فیروزه نوردستروم- دادههای منتشرشده از سوی سازمان جهانی گردشگری نشان میدهد مجموع گردشگران ورودی به ایران در سال ۲۰۲۳ همچنان ۳۷ درصد پایینتر از سال ۲۰۱۹ و پیش از همهگیری کروناست.بر اساس این دادهها بهترین عملکرد ایران در حوزه جذب گردشگر در ماه سپتامبر (حدود ماههای امرداد و شهریور ۱۴۰۲) بوده که بیش از ۶۶۰ هزار نفر به ایران سفر کردند و پایینترین آمار هم در ماه ژانویه (حدود دی و بهمنماه ۱۴۰۱) ثبت شده که ۱۸۱ هزار مسافر وارد ایران شدند.
در چند ماه اخیر خبرهایی نیز در مورد گم شدن گردشگران در چندین نقطه از کشور در رسانههای داخلی منتشر شد. از سوی دیگر در طول ۴ تا ۵ سال گذشته بسیاری از راهنمایان گردشگری به دلیل افزایش قیمت ارز در بخش تورهای خروجی، شغل خود را از دست دادهاند. همچنین در بخش تورهای ورودی نیز مشکلات متعددی از جمله تنشهای سیاسی و تحریمها به مشکلات راهنمایان گردشگری افزوده؛ از این رو تعداد تورهای ورودی به کشور به شدت کاهش پیدا کرده است.
۳۰ گردشگر گمشده در دزفول پیدا شدند
به گزارش «خبرآنلاین»، روز ۲۲ فروردین ۱۴۰۳ حوالی ساعت ۱۵ گزارشی مبنی بر مفقود شدن ۳۰ گردشگر در منطقه کول خرسون دزفول به مرکز ۱۱۲ کنترل و هماهنگی عملیات خوزستان اعلام شد.
معاون امداد و نجات جمعیت «هلال احمر» استان خوزستان گفت: «با دریافت این… pic.twitter.com/ZPg7uxEuio— KayhanLondon کیهان لندن (@KayhanLondon) April 11, 2024
کیهان لندن برای بررسی علل گمشدن افراد برخی تورهای گردشگری در داخل کشور و نیز برای آشنایی بیشتر با مشکلات راهنمایان گردشگری از نظر تورهای ورودی و خروجی با چند راهنمای گردشگری ساکن ایران گفتگو کرده است.
اشکان راهنمای گردشگری با ۱۵ سال سابقه فعالیت در ارتباط با گم شدن و خطراتی که برخی گردشگران را تهدید میکند معتقد است: «برخی افراد که اسم خود را تورلیدر میگذارند هیچ اطلاعی از نقشهخوانی، ستارهشناسی و طرز استفاده از جیپیاس ندارند، به همه نقاط جنگل یا کویر اشراف ندارند، به داخل رملها میروند، در کویر این رملها مثل هم هستند و گم میشوند.»
به گفته وی، «چند سالی است که موضوع ماجراجویی در ایران باب شده و خیلیها که جوّگیر میشوند بدون اطلاعات قبلی به اماکن جنگلی، کوه یا کویر میروند. البته اگر کسی کار با جیپیاس را بلد باشد میتواند کار خود را پیش ببرد ولی از نظر اتصال اینترنت وضعیت بسیار بدی داریم مثلا جایی مثل طبس، هیچ آنتنی نیست، افراد نباید با هر کسی به کویر، جنگل و کوه بروند. کویر مرکزی ایران اینطور نیست که بتوانید به تنهایی و ناشناخته از آن عبور کنید؛ واقعا شما را میبلعد، هلال احمر هم تمام تلاش خود را میکند ولی تجهیزات کافی و کامل ندارند.»
بیشتر راهنمایان گردشگری یا تغییر شغل دادهاند یا مهاجرت کردهاند
اشکان در ارتباط با کاهش فعالیت تورهای گردشگری از خارج توضیح میدهد: «تعداد توریستهای ورودی بسیار کم شده، صنعت گردشگری خوابیده و تورهای بسیار کمی به ایران میآیند. من این چند روز در ایران خیلی کم توریست دیدم، اگر هم بیایند چینی و روس هستند که آنها از نظر خرید صنایع دستی و اقامتگاه هیچ صرفه اقتصادی ندارند.»
