکه پابپای هم نوآورانه و با ایجاد تیمی متشکل از جوانانی خلاق دست به ایجاد یک شبکه تلویزیونی ماهوارهای زدند که برنامههای شاد و سرزنده سرگرمکننده و آگاهیرسان آن به سرعت نه تنها به خانههای ایرانیان پراکنده در کشورهای بیگانه بلکه به درون میلیونها خانواده ایرانی در گوشه و کنار کشورمان راه پیدا کرد و به محبوبیت خاصی که شایسته آن بود رسید.
به راستی چه نیرویی جز مدیریت مدرن کیوان و مرجان عباسی و تلاشهای بیوقفه تیم کارکنان شبکه «منوتو» میتوانست تلویزیونی را که با سبکی نو در ارائه برنامهها به میدان آمده بود اما از کوچکترین امکانات دولتی برخوردار نبود در طول ۱۴ سال از میان همه دشواریها عبور دهد و جامعه ایرانی را چنان تحت تاثیر خود قرار دهد که خبر پایان کار آن موجب به وجد آمدن عوامل ولایتمدار گردد؟
کیوان عباسی خود در مستند «در جستجوی یک رویا» به تفسیر به شرح گذار از مسیرهای ناهمواری میپردازد که «منوتو» را به جایی که شاهد آن بودیم رساند. طرح خاطرهای در این مستند عیار موفقیت این زوج باپشتکار را آشکار میسازد؛ آنجا که کیوان عباسی تعریف میکند که به تهیهکننده برنامه خاصی که شش ماه روی موضوع آن کار کرده بود میگوید: «این کار نمیکند!»
این همان نگاه درستی است که به بزرگ شدن «منوتو» کمک کرد! نگاهی که در مدیریت جدی داشتن روحیه تلاش قبول اشتباه و زحمت خستگیناپذیر برای تولید کاری بهتر خلاصه میشد. همین نگاه بود که با تشویق تیم «منوتو» به پویایی و ابتکار و روشنگریهای مطابق با فکتها و اطلاعات به دست آمده آنها را از کارکنان شبکههای رقیب مجزا میکرد. کارکنانی که در آن شبکهها در حد کارمندانی انجام وظیفه میکنند که سفارشی و با دریافت پول خوب از جانب مدیران خود حاضر به ارائه هر برنامهای و گفتن هر گزارش و خبری بوده و هستند.
کیوان و مرجان عباسی دست در دست هم و با نگاهی متفاوت جوانان با استعدادی را به کار گماردند و اعتماد به نفس بخشیدند و پرورش دادند که به موازات کار در «منوتو» رشد بیشتری یافته و کارهای قابل توجه بهتری را به بینندگان خود عرضه نمودند. در زمانی که تلویزیونهای رقیب در خارج کشور دانشآموختگان داخلی بسیاری را به درون خود جای داده بودند، کیوان عباسی با مهارت ویژهای که داشت آن جوانانی از ایرانیان تازهمهاجر را به استخدام خود درآورد که فراتر از آنکه تخصص ویژهای در زمینه کار رسانه داشته باشند، بلندپرواز و جویای نام بودند. او به بسیاری از آنان آموخت که به هر چیزی «آری» نگویند و با انتخابهای آگاهانه کار کنند. با این نگرش بود که «منوتو» نه فقط نامی بسیار بجا برای ارتباط بخشیدن این تلویزیون ماهوارهای با ایرانیان سراسر دنیا شد بلکه نام شایستهای نیز برای بهم پیوسته نگاه داشتن جوانان برنامهساز شاداب نوآفرین و سرشار از انرژی مثبتی شد که با هر برنامه و هر مستندی که با هم ساختند و ارائه کردند رشد یافتند و بهتر شدند.
سالهای فعالیت «منوتو» با مستندهای بزرگ و بیبدیلی از دو دوره حکومت پهلوی که با رجوع و استناد به آرشیوهای آن دوران صورت گرفت عجین شده است. کیوان عباسی با چشماندازی دوراندیشانه این اسناد را در اختیار نسل جوان میهن ما قرار داد تا با نگاهی مدرن و منصفانه و متفاوت با تبلیغات مسموم و مرسوم جمهوری اسلامی و دشمنان رنگارنگ پادشاهان پهلوی با حقایق تاریخ معاصر خود آشنا شوند. از آن جمله است مستندهای «۳۷ روز – شاپور بختیار»، «نجات آذربایجان»، «رضاشاه»، «سردار سپه»، «آریامهر» و «پرویز ثابتی». نگاه منصفانه این تلویزیون نسبت به تاریخ معاصر ایران و دادن تصویر واقعی از دو حکومت پهلوی و زندگی در آن دوران که با تولید مستندات و برنامههای پرطرفداری چون «تونل زمان» در اختیار جامعه ایرانی قرار گرفت چنان آب در خوابگه مورچگان ۵۷ ریخت که صفی از رقیبان را در خارج و داخل ایران در مقابل خود به تکاپو انداخت. این مستندات که آشکارا با تبلیغات دروغ صداوسیمای جمهوری اسلامی و یا بیبیسی از آن دوران در تضاد بود، موجب شد که این رسانهها تا میتوانند با این تلویزیون جوان و پرمخاطب دشمنی کنند.
«منوتو» با کارنامه موفق و در برخی موارد درخشان ۱۴ ساله خود جوانان با استعداد زیادی را در زمینههای گوناگون فنی و تخصصی پرورش داد. این جوانان توانستند در «منوتو» مشغول به آن کاری شوند که علاقمند بودند و انگیزه قوی برای انجام آن داشتند. در این شبکه که تا سطح یک رسانه حقیقتا «ملی» اوج گرفت، برای ایدههای این جوانان گوش شنوایی بود که قدرت تشخیص خلاقیتها و نوآوریها را داشت.
بسیاری از ما سپاسگزار مدیریت و زحمات بیدریغ کیوان و مرجان عباسی و مجموعه تیمی هستیم که در این سالها به نوعی در تلویزیون «منوتو» فعال بودهاند و آرزومندیم در آیندهای نزدیک مدیریت کمنظیر این زوج ایرانگرا امکان ابراز وجود دیگر و بهتری پیدا کند.
*بهروز فتحعلی فعال و تحلیلگر سیاسی و عضو سابق «حزب توده ایران»