«رهبران جنبش سبز» فراموش شده‌اند؟

دوشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ برابر با ۰۸ فوریه ۲۰۱۶


کامیار بهرنگ- زهرا رهنورد در آستانه پنجمین سال حصر خانگی‌اش و در تماسی تلفنی با مادرش از او خواسته است که به مهمانانش بگوید: «یاد آر، ز شمع مرده یاد آر!»

موسوی کروبی رهنورداین شعر بخشی از چکامه‌ی بلندی است که علی‌ اکبر دهخدا در سوگ جهانگیرخان صوراسرافیل، روزنامه‌نگار دوران مشروطیت سروده بود. فضایی که این چکامه سروده شد البته بی‌شباهت به ایران امروز نبود. مجلس شورای ملی به توپ بسته شده و استبداد قجری به جان آزادی‌خواهان افتاده بود. گروهی از روزنامه‌نگاران و تحول‌خواهان به زندان افتاده، بخشی نیز تبعید و برخی هم جلای وطن کرده‌ بودند.

میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد نزدیک به ۵ سال است که در حصر خانگی به سر می‌برند و در این مدت هیچ نهاد رسمی در جمهوری اسلامی مسئولیت این حصر را بر عهده نگرفته‌ است. تنها نقل قول‌های غیررسمی نشان می‌دهد که «شورای عالی امنیت ملی» به عنوان عالی‌ترین نهاد امنیتی در جمهوری اسلامی دستور به حصر داده ولی هرگز دادگاهی برای صدور این این حکم برگزار نشده است.

در سال‌های گذشته هواداران جنبش سبز تلاش کرده‌اند به شکل‌های گوناگون «مطالبه رفع حصر» را مطرح کنند. در روزهای انتخابات سال ۹۲ این موضوع وارد کارزار انتخاباتی حجت‌الاسلام حسن روحانی شد و او وعده داد همان طور که در رفع حصر آیت‌الله منتظری نقش داشته است در این مورد نیز اقدام کرده و با «کلید تدبیر و امید قفل زندان‌ها و حصرها را باز کند».

اما در ماه‌های اخیر سخنگوی «دولت تدبیر و امید» از نداشتن توان و امکان برای تصمیم‌گیری مستقل در مورد این حصر سخن به میان آورده است. محمد باقر نوبخت در یکی از نشست‌های هفتگی خود با اشاره به اینکه «اگر منظور از پیگیری، اقداماتی است که آثار آن منتهی به رفع حصر باشد، این اتفاق نیفتاده است» اضافه کرد: «در برخی موارد حتی بیش تر از وسع‌مان تلاش کردیم اما در این زمینه تصمیم‌گیرنده نهایی دولت نیست».

در چنین فضایی با توجه به عدم تحقق وعده‌ی روحانی و حتی نشانه‌ی روشنی برای اجرایی شدن این مطالبه، پیام زهرا رهنور می‌تواند معانی متفاوتی به همراه داشته باشد. در همین فاصله کوتاه بخشی از هواداران جنبش سبز در تلاش هستند تا به شکل‌های گوناگون یک پیام همبستگی با کسانی که آنها را «رهبران جنبش سبز» می‌نامند منتشر کنند. کمپین‌های اینترنتی با نشانه‌ی «#یاد آر» و صفحاتی با همین عنوان در کنار چند تجمع در خارج از کشور بخشی از تلاش هواداران جنبش سبز است.

زهرا رهنورد و همسرش نزدیک به ۵ سال است که در حصر خانگی به سر می‌برند. عکس از کوچه اختر محل زندگی آنهاست
کوچه اختر، محل زندگی زهرا رهنورد و میرحسین موسوی

برای بررسی این موضوع به سراغ چند فعال سیاسی جوان رفتم تا برداشت آنها را از پیام زهرا رهنورد و همچنین اثرگذاری این حرکت‌های اینترنتی را جویا شوم.