محمدرضا یکی دیگر از راهنمایان گردشگری درباره گم شدن برخی تورهای گردشگری در ایران معتقد است: «عموم مردم اعتقاد چندانی به استفاده از راهنماها ندارند، چه در زمینه شهرگردی، کویر و کوهستان یا طبیعتگردی؛ نه فقط مردم، از طرف سازمانهای مرتبط هم کمکاری شده، مثلا راهنمای تخصصی کویرنوردی یا افرود نداریم. در مقابل دورههای تخصصی کوهستان با فشار فعالان کوهنوردی در سازمان میراث وجود دارد. اما با وجود داشتن این تخصص، بسیاری از مردم تمایلی از استفاده از تخصص ما ندارند، چون فکر میکنند هزینهای است که دور میریزند، میگویند چه نیازیست؟! کوه، کویر و بیابان است! خودمان میرویم میگردیم و برمیگردیم؛ در این زمینه فرهنگسازی هم نشده.»
به گفته وی، «حتا وقتی مسافران خارجی در منطقهای گم میشوند بررسی شده دیدیم سراغ فرد آگاهی نرفتهاند؛ برای مثال در سال ۱۳۹۵ چند توریست مالزیایی مفقود شدند که فوت کردند! بررسی شد که از راهنما استفاده نکرده بودند. آمده بودند با قاطرچی دماوند هماهنگی کرده بودند! او آنها را به نقاط مرتفع قله فرستاده بود و آنها هم رفته و گم شده بودند و جانشان را از هم از دست دادند!»
اشکان هم معتقد است: «مردم از لیدرها استفاده نمیکنند یا اساسا لیدر تخصصی وجود ندارد؛ مثلا لیدر تخصصی آفرود وجود ندارد، ولی هستند افرادی که تخصصی کار را انجام میدهند ولی مدرکی ندارند. در زمینه کوهستان هم راهنمایان زیادی داریم ولی خیلی وقتها بیشتر حوادث به این دلیل بوده که یا به سراغ فردی رفتهاند که راهنما نبوده و توریستها مفقود شدهاند و یا تنها به کوه رفتهاند.»
به گفته وی، «هر راهنمایی با توجه به سختی برنامه، یک محدودیتی دارد. ممکن است برنامهای سخت باشد بگوید من بیشتر از سه نفر نمیتوانم با خود ببرم. یک راهنمای تور طبیعتگرد آیا اجازه دارد یک اتوبوس طبیعتگرد با خود ببرد؟ حتا در یک تنگه که شاید ساده به نظر بیاید، بر روی این موضوع کنترلی وجود ندارد. برخی از ما راهنمایان برای اینکه پول بیشتری بگیریم خیلی وقتها این موضوع را رعایت نمیکنیم.»
محسن راهنمای گردشگری در ارتباط با طبیعت و کوهستان معتقد است: «در زمینه کوهستان، لیدرهای کوهستان باید دورههای تخصصی استفاده از جیپیاس را یاد بگیرند تا لیدر کوهستان بشوند وگرنه اجازه فعالیت ندارند. ولی در زمینه آفرود اصلا آموزشی وجود ندارد، خیلیها در حوزه کوهستان یا افرود ادعا میکنند لیدر هستند، مردم هم به آنها اطمینان میکنند. حتا بسیاری از توریستهای خارجی دوست دارند ارزانتر سفر کنند اعتماد میکنند و در این تورها اتفاقاتی برای آنها رخ میدهد.»
