یادداشتی از «انجمن ورزشکاران آزادیخواه ایران»؛ بلوف تحریم فوتبال ایران و تاثیر مخرب آن بر انقلاب ملی  

- صرف نظر از معدود ورزشکاران حکومتی که در خدمت سیاست‌های رژیم جمهوری اسلامی هستند، سایر ورزشکاران اگر با خواسته‌های اعتراضی مردم همراه نشده‌اند در تقابل با آن نیز قرار نگرفته‌اند. از این حیث می‌شود به این مهم اذعان داشت که بلوف تحریم فوتبال ایران درست هنگامی که که خیزش مهسا آغوشش را به سوی همه آحاد ملت باز کرده بود چه دیوار بلندی ساخت  تا بسیاری در پیوستن به این انقلاب تردید کنند.
- پس از اینکه تحریم و تعلیق فوتبال ایران در دستور کار فیفا قرار نگرفت و حضور فوتبالیست‌های ایرانی در قطر قطعی به نظر رسید، بازتاب کمپین این تحریم از دستور کار رسانه‌های حامی‌ آن خارج شد. پرسش اصلی اما همچنان به قوت خود باقی مانده است: اگر تحریم فوتبال ایران بلوف نبود پس چه بود؟!

سه شنبه ۲۲ اسفند ۱۴۰۲ برابر با ۱۲ مارس ۲۰۲۴


اگر نگوییم همه، اما جمعیت قابل ملاحظه‌ای از ورزشکاران ایرانی دل در گرو ایران و یگانگی ملت ایران دارند. نمی‌شود در میادین بین‌المللی ورزش حاضر شد اما عشق به میهن نداشت. از این رو افتخاراتی را که ورزشکاران رقم می‌زنند در قالب ایراندوستی نمود پیدا می‌کند و جاودانه می‌ماند. گواه این ادعا به دفعات در اعتراضات مردمی‌ مشاهده شده است. از روبان‌های سبز و سیاهی که ورزشکاران در میادین ورزشی در حمایت از هموطنان خود به مچ بسته بودند تا امتناع از خواندن سرود جمهوری اسلامی که در همین یکی دو سال گذشته به کارزار بدل شده است.

صرف نظر از معدود ورزشکاران حکومتی که در خدمت سیاست‌های رژیم جمهوری اسلامی هستند، سایر ورزشکاران اگر با خواسته‌های اعتراضی مردم همراه نشده‌اند در تقابل با آن نیز قرار نگرفته‌اند. از این حیث می‌شود به این مهم اذعان داشت که بلوف تحریم فوتبال ایران درست هنگامی که که خیزش مهسا آغوشش را به سوی همه آحاد ملت باز کرده بود چه دیوار بلندی ساخت  تا بسیاری در پیوستن به این انقلاب تردید کنند. با این حال هرچه برنامه تلویزیونی ساعت‌ها رپرتاژ آگهی این کمپین تحریم فوتبال را افزایش می‌داد، به همان میزان اهالی ورزش ایران خصوصا فوتبالیست‌ها از آن فاصله می‌گرفتند. کار به جایی رسید که هیچ فوتبالیستی به این کمپین نپیوست، خصوصا وقتی که تلاش‌های سازنده شاهزاده رضا پهلوی و تعدادی  از نخبگان سیاسی در جهت هموار ساختن بستر یک آشتی ملی برای آنانی که دست در کشتار و جنایت ندارند قوت گرفت، سبب شد که بطور کلی ورزشکاران نیز از پیوستن به اینگونه کمپین‌ها اجتناب بورزند.

در بیست و هشتم مهر ۱۴۰۱، خبری در وبسایت تلویزیون «ایران اینترنشنال» منتشر شد که مسیح علینژاد با همکاری یک شرکت حقوقی اسپانیایی، برای تعلیق فوری فدراسیون فوتبال ایران و محروم کردن تیم ایران از جام جهانی ۲۰۲۲ به فیفا تقاضای رسمی‌ ارائه داده است. دو روز بعد در سی مهر ۱۴۰۱، فرداد فرحزاد مجری همین تلویزیون با بازخوانی توئیت علینژاد اذعان کرد که بسیاری از ورزشکاران از این درخواست حمایت می‌کنند و هزینه مالی این درخواست حقوقی به وسیله تعدادی از وکلای خیرخواه پرداخت شده است. گرچه هیچگاه مشخص نشد که هزینه این کمپین از کجا تامین می‌شود یا این وکلای خیرخواه چه کسانی هستند که حاضر شده‌اند هزینه نجومی‌ تحریم فوتبال ایران را متقبل شوند و البته مجریان تلویزیون نیز اصراری بر طرح اینگونه  پرسش‌ها نداشتند اما همزمان علی دایی یکی از ستاره‌های تاریخ فوتبال ایران در گفتگو با «یورونیوز» تاکید کرد که هرکس نام او را بین امضاهای این درخواست آورده، «بیخود» کرده است.

با اینکه خوان دی دیوس وکیل این پرونده در تلویزیون حاضر شد و وعده داد که در صورت عدم رسیدگی فیفا به این درخواست، آنها در دادگاه عالی ورزش (کس) طرح دعوی خواهند کرد و امید داد که شانس موفقیت این درخواست بسیار بالاست اما پس از اینکه در دستور کار فیفا قرار نگرفت و حضور فوتبالیست‌های ایرانی در قطر قطعی به نظر رسید، بازتاب این کمپین نیز از دستور کار رسانه‌های حامی‌ این تحریم خارج شد. پرسش اصلی اما همچنان به قوت خود باقی مانده است: اگر تحریم فوتبال ایران بلوف نبود پس چه بود؟!

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۶ / معدل امتیاز: ۳٫۵

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=344296