حقوق بشر را هرگز نباید فراموش کرد

دکتر عمار ملکی، استادیار علوم سیاسی دانشگاه
دکتر عمار ملکی، استادیار علوم سیاسی دانشگاه

عمار ملکی، استادیار علوم سیاسی در دانشگاه تیلبرگ هلند در این مورد می‌گوید: «واقعیت این است که بخش‌هایی از عموم مردم و نخبگان به یاد رهبران جنبش سبز هستند و در این گونه موقعیت‌ها سعی می‌کنند که به نوعی همدلی و همراهی کنند و شاید با حضور در شبکه‌های اجتماعی و بازنشر سخنان محصورین خود را از عذاب وجدان بی‌عملی برهانند. این مساله درباره مردم عادی مثبت است و نشانه حساسیت آنها نسبت به وضعیت رهبران جنبش سبز است. اما به همان میزان این مساله درباره فعالان و کنش‌گران سیاسی و مدنی که در این سال‌ها به نوعی با تاکید بیش از حد بر «عمل‌گرایی» سیاسی، تمامی آرمان‌ها و اصول و مطالبات را معلق کرده‌اند و حتی به نوعی در عمل مانع پرسش‌گری درباره وضعیت حقوق بشر و زندانیان و محصورین سیاسی شده‌اند، این نوع رفتار نه تنها مثبت نیست بلکه یک نوع برخورد دوگانه و فرصت‌طلبانه و تفرقه‌افکنانه است. وضعیت امروز زندانیان سیاسی و محصورین تا حدودی ناشی از بی‌عملی و تعلیق مطالبات حقوق بشری به بهانه به خطر انداختن سرنوشت برجام است. اتفاقا پیام خانم رهنورد بار دیگر نشان داد که به هیچ عنوان نباید اجازه داد که مساله حقوق بشر در ایران زیر سایه مناسبات جدید جمهوری اسلامی با غرب قرار گیرد بلکه با استقبال از حل بحران هسته‌ای و رفع تحریم‌ها باید مناسبات اقتصادی را با مساله بهبود حقوق بشر پیوند زد و این مطالبات را مرتب مطرح کرد و نمایندگان کشورهای غربی را وادار کرد در این زمینه به جمهوری اسلامی فشار آورند».

بخشی از صدای مظلومیت زندانیان سیاسی

اعظم بهرامی، فعال حقوق زنان
اعظم بهرامی، فعال حقوق زنان

اعظم بهرامی، فعال حقوق زنان نیز در پاسخ به پرسش من پیرامون برداشت‌اش از سخنان زهرا رهنورد و جایگاه فعالیت‌های غیر میدانی می‌گوید: «برای من از نظر حقوق بشری خیلی دردناک و غم‌انگیز است درست مانند همان نامه‌ای که چندی پیش بهاره هدایت و یا دردنامه‌ای که زینب جلالیان نوشته بود. جنس صحبت‌های خانم رهنورد هم درست همان دردهایی را دارد که از دل زندان و حالا حصر خانگی بیرون می‌آید، بود. بعضی از افراد به دلیل شرایط خاص به دنبال پیدا کردن راهی متفاوت برای بیان صحبت‌های خود هستند که البته تمام این حرف‌ها نیاز به یک واسطه و یک رسانه دارد، واسطی که این پیام را مخفیانه از زندان بیرون بیاورد یا تماس تلفنی را نقل کند و رسانه‌هایی که به شکل‌های گوناگون آن را پخش کنند. این هم نمونه‌های بسیاری دارد که در سال‌های گذشته ما شاهد آن بودیم، یعنی آن درد دل‌های آتنا فرقدانی و حالا یک بند شعر که برای مادری پیر خوانده می‌شود در واقع تلاشی است برای استفاده از یک توانمندی فردی به منظور شکستن آن سکوت رسانه‌ای، این سکوت خودش نشان‌دهنده بی‌عدالتی بزرگی است که در حق بیشتر زندانیان سیاسی ایران اعمال می‌شود. بیشتر آنها از حق اولیه ملاقات و ارتباط با خانواده محروم هستند و به همین دلیل کوچک‌ترین اتفاقی می‌تواند تبدیل به خبر شود. اما در مورد کمپین‌های مجازی من این موضوع را از دو زاویه نگاه می‌کنم. اول اینکه این حرکت‌ها امروز اتفاقا باید در خارج از کشور با شدت بیشتری پیگیری شود. در واقع با وجود سرکوب و سانسور داخل ما نیازمند شکل دادن به یک تاریخ شفاهی منسجم هستیم. بخش دیگری که در مورد این فعالیت‌ها برای من اهمیت دارد مساله خارج کردن موضوع از یک پروژه مظلوم‌سازی است ما نباید با رفتارها و کنش‌های خود از کسی که به دلیل باور و عقیده خود به زندان افتاده است قربانی سازیم. اما این رسانه‌ها‌ی اجتماعی یک خطری هم دارد؛ ما تمام کنش‌ها و واکنش‌های خیابانی و بیرونی خود را در این شبکه‌ها وارد کرده‌ایم. این رسانه‌ها در واقع تنها حامی و بخشی از شبکه‌های اجتماعی ما هستند و نه تمام آن و با این کار پتانسیل‌های ما محدود می‌شوند. این موضوع فقط شامل ایران نیست و یک چالش جهانی است اما به نظرم در ایران مردم بسیار به حاشیه رانده شده‌اند و این موضوع موجبات قهر مردم از دایره قدرت و دولت در ایران را فراهم کرده است. این قهر یک حالت خبرزدگی در مردم را به وجود آورده است که موجب می‌شود شما نسبت به موضوع پیرامونی خودتان بی‌خیال عبور کنید».