در ارتباط با مشکلات راهنمایان گردشگری در ارتباط با تورهای ورودی محمدرضا معتقد است حمایت لازم از صنعت گردشگری انجام نشده: «یک موج سینوسی داشتیم مثلا یک نفر آمده ویزای فرودگاهی را برداشته بعد از چند سال، شرایط سیاسی تغییر کرده و همه ویزاهای فرودگاهی لغو شدند! با این شرایط کسی نمیتواند به ایران بیاید. از سوی دیگر زیربنای درستی در حوزه گردشگری نداریم، الان شاید در مورد حجاب، اوضاع کمی متفاوت شده باشد، ولی قبلا عموم گردشگران ورودی به ایران میدانستند در ایران حجاب یک امر اجباری است و از الکل و گوشت خوک هم خبری نیست ولی آنها آنقدر از زیباییهای خود ایران لذت میبردند که نبود الکل یا گوشت خوک برای آنها مهم نبود. اما الان تیپ مسافران ما عوض شده، برای اغلب گردشگران روس حجاب و نبود الکل و گوشت خوک، معضل است، تعدادی از آنها خیلی دوست دارند الکل بنوشند. یادم هست سفیر روسیه هم در این مورد اظهار نظری کرده بود، قبلا اینطور نبود به هیچ وجه از مسافران اروپایی خودم یکبار هم چنین درخواستی نداشتم که بگوید چون الکل نیست پس نمیآیم! از سوی دیگر بیشتر توریستهای چینی یا روسی دغدغه هزینه کردن دارند و ارزان سفرکردن و شرایط اقتصادی برایشان مهم است.»
این راهنمای گردشگری ادامه میدهد: «امیدوارم این بخش از صحبتهایم را اطلاعرسانی کنید. یکی دیگر از مشکلات تورهای ورودی بخش فرهنگی است یعنی مهماننوازی بیش از حد مردم ما که به ظاهر خیلی زیبا به نظر میآید هم به مشکلی تبدیل شده! در خیابان تا یک مسافر خارجی یا یک نفر چشم زاغ میبینند، سریع، شب او را به خانه خود دعوت میکنند: «شب کجایی؟ چکار میکنی؟ شب بیا شام خانه ما!» او را به مهمانی و پارتی میبرند؛ سرویسهایی میدهند که در هیچ جای دنیا رسم نیست! این توریستها با کمترین هزینه دوست دارند سفر کنند؛ به دوستانشان هم میگویند رفتید ایران شاید فقط یک روز به رستوران بروید وگرنه مردم شما را به خانه خود میبرند! این توریستها هم یاد گرفتهاند! نمیدانم درست باشد بگویم یا نه: دخترهایشان هم یاد گرفتهاند با پسرهای ما دوست شوند و پسرهایشان هم با دختران ما دوست میشوند و سرویسهای اضافه میگیرند و هیچ خرجی هم نمیکنند! این تیپ توریستها نه درآمدی برای من راهنمای تور دارند، نه برای رستوراندار نه آژانس و هتلدار!»
وی سپس با بیان اینکه این موضوع در روستاها بسیار زیاد و در شهرهایی که توریستی نیستند ولی جاذبههای توریستی دارند هم زیاد دیده میشود ادامه میدهد: «ولی در یزد و اصفهان یا حتا شهرهای شمال ایران، کمتر اتفاق میافتد چون آنها عادت کردهاند ویلای خود را اجاره بدهند اینطور نیست کسی را برای شب، مجانی دعوت کنند. در بسیاری از شهرهای ایران که بخشهای توریستی آنها برجسته نشده یاد نگرفتهاند که از گردشگر میتوانند پول دربیاورند، در شمال و اصفهان و یزد، مردم یاد گرفتهاند از گردشگر پول در بیاورند.»
اشکان توضیح میدهد: «شاید شنیده باشید چند سال پیش یک آلمانی با یک دوچرخه سفر میکرد رفته بود به یک جای پرتی در یکی از شهرهای مازندران، چادر زده بود که عدهای ریخته بودند و او را خفت کرده بودند. در بسیاری از محلات پاریس هم در ساعت ۱۱ شب تنها بروید ممکن است جیب شما را بزنند، آن فرد آلمانی حتا حاضر نبوده یک شب در اقامتگاهی که شاید در حد شبی ۵ دلار باشد هزینه کند، میخواست کمترین هزینه را بکند و کمترین سود را به مردم ما برساند.»
در ادامه، محسن دلیل اصلی عدم ورود مسافران اروپایی به ایران را اتفاقات سالهای اخیر میداند: «پیش از اپیدمی کرونا اتفاقات آبان ۹۸ رخ داد که یک بخش از تورهای ما کنسل شد، بلافاصله چند ماه اینترنت قطع شد، بعد ترور قاسم سلیمانی اتفاق افتاد که بخش دیگری از تورها لغو شدند، چند روز بعد به هواپیمای اوکراینی شلیک کردند و بخش دیگری از تورها لغو شدند؛ بعد کرونا آمد، تقریبا دو سال همه چیز خوابید، اما کرونا که تمام شد ما دوباره درخواست تور اروپایی داشتیم، انگار ماجراهای قبل کرونا، آبان ۹۸ و قاسم سلیمانی و هواپیمای اوکراینی را فراموش کرده بودند.»
