بهرام فرخی – پس از تهاجم تبلیغاتی پوتین در مصاحبه با تاکر کارلسن در هفتههای اخیر و موفقیتهای تاکتیکی در جنگ اوکراین، اینبار این پوتین است که به گوشه رینگ رانده شده است. مصاحبهای جنجالی که سنگبنای سخت آن به دوران ابرقدرتی اتحاد جماهیر شوروی و روسیه تزاری بازمیگردد و رویاها و آرزوهای آن به بازگشت نئوکانها «شما بخوانید دونالد ترامپ» به کاخ سفید پس از اخبار چند هفته اخیر که از بیصبری دولت بایدن و قدرتهای اروپایی برای شکست نهایی و یا لااقل به زانو در آوردن پوتین در جنگ اوکراین پیش از پایان دولت بایدن و بازگشت ترامپ به قدرت خبر میداد.
![](https://kayhan.london/wp-content/uploads/2023/12/khameni-pootin-1.jpg)
خبرهایی که از مانور نظامی بی سابقه ناتو در اروپا و اظهارات رهبران کشورهای اروپا و آمادگی کشورهای اسکاندیناوی و بالتیک برای دفاع از حملات روسیه پوتین مایه گرفته و با اظهارات جنجالی و نابخردانه ترامپ در مبارزات انتخابی مبنی بر عدم دفاع از اروپا در مقابل حملات روسیه «در صورت عدم مشارکت در مخارج ناتو» به اوج خود رسیده بود حال با کشته شدن و حذف فیزیکی تنها و شاید بزرگترین مخالف سیاسی پوتین در روسیه، به پایان خود نزدیک میشود .
گزارشهای غیررسمی از تجمعهای اعتراضی در مسکو و سن پترزبورگ و دیگر شهرهای بزرگ روسیه خبر میدهند. هرچند همچنان صحبت از سه چهارم جمعیت روسیه میشود که از سیاستهای پوتین حمایت میکنند.
مردم غرب افسوس زمانی را میخورند که کشورهای آزاد و دموکرات غرب به رهبری آمریکا یکپارچه و یک نظر در مقابل دیکتاتوری کمونیستی در اتحاد جماهیر شوروی ایستاده بودند و نه مثل این روزها که در رهبری آمریکا اختلاف نظرها به اوج خود رسیده و نئوکانها به رهبری ترامپ نزدیک به دیکتاتور روسیه و از سوی دیگر لیبرال، سوسیالیستها به رهبری بایدن که طرفدار دیکتاتوری از نوع چینی آن هستند.
در چشمانداز سیاسی آمریکا دیگر از جمهوریخواهان و دموکراتهای میانهرو که روزنه امید در جهان سوم برای برتری سیستم آزادی، دموکراسی و حقوق بشر بودهاند، خبری نیست و با این سیاست فعلی برتری ایالات متحده را در میانمدت در جهان به چالش کشیدهاند.
نقش سازمان ملل هم با از دست دادن اعتبار در مناقشات جهانی به خاطر نفوذ عناصر مخالف دموکراسی در ارکان آن «نقش مستقیم بیش از ۱۲ نفر از اعضای این ارگان بینالمللی در حملات هفت اکتبر و تبانی با گروه تروریستی حماس» و نقش مخرب کمیساریاهای حقوق بشر این سازمان در امور ایران و فلسطین و در نهایت اعتراف دبیرکل این سازمان به عدم آمادگی با چالشهای جدید پیش رو مثل بحران آب و هوا، هوش مصنوعی یا سلاحهای سایبری را نباید نا دیده گرفت.
هدف بعدی تاکر کارلسن «خامنهای»
Taker Carlson تاکر کارلسن که یک روزنامهنگار، تحلیلگر سیاسی و مجری سابق فاکس نیوز تلویزیون آمریکایی است که بهخصوص به دلیل برنامههای جنجالی خود در شبکه فاکس نیوز شناخته میشود. او دارای دیدگاههای محافظهکارانه است و اغلب به موضوعات سیاسی و اجتماعی که مورد مناقشه در ایالات متحده آمریکاست، پرداخته است.
مصاحبه جنجالی اخیر او با ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه، که در مورد موضوعاتی مثل تاریخ روسیه و گذشته اتحاد جماهیر شوروی و روابط بینالملل، اوضاع داخلی پس از جنگ اوکراین، حقوق بشر مورد نظر او، و توسعه اقتصادی و از همه مهمتر حمله به اوکراین انجام شده، بازتابهای منفی و مثبت بسیار داشته و با تأثیرات مختلفی بر جامعه بینالمللی به ویژه ایالات متحده همراه بوده است.