میلیون‌ها نفر در تهران در اعتراض به اعلام نتایج انتخابات در سال ۸۸ به خیابان‌ها آمدند
میلیون‌ها نفر در تهران در اعتراض به اعلام نتایج انتخابات در سال ۸۸ به خیابان‌ها آمدند

لزوم مباررزه با حصر خودسرانه و غیرقانونی

تارا سپهری فر، پژوهشگر سازمان دیدبان حقوق بشر
تارا سپهری فر، پژوهشگر سازمان دیدبان حقوق بشر

تارا سپهری‌فر، پژوهشگر سازمان عفو بین‌الملل نیز بر این باور است که «دوگانه‌های موجود در ایران نشان می‌دهد که مسئولیت واقعی حصر آقایان موسوی و کروبی و همچنین خانم رهنورد با کیست. این حصر یک روند کاملا غیرقانونی را طی کرده است و این بازداشت از سوی سازمان ملل متحد به عنوان بازداشت‌های خودسرانه شناخته شده است.»

وی به کیهان لندن می‌گوید: «پنج سال است که هیچ اتهامی به این افراد تفهیم نشده است و نه هیچ مقام قضائی مسئولیت آن را بر عهده می‌گیرد. در این مدت ما تنها شاهد اتهاماتی بوده‌ایم که در برخی رسانه‌ها و سخنرانی‌ها مطرح می‌شود که همین‌ هم خود نشانه‌ای از بی‌قانونی اعمال شده در مورد این حصر است. امروز هم که آقای روحانی به عنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی می‌تواند اقداماتی را انجام دهد به صراحت می‌گوید که تصمیم حصر بیرون از این شورا و در دست بالاترین نقطه قدرت در نظام جمهوری اسلامی انجام شود.»

تارا سپهری‌فر می‌افزاید: «اما در مورد زمینه‌ی کار در کمپین‌های مجازی باید بگویم که این حرکت‌ها امروز بخشی از روند آزادی بیان و یا ایجاد فضایی برای بیان آزادانه مطالبات است. در کشورهایی مانند ایران هم فضا بسته است کار در فضای مجازی گاه نه فقط مکمل که به تمام فضای عمل تبدیل می‌شود. از آنجایی که برخی مقامات مسئول جمهوری اسلامی در این فضا حضور دارند به نظر می‌رسد با یک راهبرد مشخص می‌توان در این فضا نیز اثرگذار بود. به این موضوع نیز باید توجه داشت اینکه توانایی ما یا امکانات دولت تا چه حد است، یک سوی ماجراست اما مطالبه ما کمتر از رفع این حصر غیرقانونی نباید باشد».

