محمد رسولاف فیلمساز ایرانی با انتشار پستی در اینستاگرام از خروج خود از ایران خبر داد و نوشت «اکنون ساکن ایران فرهنگیام». این فیلمساز به تازگی در حکمی از سوی دادگاه انقلاب به هشت سال زندان، شلاق، جزای نقدی و ضبط اموال محکوم شده است.
محمد رسولاف با انتشار ویدئویی کوتاه از منطقهای کوهستانی که به نظر میرسد در محدوده مرزی اطراف ایران است از خروج خود از ایران خبر داده و نوشته «حکایت آنچه در این راه از سر گذراندم میماند برای وقت بهتری».
او در صفحه اینستاگراماش مقامات جمهوری اسلامی را خطاب قرار داده و نوشته است: «هفت سال پیش برای چندمین بار پاسپورت مرا گرفتید. دو سال پیش برای چندمین بار به خانهام ریختید و هرآنچه توانستید با خود بردید.»
این فیلمساز ایرانی در ادامه نوشته «سال گذشته به همراه وکیلم بارها به نهادهای مختلف رجوع کردیم اما گفتید حق داشتن پاسپورت را ندارم. نمیدانستید هویت من در پاسپورت من نیست.»
محمد رسولاف نوشته «اگر فکر میکنید مرزهای ایران در دست شماست در خواب خوشی هستید». وی افزوده «اگر ایران جغرافیایی زیر چکمههای استبداد دینی شما رنج میکشد ایران فرهنگی در ذهن مشترک میلیونها ایرانی که از ظلم و توحش شما ناچار به ترک ایران شدند زنده است و هیچ قدرتی نمیتواند ارادهی خود را به آن تحمیل کند.»
او افزوده «از امروز من ساکن ایران فرهنگیام. سرزمینی بی مرز که میلیونها ایرانی با تاریخ و فرهنگی کهن در هرگوشه و کنار جهان آن را ساختهاند، و بیصبرانه در انتظارند تا شما و دستگاه ظلمتان را در قعر تاریخ دفن کنند. آنگاه چون قفنوس از آن خاک زندگی تازهای آغاز خواهد شد.»
رسولاف با اشاره به اینکه «حکایت آنچه در این راه از سر گذراندم میماند برای وقت بهتری» تأکید کرده که «اکنون باید به سرعت آخرین مراحل فنی پس تولید «دانهی انجیر معابد» را به پایان برسانم.»
در پایان متن منتشرشده آمده «قدردان و سپاسگزار دوستان، آشنایان و افرادی هستم که در مسیر دشوار و طولانی این سفر با مهربانی، از خودگذشتگی و گاه به خطر انداختن خود مرا برای خروج از مرز و رسیدن به نقطهای امن یاری کردند… زندهام که روایت کنم…»
هفته گذشته بابک پاکنیا وکیل محمد رسولاف با انتشار پیامی در شبکه «ایکس» نوشت موکلاش به موجب حکم صادره از شعبهی ۲۹ دادگاه انقلاب اسلامی به تحمل هشت سال حبس (۵ سال قابل اجرا)، شلاق، جزای نقدی و ضبط مال محکوم شد.
وکیل محمد رسوالاف تأکید کرده که این حکم در شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر عینا تأیید و اکنون پرونده به اجرای احکام ارسال شده است.
بابک پاکنیا افزوده «دلیل اصلی صدور این حکم، امضای بیانیهها و ساخت فیلم و مستند است که از نظر دادگاه، این اقدامات مصداق «اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور» محسوب میشود.»
محمد رسولاف در حالی به زندان و شلاق محکوم شده که قرار است با «دانه انجیر معابد» در هفتاد و هفتمین دوره جشنواره فیلم کن شرکت کند.
محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دیروز، یکشنبه ۲۳ اردیبهشت، رسولاف را به باز شدن پروندهی جدید قضایی تهدید کرده و گفته بود ساخت فیلم بدون اخذ مجوز از این وزارتخانه یک «تخلف محرز» است و با آن «طبق قانون» برخورد خواهد شد.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پاسخ به سوالی درباره تولید فیلمهای «زیرزمینی» و ارسال آنها به جشنوارههای خارجی اعلام کرد: «تولید و انتشار چنین فیلمهایی خلاف قانون است. هر کجا در جریان باشیم، جلوی آن را خواهیم گرفت. هم ما چنین کاری میکنیم و هم نهادهای قانونی که وظیفه دارند. این تخلفات، تخلفات آزاردهندهای است که ضرر آن را جامعه سینمایی بیش از دیگران متحمل میشوند.»
بر اساس گزارشها تعدادی از عوامل تولید فیلم «دانه انجیر معابد» احضار شدهاند و با هدف متقاعد کردن رسولاف برای اعلام انصراف از حضور این فیلم در جشنواره کن تحت فشار قرار گرفتهاند.