این راهنمای گردشگری در ادامه به وجود مافیایی اشاره میکند که توریستهای چینی را وارد ایران میکند: «به عنوان مثال هواپیمایی ماهان آمده با یکسری آژانسهای بزرگ چینی قرارداد بسته است. حتا ماهان پرواز آنها را چارتر کرده و وارد ایران میشوند در حالی که آژانسهای بزرگ نمیتوانند با آن رقابت کنند؛ برای خردهپاها و آژانسهای کوچک، جای بازار گردشگری از چین وجود ندارد.»
به گفته محسن، «در دو سال گذشته اغلب مسافران ورودی، چینی و روس بودهاند. روسها عموما نگاه از بالا به پایینی نسبت به ما دارند و این موضوع در رفتار آنها با راهنما، راننده و شهروندان دیگر مشهود است. شنیده بودم به آنها وام میدهند که به ایران بیایند، از یکی از آنها در همین مورد پرسیدم. گفتند اصلا چنین چیزی وجود ندارد. آنها هم محدودیتهایی برای سفر کردن دارند و میتوانند به ایران، ترکیه و یکسری کشورهای آفریقایی سفر کنند.»
اشکان هم در ادامه صحبت های محسن توضیح میدهد: «بجز معدود نقاط نظامی که سیگنالهایی میفرستند که جیپیاس درست فعالیت نکند، در بیشتر مواقع، با یک ویپیان و سرعت پایینتر، استفاده از اینترنت زیاد مشکلساز نیست؛ هرچند نسبت به بسیاری از کشورها ضعیفتر است. گردشگران روس همه با ویپیان وارد ایران میشوند چون در روسیه هم فیلترینگ اجرا میشود.»
در عین حال گردشگران خارجی به دلیل نداشتن حساب ارزی در داخل ایران مجبورند پول نقد و ارز به همراه خود داشته باشند و همین مسئله نیز باعث بروز برخی مشکلات و طمع برخی افراد سودجو در مواجهه با گردشگران میشود.
اشکان در این زمینه معتقد است: «این مشکل نه فقط برای گردشگران خارجی بلکه برای من شهروند ساکن ایران هم وجود دارد؛ برای خرید آنلاین از خارج کشور، باز کردن حساب ارزی یا برای واریز درآمد یوتیوب به حسابم، باید منت دهها نفر را بکشم، باید چندین پورسانت بدهم تا بتوانم پولی را نقد کنم، ما هم با این مشکل حساب ارزی سر و کله میزنیم، این مسئله حمل ارز از سوی توریستها اغلب، باعث طمع بسیاری شده و دزدی در این زمینه زیاد اتفاق افتاده وتوریستها از ترس دزدی نمیتوانند پول نقد با خود حمل کنند، ممکن است از آنها پس گرفته شود اگر بفهمند دلار دارند.»
این راهنمای گردشگری درباره محدودیتهای فرهنگی و مسائلی مانند مشروبات الکلی میافزاید: «برخلاف کشورهای اسلامی اطراف ما در ایران از مشروب و بار خبری نیست. اگر تورلیدری به توریست خود اعتماد کند و برای او از ساقیهای محلی مشروب تهیه کند باید مطمئن شود این جنس سالم باشد و داخلاش قرصی نباشد! به هر حال ریسک بزرگی است که یک توریست بخواهد در ایران مشروب بخورد.»
اشکان در پایان با بیان اینکه حکومت تمایلی به ورود زیاد گردشگر به ایران و رونق گردشگری ندارد تاکید میکند: «وقتی صنعت گردشگری وارد منطقهای میشود آداب و رسوم هر شهر و منطقه را خواسته یا ناخواسته دستخوش تغییر میکند. مثلا شهر یزد دیگر یزد ۴۰ سال پیش نیست. گردشگری فرهنگ مردم این شهر را تغییر داده و تصور میکنم حکومت مایل به این تغییرات فرهنگی نیست.»