مهدی عربشاهی، دبیر پیشین دفتر تحکیم وحدت
مهدی عربشاهی، دبیر پیشین دفتر تحکیم وحدت

موسوی، کروبی و رهنورد فراموش شده‌اند

مهدی عربشاهی، دبیر پیشین دفتر تحکیم وحدت نیز از زاویه‌ی دیگری این «فراموشی» و واکنش‌ها را نگاه می‌کند در پاسخ به پرسش من در مورد واکنش جامعه به پیام اخیری که از زهرا رهنورد منتقل شده است، می‌گوید: «واقعیت تلخ این است که موسوی، کروبی و رهنورد فراموش شده‌اند. مردم و کنش‌گران سیاسی و مدنی بار دیگر در یک بزنگاه تاریخی کسانی را که بر حقوق آنها ایستادگی کردند را فراموش کرده‌اند. اما خوشحالم که پیام خانم رهنورد از حصر لااقل تلنگری شد که یادآوری کوچکی بشود که در شهر شلوغ تهران گوشه‌ای سه نفر در حصرند. امیدوارم این تلنگر سبب شود تا در کنش‌های سیاسی و اجتماعی آینده مطالبه رفع حصر با صدایی بلند فریاد زده شود».

شکاف میان جامعه و رهبران جنبش سبز

بهداد بردبار، روزنامه‌نگار نیز این کنش‌ها و واکنش‌ها را با دیدی انتقادی نگاه می‌کند و می‌گوید: «جنبش سبز در اعتراض به تقلب در انتخابات آغاز شد. رهبران نمادین جنبش سبز خواستار اعتراض و تغییر نتیجه انتخابات بودند ولی خواستار تغییر نظام سیاسی نبودند. اما معترضین کف خیابان مدام شعارهایی بر ضد نظام حاکم سر می‌دادند.»

بهداد بردبار، روزنامه نگار
بهداد بردبار، روزنامه نگار

وی توضیح می‌دهد: «به نظر من این نقطه شکاف و گسستی بود که بین رهبران جنبش و بدنه اجتماعی حامی اعتراض شکل گرفت. پس از چهار سال با روی کار آمدن دولت حسن روحانی و به حاشیه رانده شدن احمدی نژاد بسیاری از خواسته‌های سیاستمداران حرفه‌ای اصلاح‌طلب تامین شد. خواسته‌های اصلاح‌طلبان از حاکمیت حداقلی است. مثلا خواستار تایید صلاحیت نیروهای خط امام و دولت اصلاحات در انتخابات هستند ولی به باور من جامعه ایران بسیار پویا است و اکثریت خاموش معترض آمال و آرزوهای خود را که شامل آزادی‌های فردی، برکناری رهبران جنایتکار و فاسد، عدالت اجتماعی و دمکراسی را در جنبش سبز و یا اصلاح‌طلبی نمی یابد.»

بهداد بردبار در گفتگو با کیهان لندن ادامه می‌دهد: «از طرفی اصلاح طلبان برای تایید صلاحیت مجبور به کرنش در برابر حاکمیت هستند. این گسست‌ها باعث شده تا فعالان فضای مجازی، روزنامه‌نگاران اصلاح‌طلب در تبعید مسایلی را در فضای مجازی مطرح کنند که دیگر با جامعه ارتباط برقرار نمی‌کند. مناسب است که یادی کنیم از خانم آنگ سان سو چی رهبر سیاسی میانمار (برمه) که سال‌ها در حصر خانگی بود. فشارهای داخلی و خارجی به شکل توامان دولت برمه را مجبور کرد تا او را آزاد کند سپس او و حامیانش در انتخابات سال ۲۰۱۵ به پیروزی رسیدند. حکومت نظامیان در برمه به نظام حاکم بر ایران شباهت‌هایی دارد.

مطالبه رفع حصر بارها در حضور حسن روحانی مطرح شده است
مطالبه رفع حصر بارها در حضور حسن روحانی مطرح شده است

هر دو حاکمیت به سرکوب شدید مخالفان دست می‌زنند ولی پیام و آرمان‌های خانم سوچی عاملی است که جنبش اعتراضی در برمه به جلو حرکت می‌کند و حاکمیت را به عقب می‌راند و رهبران جنبش سبز با مطرح کردن بازگشت به «دوران طلایی امام» و طرح رفرم در ساختار حقیقی و حقوقی موجود باعث شدند تا انرژی هواداران آنها از بین برود و در نهایت بخشی از هواداران جنبش به جای اعتراض به مجموعه حاکمیت به دولت روحانی دل بسته‌اند و امیدوارند که دولت او بتواند در فضای آرام داخلی مشکلات را حل کند».

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=34391