از آنجا که پوتین یک شخصیت خبرساز در صحنه جهانی است، هرگونه مصاحبه با او باعث جنجال و توجه گسترده در عرصه بینالمللی میگردد.
در سالهای اخیر برخی از روزنامهنگاران معروف با ولادیمیر پوتین مصاحبه کردهاند؛ از جمله لاری کینگ (Larry King) مجری تلویزیونی آمریکایی، تیمور زینوفیف (Timur Zainutdinov) روزنامهنگار روسی که مصاحبههای متعددی با پوتین انجام داده. ماگنوس کارلسن (Magnus Carlsen) بازیکن شطرنج معروف نروژی که چندین بار با پوتین مصاحبه داشته. فردریک ویتینگسون (Fredrik Wikingsson) روزنامهنگار سوئدی که مصاحبههای جالبی با پوتین داشته و چارلی روز (Charlie Rose) روزنامهنگار و مجری برنامههای تلویزیونی در ایالات متحده و در پایان الیور استون که درباره شخصیت پوتین حتی فیلم مستندی ساخته است.
تاکر کارلسن هربار در مقابل منتقدان خود این جواب را میدهد: مصاحبه و با اطلاع شدن از افکار دوستان که بسیار راحت و سهل است! باید با دشمنان قسمخورده غرب مصاحبه کرد و از دیدگاههای آنها با اطلاع شد.
به این ترتیب پس از چنین استدلالی میبایست به زودی شاهد مصاحبه با رهبران کمونیست جمهوری خلق چین و کره شمالی و همچنین رهبر رژیم اسلامی در ایران باشیم. باید دید آیا وی موفق به چنین مصاحبهای با خامنهای نیز میشود که پس از سی سال قدرت بلامنازعه در رهبری رژیم اسلامی ایران هرگز مصاحبهای با هیچ خبرنگار داخلی و خارجی نداشته و زندگیاش پر از ابهاماتی است که کسی تا به حال روشنگری در مورد آن انجام نداده است. البته خامنهای تا قبل از رسانده شدن به مقام رهبری حکومت اسلامی بارها با روزنامهنگاران مصاحبه کرده بود. ولی از زمان مرگ روحالله خمینی که با نقش تعیینکنندهی علیاکبر هاشمی رفسنجانی یکشبه «آیتالله» شد و به مقام «ولی فقیه» جمهوری اسلامی برکشیده شد، هرگز روزنامهنگاری پا به «بیت رهبری» در خیابان پاستور تهران نگذاشته است.
حال باید دید آیا تاکر کارلسن موفق به این کار میشود آنهم در جایی که روزنامهنگارانی مثل کریستیان امانپور ایرانیتبار در آن موفقیتی نداشتهاند.
ولی فقیه مورد نفرت مردم ایران در گذشته به پرسشهایی پاسخ داده، اما بیشتر در قالب سخنرانی و بیانیه در جلسات عمومی و رسمی و یا به صورت «استفتاء» درباره مسائل شرعی و مذهبی بوده است.
شاید دیکتاتور اسلامی هم مانند ارباباش پوتین خودش را نیازمند یک تهاجم تبلیغاتی در عرصه بینالمللی ببیند چرا که او هم عین پوتین پس از حملات حماس در هفت اکتبر در عرصه بینالمللی بیش از پیش تنها مانده و تنها دلش را به مشتی گروه تروریستی خوش کرده است. حتی چین کمونیست هم از حملات همپیمانان حوثی او دل خوشی ندارد.
آخرین اظهارات تاکر کارلسن در حمایت از دیکتاتورها ،نوید این را میدهد که شاید بتواند با علی خامنهای و دیگر دشمنان آمریکا مصاحبه کند.
کشته شدن ناوالنی
صبح روز جمعه ۱۶ فوریه ۲۰۲۴ خبرگزاریها از مرگ آلکسی ناوالنی فعال و مخالف اصلی ولادیمیر پوتین در زندانی در قطب شمال خبر دادند.
مخالف مسکو در حال گذراندن حکم زندان خود بود که اوج یک اودیسه طولانی و پر دردسر قضایی به شمار میرود. چندین ماه است که سازمانهای بینالمللی و حقوق بشری شرایط سخت و انتقال او را به یک کمپ بازداشتیان در منتها علیه قطب شمال محکوم کرده و آن را یادآور زندانهای دوران استالین میدانستند.