«دانه انجیر معابد» داستان یک قاضی دادگاه انقلاب جمهوری اسلامی است که در میانه اعتراضات سراسری سال ۱۴۰۱، رابطهای پرتردید و پیچیده با اعضای خانوادهاش دارد و با ناپدید شدن اسلحهاش به همسر و دخترانش مظنون میشود. این فیلم برای شرکت در بخش رقابتی فستیوال کن، معروفترین جشنواره سینمایی جهان، که هفتاد و هفتمین دورهی آن از سهشنبه ۲۵ اردیبهشت آغاز میشود برگزیده شده است.
محکومیت محمد رسولاف به زندان و شلاق و جزای نقدی با واکنش گستردهای روبرو شد. کانون فیلمسازان مستقل در بیانیهای ضمن محکوم کردن این حکم نوشت که «قانون در دستگاه قضایی جمهوری اسلامی، تنها ابزاری برای لجبازی و انتقامگیری از مخالفان است».
در این بیانیه آمده «بار دیگر حکم قوه قضاییه درباره محمد رسولاف ثابت کرد که قانون فقط ملعبهای برای لجبازی و انتقامجویی در دستگاه حقوقی آلوده به فقاهت حکومتی است.»
کانون فیلمسازان مستقل تأکید کرده که اقتدارگرایان واماندهای که زنان را مورد خشونت قرار میدهند، کودکان و نوجوانان معترض را میکشند، مردم را تحت فشار تورم اقتصادی میگذارند و هنرمندان را سرکوب میکنند تا هراسهای مدام خود را پنهان کنند و بنای قدرت فروریختهشان را حفظ و حقارتها و شکستهای داخلی و خارجیشان را جبران کنند.
این بیانیه افزوده که برای حکومتی که کودک میکُشد و هنرمند را به زنجیر میکِشد، راه بقایی نیست و به زودی بنای پوسیدهای که بر خون و رنج مردم استوار کرده، بر سرش آوار خواهد شد.
کانون نویسندگان ایران نیز در بیانیهای محکومیت محمد رسولاف را در ادامه «در ادامهی موج تازهی هراسافکنی و سرکوب آزادی بیان و دیگر آزادیهای فردی» ارزیابی کرده و نوشته بود: «محاکمه و مجازات لایق بند قبای کسانی است که بیش از چهل سال در پناه حاکمیت به غارت اموال و امنیت و آزادی مردم مشغول بوده و هستند، و نه فیلمساز و کارگردانی که برای بیان اعتراض و آفرینش هنری از حق انسانی، اولیه و اساسی خود، آزادی بیان، استفاده کرده است؛ و نه آن بیشمار زنانی که میخواهند اختیار پوشش خود را داشته باشند؛ و نه آن انبوه کارگرانی که از حق حیات و معیشت خود دفاع میکنند؛ و نه میلیونها جوانی که میخواهند صاحبِ سبک زندگی خود باشند؛ و نه نویسندگان و هنرمندانی که به سانسور و اختناق تن در نمیدهند»
در بیانیه کانون نویسندگان ایران آمده بود که «خش مهمی از کرامت انسان در آزادی و با آزادی است که به دست میآید و این درست همان نقطهای است که حاکمیت در سالیان دراز مورد حمله قرار داده است. تازهترین نمونهی آن را در صدور حکم حبس و شلاق برای محمد رسولاف شاهدیم.»
کانون نویسندگان ایران خواستار «لغو بیدرنگ و بیقید و شرط حکم محمد رسولاف شد
محمد رسولاف پس از فاجعه فروریختن ساختمان متروپل آبادان و سرکوب معترضان آبادان، به همراه جمعی دیگر از سینماگران بیانیه «تفنگت را زمین بگذار» را خطاب به نیروهای سرکوبگر امضا کرد. چند روز پس از امضای این بیانیه و در ۱۷ تیرماه ۱۴۰۱ محمد رسولاف و مصطفی آلاحمد از امضاکنندگان این بیانیه در منزلشان بازداشت و به زندان منتقل شدند.
محمد رسولاف همچنین در آبانماه ۱۴۰۲ و به همراه جعفر پناهی به کشته شدن آرمیتا گراوند، یکی از آخرین قربانیان حجاب اجباری در ایران واکنش نشان داد.
این دو کارگردان در پیامی نوشته بودند: «سوگوار و بهتزده اما امیدوار، به نوری که از ایستادگی و آزادگی دختران و زنان ایران به این سرزمین میتابد، خیره شدهایم… به پویایی و تداوم زن، زندگی، آزادی درود میفرستیم.» بر اساس برخی گزارشها و روایتها، آرمیتا، نوجوان ۱۶ ساله، روز ۹ مهر ماه سال ۱۴۰۲ در ایستگاه متروی شهدای تهران به دلیل حمله یک زن چادری بیهوش شد، به کما رفت و روز ششم آبان پس از ۲۸ روز بستری بودن در بیمارستان نظامی «فجر» جان باخت.