این خبر بلافاصله واکنشها و اظهارات ناظران مختلف بینالمللی را برانگیخت که بسیاری از آنها از جمله اورزولا فون در لاین رئیس کمیسیون اروپا و ولودیمیر زلینسکی رییس جمهور اوکراین و اولاف شولتز صدراعظم آلمان و آنتونی بلینک وزیر خارجه آمریکا را در کنفرانس امنیتی مونیخ و سپس بایدن رییس جمهور دموکرات آمریکا آن را به شدت محکوم کرده و پوتین را مسئول آن دانستند.
بلینکن با پوشالی خواندن رژیم پوتین از سرنوشت ناوالنی یاد کرد که در آستانهی انتخابات ریاست جمهوری روسیه حتی از یک زندانی وحشت و نگرانی دارد. البته کرملین تا الان هنوز هیچ اظهار نظر رسمی اعلام نکرده و مقامات روسیه تنها به این خبر بسنده کردهاند که این فعال ۴۷ ساله روسی پس از پیادهروی احساس بیماری کرده و کادر پزشکی این زندان- واقع در منطقه شمالی یامالو-ننتس روسیه- تلاش کردند او را احیا کنند، اما موفق نشدند.
آخرین تماسهای او با بیرون به چند روز پیش برمیگردد: در ۱۲ و ۱۴ فوریه، ناوالنی با مادر و وکیل مدافع خود لئونید سولوویف گفتگو کرده بود.
به گزارش خبرگزاری رسمی روسیه، کمیته تحقیقات در حال انجام تحقیق در مورد مرگ ناوالنی است و پوتین از این حادثه مطلع شده است.
در همین رابطه، دیمیتری پسکوف سخنگوی کرملین اعلام کرد که دلایل مرگ ناوالنی هنوز مشخص نیست و در هر صورت، تحقیقات را مسئولان زندان به عهده دارند.
با وجود سکوت کرملین، در سطح بینالمللی بسیاری آشکارا انگشت خود را به سمت پوتین نشانه رفتهاند. ناوالنی در واقع نه تنها سرسختترین و صریحترین مخالف داخلی پوتین، بلکه شناخته شدهترین در خارج از مرزهای روسیه نیز بود.
ناوالنی به دلیل بازگشت داوطلبانه از آلمان به روسیه پس از درمان مسمومیت خود در آن کشور در سال ۲۰۲۱ تحسین جهانی را برانگیخت.
حالا به نظر میرسد این خبر، رویدادهای چند هفته آینده روسیه را تحت تاثیر قرار دهد. در ۲۴ فوریه، دو سال از حمله به اوکراین میگذرد، در حالی که تقریباً یک ماه پس از آن از ۱۵ تا ۱۷ مارس انتخابات ریاست جمهوری فدراتیو روسیه برگزار میشود.
فراخوان به پای صندوقهای رای مانند رژیم اسلامی از نظر پوتین امری حیاتی است و حذف رقبای سیاسی مانند آنچه در جمهوری اسلامی اتفاق میافتد موضوعی پیش پا افتاده است. به عنوان مثال هفته گذشته بوریس نادژدین سیاستمدار روس به اتهام جمعآوری امضاهای دروغین در حمایت از نامزدی خود، از رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری حذف شد. او تنها چهره اپوزیسیون است که از حمایت هواداران ناوالنی نیز برخوردار میشود.
با شباهت به وضعیت ایران، ناوالنی توانسته بود ناامیدی را در جامعه مدنی روسیه کاهش دهد و آن را در موقعیتهای مختلف برای تظاهرات در کشوری که بطور فزایندهای اقتدارگرا میشود، سوق داد.
او نه تنها برای اصول دموکراسی مبارزه میکرد ،بلکه از فساد و فقدان حاکمیت قانون صحبت میکرد، چیزهایی که مردم روسیه مانند ایرانیان هر روز بطور مستقیم تجربه میکنند.
هرچند مرگ او موجب توقف ماشین تبلیغاتی رژیم پوتین در کوتاهمدت نخواهد شد و مخالفین پوتین را از یک رهبر شناخته شده در سطح جهانی محروم کرد ولی در درازمدت اثرات خود را بر حکومت پوشالی دیکتاتور خواهد گذاشت.
حالا باید دید واکنش غرب نسبت به کشتن ناوالنی توسط پوتین، فراتر از حرف و محکوم کردن، چگونه خواهد بود و آیا ایرانیان میتوانند انتظارات خود را برای مقابله با اعدامها و جنایات رژیم اسلامی بر اساس آن اندازهگیری کنند یا نه.
*بهرام فرخی دانشآموخته علوم سیاسی و روابط بینالملل از دانشگاه رم و ساکن ایتالیا است.